خصوصی

خصوصی


بخش دوم


اواز: مهستی

همنوازان: حبیب الله بدیعی/جهانگیر ملک


اجرای تصنیف های: اشفته/ مستی ام دیگه درد منو دوا نمی کنه/ اسمون با من تو قهر دیگه/بنفشه

 

خصوصی

خصوصی


همنوازی: حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف/جهانگیر ملگ


اجرا شده در یکم خرداد ماه سال 63


قطعاتی در مخالف سگاه

خصوصی

خصوصی


اواز: هنگامه اخوان

همنواز: محمد موسوی

کلام: هلالی جغتایی/حضرت مولانا


دل خون از امید ونشد یار یار من

ای وای برمن ودل امیدوار من

از جور روزگار نگریم که در فراق

هم روز من سیه شد وهم روزگار من

نزدیک شد که خانه صبرم شود خراب

رحمی بکن وگرنه خرابست کار من


بشنو از نی چون حکایت میکند

از جدایی ها شکایت میکند

کز نیستان مرا ببریده اند

در نفیرم مرد و زن نالیده اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق

تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش

باز جوید روز گار وصل خویش


خصوصی


خصوصی

به یاد سه استاد بی نظیر موسیقی ایرانزمین


همنوازی :/ مرتضی محجوبی/لطف الله مجد/مهدی خالدی

تنبک: علی زاهدی

اهنگ در : دشتی

اجرا شده: اول دیماه سال 1331


سپهر قصد من زار ناتوان دارد

که بر میان کمر کین ز کهکشان دارد

جفای چرخ نه امروز می رود با ما

به ما عداوت دیرینه در میان دارد

به کنج بی کسی وغربتم من ان مرغی

که سنگ تفرقه دورش ز اشیان دارد

منم خرابه نشینی که گلخن تابان

به پیش کلبه من حکم بوستان دارد

منم که سنگ حوادث مدام در دل سخت

به قصد سوختنم اتشی نهان دارد

کسی که زد نظر بر رخ خزانی من

سرشک دمبدم از دیده ها روان دارد

ز وازگونی این بخت خویش حیرانم

که هر که را دل من دوستر زجان دارد

همیشه در پی ازار جان زار من است

به قصدمن کمر کینه بر میان  دارد


           (وحشی بافقی)


خصوصی

خصوصی

اواز: محمود محمودی خوانساری

کلام : فانی شیرازی

همنوازان: حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک


حدیث درد من گر کس نگفت افسانه ای کمتر

وگر من هم نباشم در جهان دیوانه ای کمتر

خصوصی

خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنوازی : پیانو

کلام اواز: پیر پارس


عکس روی تو چو در ائینه جام افتاد

عارف از خنده می در طمع خام افتاد

حسن روی تو به یک جلوه که در ائینه کرد

این همه نقش در ائینه اوهام افتاد

خصوصی

خصوصی


تکنوازی ویلون: پرویز یاحقی

اجرا: یکم مهرماه سال هفتاد ونه

یادش گرامی  

خصوصی

خصوصی


اواز: محمود محمودی خوانساری

همنوازان: حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک

کلام: شیخ اجل سعدی/بابا طاهر


انرا که غمی چو ن غم من نیست چه داند

که از هجر تو هم دیده چه شب می گذراند

وقتست اگر از پای در ایم که همه عمر

باری نکشیدم که به هجران تو ماند

سوز دل یعقوب ستمدیده زمن پرس

احوال دل سوختگان سوخته داند


نسیمی کزبن ان کاکل اید

مرا خوشتر زبوی سنبل اید

چو شب گیرم خیالش را در اغوش

سحر از بسترم بوی گل اید


خصوصی

خصوصی

قسمت دوم


اواز: محمدرضا شجریان

همنوازان/محمد موسوی/ویلون ؟

کلام: پیر پارس


دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد؟

چون شد دلبر با یار وفادار چه کرد؟

خصوصی

خصوصی


همنوازان: حبیب الله بدیعی/ فضل الله توکل/ جهانگیر ملک

اهنگ: درسگاه

اجرا شده در 30/2/1363

خصوصی

  خصوصی

این پست برگ سبزی است تحفه درویش به مدیر تارنگار خردبان جناب احسان بزرگوار

اواز: محمود محمودی خوانساری

همنوازان: حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک

کلام : شیخ اجل سعدی


حسن تو دایم بدین قرار نماند

مست تو جاوید در خمار نماند

ای گل خندان نوشکفته نگه دار

خاطر بلبل که نو بهار نماند

هم بدهد دور روزگار مرادت

ور ندهد دور روزگار نماند

حسن دلاویز پنجه ایست نگارین

تا به قیامت بر او نگار نماند

خصوصی

  خصوصی


اواز: ایرج


از سر زلف تو پیداست که پیمان شکنی

خصوصی

  خصوصی


اواز: هایده

همنواز: حبیب الله بدیعی

اجرا شده در 28 بهمن ماه سال 1350


برگ سبزی تفحه درویش به دوست بزرگوار جناب نادر هنرمند وهنرشناس مدیر تارنگار اسدالله ملک


خصوصی

  خصوصی


اواز: هایده

همنواز: حبیب الله بدیعی

اجرا شده در سال 1350 منزل بدیعی

خصوصی

 رضوی سروستانی


اواز: نورالدین رضوی سروستانی

همنواز: داریوش صفوت

کلام: مولانا


بشنو از نی چون حکایت میکند

از جدایی ها شکایت میکند


خصوصی

خصوصی


اواز: حسام الدین سراج

کلام: علی اطهری کرمانی

همنواز: میر جلالی

رفتی ولی کجا؟ که به دل جا گرفته ای

دل جای توست گرچه دل از ما گرفته ای

بگذار تا ببینمش اکنون که می روی

ای اشک از چه راه تماشا گرفته ای


اواز: محمد رضا شجریان

کلام: پیر پارس

همنواز: میر جلالی

بنال بلبل اگر با منت سر یاریست

که ما دو عاشق زاریم وکار ما زاریست

در ان زمین که نسیمی وزد ز طره دوست

چه جای دم زدن نافه های تا تاریست؟


 

خصوصی

خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز: علی تجویدی

کلام: پیر پارس


در ان چمن که نسیمی وزد ز طره دوست

چه جای دم زدن ناقه های تا تاریست

خصوصی

خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنوازان: پرویز یاحقی/فرامرز پایور

اهنگ در: همایون

کلام: پیر پارس


به مزگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

الا ای همنشین دل که یارانت بر فتند از یاد

مرا روزی مباد ان دم که بی یاد تو بنشینم

خصوصی

خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز: حبیب الله بدیعی

کلام: پیر پارس


نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد

بختم از یار شود رختم از این جا ببرد

کو حریفی خوش وسرمست که پیش کرمش

عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد

خصوصی

خصوصی

به یاد : استاد حبیب الله بدیعی


اواز: حبیب الله بدیعی

ویلون: حبیب الله بدیعی

اهنگ در شور از: حبیب الله بدیعی

کلام ترانه از: بانوی ازاده سیمین بهبهانی


به دیوانگی طوفان چرا کردی بپا ای دیده گریان من

زطوفان تو ویرانه ها ماند بجا ای اشک چون باران

خصوصی

بزم خصوصی

اواز: محمد رضا شجریان

سه تار: جلال ذوالفنون

کلام: پیر پارس


روز هجران وشب فرقت یار اخر شد

زدم این فال وگذشت اختر وکار ما اخر شد

خصوصی

  خصوصی

اواز: محمد رضا شجریان

همنوازان: احمد عبادی/محمد موسوی

کلام: پیر پارس


حجاب چهره جان می شود غبار تنم

خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم

عیان نشد که چرا امدم کجا بودم

دریغ درد که غافل زکار خویشتنم

اگر زخون دلم بوی شوق می اید

عجب مدار که که همدرد اهوی ختنم

خصوصی

  خصوصی


اواز: نادر گلچین

همنواز: حبیب الله بدیعی

کلام : داراب افسر بختیاری


سر سلسله جنبان همه کون ومکانی

سر خیل بزرگان وامیران جهانی

خصوصی

 خصوصی

اواز: حبیب الله بدیعی

کلام ترانه: بیزن ترقی

اهنگ در: دشتی از حبیب الله بدیعی

خدایا چه کردم که درمان دردم سپردی به ان نامهربان

چه پرسی ز حالم گر از دل بنالم زند اتشم بر اشیان

خصوصی

خصوصی


اواز: تاج اصفهانی

کلام: ملک الشعرا بهار


مرغ سحر ناله سر کن داغ مرا تازه تر کن

خصوصی

خصوصی


 اواز : نورالدین رضوی سروستانی

کلام اواز: پیر پارس

همنواز اواز: فرید خراسانی


من هماندم که وضو ساختم از چشمه عشق

چار تکبیر  زدم یکسره بر هر چه که هست

خصوصی

خصوصی


 اواز: ادیب خوانساری

همنوازان: جلیل شنهاز/حسن کسایی

کلام اواز: مولانا

اهنگ در:افشاری

مرحبا ای عشق خوش سودای ما

ای طبیب جمله علتهای ما

خصوصی

  خصوصی


اجرا شده در سال 1331


همنوازان: مرتضی محجوبی/لطف الله مجد/مهدی خالدی

تنبک: علی زاهدی

اهنگ در: دشتی


خصوصی

  خصوصی


اواز: حسین خواجه امیری (ایرج)

همنواز اواز: محمد موسوی


این برنامه پیشکش ناقابلی است به پاس اندکی از زحمات مدیران وبلاگ هایی که به کین نابخردان سانسور گردیدند.

خصوصی

خصوصی


اواز: علی اصغر زندوکیل

همنواز اواز: محمد موسوی/فرهنگفر

کلام: رعدی اذرخشی

تاریخ اجرا:21/4/63

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز اواز: حبیب الله بدیعی

کلام اواز: پیر پارس


اگر روم پی اش فتنه ها بر انگیزد

ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد


خصوصی

  خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز: محمد موسوی

کلام اواز: شیخ اجل سعدی


از هرچه برود سخن دوست خوشتر است

 

خصوصی

خصوصی


اواز: محمودی خوانساری

همنواز: حبیب الله بدیعی

کلام اواز: شیخ اجل سعدی


بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست

بگوی اگر گنهی رفت وگر خطایی هست

روا بود که چنین بی حساب دل ببری

مکن که مظلمه خلق را جزایی هست

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز اواز: مجید درخشانی

کلام اواز:پیر پارس


گداخت جان که شود کار دل تمام ونشد

بسوختیم در این ارزوی خام ونشد

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز اواز: مجید درخشانی

کلام اواز: پیر پارس

اهنگ در: بیات اصفهان


بالا بلند عشوه گر نقش باز من

کوتاه کرد قصه زهد دراز من

دیدی دلا که اخر پیری وزهد وعلم

با من چه کرد دیده معشوقه باز من

می ترسم از خرابی ایمان که می برد

محراب ابروی تو حضور نماز من


خصوصی

  خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز اواز: حبیب الله بدیعی

کلام اواز: شیخ اجل سعدی

اهنگ در : شور


گر درون سوخته ای با تو بر ارد نفسی

چه تفاوت کند شکرستان مگسی


ای دل از بهر چه خونابه شدی در برمن

زود باشد که تو نیز از نظرم بر خیزی

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز: اصغر بهاری

کلام اواز: پیر پارس


یارب سبیی سلز که یارم به سلامت

باز اید وبرهاندم از بند ملامت

خاک ره ان یار سفر کرده بیارید

تا چشم جهانبین کنمش جای اقامت

فریاد که از شش جهنم راه ببستند

ان خال وخط وزلف ورخ وعارض وقامت

امروز که در دست توام مرحمتی کن

فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت

حاشا که من از جور وجفای تو ننالم

بیدار لطفیان همه لطف است وکرامت

ای ان که به تقریر وبیان دم زدی از عشق

ما با تو نداریم سخن خیر وسلامت

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنوازان اواز: حبیب الله بدیعی/امیر ناصر افتتاح

کلام اواز: پیر پارس

اهنگ در : بیات زند



نماز شام غریبان چو گریه اغازم

به مو یه های غریبانه قصه پردازم

به یاد یار ودیار انچنان بگریم زار

که از جهان ره ورسم سفر براندازم

من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب

مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم

خدای را مددی ای رفیق ره تا من

به کوی میکده دیگر علم بر افرازم



خصوصی

خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنوازان اواز: مجید درخشانی/جلیل عندلیبی

کلام اواز: پیر پارس


ان یار کز او خانه ما جای پری بود

سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود

دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش

بیچاره ندانست که یارش سفری بود

تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد

تا بود فلک شیوه او پرده دری بود

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنوازان اواز: مجید درخشانی/جمشید عندلیبی

کلام اواز: شیخ اجل سعدی

اهنگ در : سگاه


خبرت خراب تر کرد جراحت جدایی

چو خیال اب روشن که به تشنگان نمایی

تو چه ارمغانی اری که به دوستان فرستی

چه از این به ارمغانی که تو خویشتن بیابی

بشدی ودل ببردی وبه دست غم سپردی

شب وروز در خیالی وندانمت کجایی

دل خویش را بگفتم چو تو دوست می گرفتم

نه عجب که خوبرویان بکنند بی وفایی

تو جفای خود بکردی ونه من نمی توانم

که جفا کنم ولیکن نه تو لایق جفایی


خصوصی

خصوصی


اواز: محمد رضا شچریان

کلام اواز: پیر پارس

نفس برامد وکام از تو بر نمی اید

فغان که بخت من از خواب در نمی اید

خصوصی

خصوصی


اواز: حسین خواجه امیری (ایرج) بخش اول

همنوازان اواز: جلیل شهناز/علی تجویدی/حسن کسایی/جهانگیر ملک

خصوصی

  خصوصی


اواز: بهزاد

کلام اواز: غبار همدانی

روزی که کلک تقدیر در پنجه ی قضا بود

بر لوح افرینش غم سرنوشت ما بود

زان پیشتر که نو شد خضر اب زندگانی

ما را خیال لعلت سرمایه ی بقا بود

خصوصی

خصوصی


اموزش دستگاه همایون: استاد علی تجویدی

 خصوصی

خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز اواز: پرویز مشکاتیان

کلام اواز: پیر پارس

واعظان چون جلوه در محراب ومنبر می کنند

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمد رضا شجریان

همنواز اواز: پرویز مشکاتیان

غزل اواز:پیر پارس

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

من اگر نیکم وگر بد تو برو خود را باش

هر کسی ان درود عاقبت که کشت

همه کس طالب یارند چه هوشیار چه مست

همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت

خصوصی

  خصوصی


اواز: اکبر گلپایگانی

همنوازان:حبیب الله بدیعی/منصور صارمی/جهانگیر ملک


من عاشق خدایم عشق دلم خدایی است

فرجام کار دل ها درویشی وگدایی است

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمودی خوانساری

همنوازان اواز: حبیب الله بدیعی/مجید نجاهی/جهانگیر ملک

اهنگ در : افشاری

کلام اواز: علیرضا ایزدی


چه می پرسی ز فریادی که پنهان در گلو دارم

که مهر خاموشی بر لب زبیم ابرو دارم

برنامه ای از گروه وزارت فرهنگ وهنر

برنامه ای از گروه فرهنگ وهنر


اولز: علی رستمیان

سرپرست گروه: فرامرز پایور

همنوازان اواز: فرامرز پایور/اصغر بهاری/جلیل شنهاز/محمد موسوی/محمد اسماعیلی

اواز در : ابو عطا وحجاز دشتستانی

کلام اواز: سعدی

دو چشم مست میگونت ببرد ارام هوشیاران

دو خواب الوده بربودند عقل از دست بیداران


الا ای باد شبگیری بگوی ان ماه مجلس را

تو ازادی وخلقی در غم رویت گرفتاران

خصوصی

  خصوصی


اواز: ایرج

همنوازان اواز: فرهنگ شریف/ جهانگیر ملک

کلام اواز: وحشی بافقی

مدتی هست که در ازارم ومیدانی تو

به کمند تو گرفتارم ومیدانی تو

از غم هجر تو بیمارم ومیدانی تو

داغ عشق تو به جان دارم ومیدانی تو

خون دل از مزه می بارم ومیدانی تو

از برای تو چنین زارم ومیدانی تو

خصوصی

  خصوصی


اواز: تاج اصفهانی

همنواز اواز: حسین یاحقی

کلام اواز: پیر پارس

غلام همت انم که زیر چرخ کبود

ز هرچه رنگ تعلق پذیرد ازاد است

خصوصی

خصوصی


 اواز: اکبر گلپایگانی

همنوازان اواز: پرویزیاحقی/فرهنگ شریف

غزل اواز: پیر پارس

گر بود عمر به میخانه روم بار دگر

بجز از خدمت رندان نکنم بار دگر

معرفت نیست در این قوم خدا را مددی

تا برم گوهر خود را به خریدار دگر

راز سربسته ما بین که دستان گفتند

هر زمان با دف ونی بر سر بازار دگر

خصوصی

خصوصی


تکنوازی سنتور: محمودی خوانساری

به یاد محمودی خوانساری که عاشقانه وعارفانه به موسیقی اصیل ایرانزمین بدون هیچگونه چشمداشتی خدمت نمود ومظلوم زیست مظلومانه از این جهان فانی پر کشید.


خرم ان روز کز این منزل ویران بروم

راحت جان طلبم واز پی جانان بروم

نذر کرده ام گر از این غم به در ایم روزی

تا در میکده شادان وغزلخوان بروم


نماز شام غریبان چو گریه اغازم

به مو یه های غریبانه قصه پردازم

به یاد یار ودیار انچنان بگریم زار

که از جهان ره ورسم سفر براندازم

من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب

مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم

خدای را مددی ای رفیق ره تا من

به کوی میکده دیگر علم بر افرازم



 


خصوصی

  خصوصی

به یاد استاد حبیب الله بدیعی


اواز و ترانه: عبدالرسول کارگشا

همنواز اواز وترانه: ابراهیم نقدیان

کلام اواز: پیر پارس

کلام ترانه: اسماعیل نواب صفا


بالا بلند عشوه گر نقش یار من

کوتاه کرد قصه زهد دراز من

دیدی دلا که اخر پیری وزهد وعلم

با من چه کرد دیده معشوقه یار من

می ترسم از خرابی ایمان که می برد

محراب ابروی تو تو حضور نماز من


چو اسیر  دارم توام  رام توام ای محرم رازم

منم ان شمعی که ز شب تا به سحر در سوز گدازم


 

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمود محمودی خوانساری

همنوازان: حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک


غلط است هر انکه گوید که به دل ره است دل را

دل من زغصه خون شد دل تو خبر ندارد


از بزم طرب باده گساران همه رفتند

از ملک جنون سلسله داران همه رفتند

خصوصی

خصوصی


اواز : غلامحسین بنان

همنواز اواز: محمد رضا لطفی

خصوصی

خصوصی


با اوا وساز : استاد علی تجویدی

خصوصی

خصوصی


اواز : محمد رضا شجریان

همنوازان اواز: جلال ذوالفنون / محمد موسوی

کلام اواز: پیر پارس


بود ایا در میکده ها بگشایند

گره از کار فروبسته ما بگشایند

اگر از بهر دل زاهد خودبین بستند

دل قوی دار که از بهر خدا بگشایند

خصوصی

  خصوصی


 اواز: محمد رضا شجریان

همنواز اواز: محمد رضا لطفی

کلام اواز: از پیر پارس

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش

که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

خصوصی

  خصوصی


اواز: محمودی خوانساری

همنوازان اواز: فضل الله توکل/جهانگیر ملک

کلام اواز: مهرداد اوستا

وفا نکردی کردم خطا ندیدی ودیدم

شکستی و نشکستم و بریدی نبریدم 


برنامه رادیویی

برنامه رادیویی


اواز: حسین خواجه امیری(ایرج)

غزل اواز: حافظ

همنوازان اواز: اسدالله ملک/فرهنگ شریف/امیر بیداریان

اهنگ در : اصفهان

 وقت را غنیمت دان انقدر که بتوانی

حاصل از حیات ای جا این دم است تا دانی

باغبان چو من زین جا بگذرم حرامت باد

گر بجای من سروی غیر دوست بنشانی


خصوصی

  خصوصی


اواز : محمد رضا شجریان

کلام اواز: حافظ


جهان فانی وباقی فدای شاهد وساقی

که سلطانی عالم را طفیل عشق می بینم


نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد

بختم ار یار شود رخت از این جا ببرد


 

خصوصی

  خصوصی


اواز : غلامحسین بنان

همنواز اواز: محمد رضا لطفی

کلام اواز: فروغی بسطامی/سعدی/علی اکبر شیدا / حافظ

دستگاه: شور


خوش انکه حلقه های سر زلف وا کنی

دیواننگان سلسله ات را رها کنی

کار جنون ما به تماشا کشیده است

یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی

کردی سیاه زلف دوتا را که در غمت

مویم سفید سازی وپشتم دو تا کنی

گر عمر من وفا کند ای ترک تند خوی

چندان وفا کنم که تو ترک جفا کنی

تا کی در انتظار قیامت توان نشست

بر خیز تا هزار قیامت به پا کنی


گفتمش سیر ببینم تا از دل برود

ان چنان پای گرفتست که مشکل برود

دلی از سنگ بباید به سر راه وداع

تا تحمل کند ان روز که محمل برود

کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست

مگر انکس که به شهر اید وغافل برود


چشم بی سرمه سیاهش بنگری

روی ناشسته چو ماهش نگری


حسب حالی ننوشتی وشد ایامی به چند

محرمی کو که فرستیم به تو پیغامی چند

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

هم مگر نهد لطف شما گامی چند

چون می از خم به سبو افتاد وگل افکند نقاب

فرصت عیش نگه دار وبزن جامی چند

زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر

تا خرابت نکند صحبت بد نامی

قند امیخته با گل نه علاج دل ماست

بوس های چند بر امیز به دشنام

خصوصی

  خصوصی


همنوازان: حبیب الله بدیعی/منصور صارمی/جهانگیر ملک

کلام اواز: امیر هوشنگ ابتهاج

دکلمه اشعار متن : فخری نیکزاد

اواز : نادر گلچین

اهنگ : در سگاه


شب امد ودل تنگم

شب امد ودل تنگم هوای خانه گرفت

دوباره گریه ی بی طاقت

دوباره گریه ی بی طاقتم بهانه گرفت

شب امد ودل تنگم

شب امد ودل تنگم هوای خانه گرفت

دوباره گریه ی بی طاقتم بهانه گرفت

شکیب درد خموشانه

شکیب درد خموشانه

شکیب درد خموشانه دوباره شکست

دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت

چو دود بی سرسامان شدم که برق بلا

چو دود بی سرسامان شدم که برق بلا

به خرمنم زد

به خرمنم زد واتش در اشیانه گرفت

امید عافیتم بود

امید عافیتم بود روزگار نخواست

قرار عیش وامان داشتم

قرار عیش وامان داشتم زمانه گرفت

زهی پسند کماندار فتنه

زهی پسند کماندار فتنه کز بن تیر

نگاه کرد

نگاه کرد ودوچشم مرا نشانه گرفت

زهی بخیل ستمگر

زهی بخیل ستمگر که هر چه داد به من

به تیغ باز ستاند

به تیغ باز ستاند وبه تازیانه گرفت



خصوصی

  خصوصی


همنوازان : حبیب الله بدیعی / فضل الله توکل

کلام ترانه :  حیدر رقابی

کلام اواز : اوحدی مراغه ای

ترانه واواز: حسن گلنراقی


مرا ببوس

مرا ببوس برای اخرین بار برو خدا نگهدار

که می روم به سوی سرنوشت بهار ما گذشته


امشب از پیش من شیفته دل دور مرو

دیگری از نظرم گر برود باکی نیست

دیگری از نظرم گر برود باکی نیست

تو که محبوبی معشوقی منظوری مرو


خصوصی

  خصوصی


اواز : محمودی خوانساری با کلامی از رهی معیری

اواز : جمال وفایی با کلامی از مهدی سهیلی

ترانه : جمال وفایی با کلامی از جهانبخش پازوکی


همنواز اواز وترانه : حبیب الله بدیعی


چون زلف توام جانا در عین پریشانی

چون باد سحرگاهم در بی سر وسامانی

من اشکم ومن دردم  من خاکم ومن گردم

تو مهری وتو نوری تو عشقی تو جانی

ای شاهد افلاکی

ای شاهد افلاکی در مستی ودر پاکی

که چشم تو را مانم تو اشک مرا مانی


دل بی تاب من با دیدنت ارام میگیرد

اگر دوری ز اغوشم نگاهم کام میگیرد

 


دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره

دیگه دنبال اهو دویدن فایده نداره نداره

چرا این ودر واون در میزنی ای دل غافل

دیگه دل بستن ودل بریدن فایده نداره

 

خصوصی

  خصوصی

کلام اواز : سعدی و بابا طاهر

همنوازان : حبیب الله بدیعی وفرهنگ شریف وجهانگیر ملک

اواز : محمود محمودی خوانساری


ان را که غمی چون غم من نیست چه داند

کز هجر توام دیده چه شب گذراند

کز هجر توام دیده چه شب گذراند

وقتست اگر از پای در ایم همه عمر

باری نکشیدم

باری نکشیدم که به هجران تو ماند

سوز دل یعقوب

سوز دل یعقوب ستمدیده زمن پرس

که احوال دل سوختگان سوخته داند


نسیمی

نسیمی

نسیمی کز بن ان کاکل اید

مرا خوشتر ز بوی سنبل ایو

چو شو گیرم خیالت را در اغوش

چو شو گیرم خیالت را در اغوش

سحر از بسترم بوی گل ایو






خصوصی


خصوصی


کلام اواز: 

همنوازان اواز: حبیب الله بدیعی و منصور صارمی و جهانگیر ملک

اهنگ در : بیات ترک

اواز : محمود محمودی خوانساری


در طواف شمع  در طواف شمع میگفت این سخن پروانه ای

در طواف شمع میگفت این سخن پروانه ای

سوختم از اشنایان ای خوشا بیگانه ای

گر اسیر  گر اسیر 

گر اسیر خط وخالی شد دلم عیبم مکن

مرغ جایی میرود

مرغ جایی میرود که انجا اب ودانه ای

بلبل از فصل گل وپروانه از سودای شمع

هر کسی سوزد بنوعی در غم جانانه ای

عاقلانش باز از زنجیر دگر بر پا نهند

روزی از زنجیر از هم بگسلد دیوانه ای

این جنون تنها نه مجنون را مسلم شد بهار

باش کز ما هم فتد اندر جهان افسانه ای

این جنون

این جنون تنها نه مجنون را مسلم شد بهار



کنسرت

کنسرت

کنسرت با هنرمندی : سروش ایزدی (دکتر سوسن مطلوبی) وزنده یاد نورالدین رضوی سروستانی

اجرای تصنیف های

عقرب زلف سرکجت

مینای شکسته

ای عاشقان

دختر قوچانی

سرای بی کسی

از خون جوانان وطن 

خصوصی

  خصوصی


همنواز اواز: احمد عبادی ومحمد موسوی

اواز : محمد رضا شجریان

کلام اواز: علی اشتری ومولانا وحافظ


عمریست تا به پای خم از پا نشسته ایم

در کوی میفروش چو مینا نشسته ایم


بشنو از نی چون حکایت میکند

از جدایی ها شکایت میکند


حجاب چهره جان می شود غبار تنم

خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم


صبا به لطف بگو ان غزال رعنا را

که سر به کوه وبیابان تو داده ای ما را



 

خصوصی

خصوصی

اواز : غلامحسین بنان

همنواز اواز: علی تجویدی

 کلام اواز: فروغی بسطامی

اواز : در مایه دشتی


چه خلاف سر زد از ما که در سرای بستی

بر دشمنان نشستی دل دوستان شکستی

کسی از خرابه ی دل نگرفته باج هرگز

تو بر ان خراج بستی وبه سلطنت نشستی

به کمال عجزگفتم که به ال رسیده جانم

زغرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی

ز طواف کعبه بگذر تو که حق نمی شناسی

به در کنشت منشین تو که بت نمی پرستی

مگر از دهان ساقی مددی  رسد وگرنه

کس از این شراب باقی نرسد به هیچ مستی

 


خصوصی

خصوصی


تکنواز : حبیب الله بدیعی

دستگاه : شور

به یاد استاد حبیب الله بدیعی که این نغمه جانسوز را عاشقانه نواخت.


چون شمع نیمه جان به هوای تو سوختیم

با گریه ساختیم وبه پای تو سو ختیم

اشکی که ریختیم به یاد تو ریختیم

عمری که سوختیم برای تو سوختیم

پروانه سوخت یک شب واسود جان او

ما عمرها ز داغ جفای تو سوختیم

دیشب که یار انجمن افروز غیر بود

ای شمع تا سپیده به جای تو سوختیم

کوتاه کن حکایت شب های غم رهی

کز برق اه سوز نوای تو سوختیم


خصوصی

  خصوصی


همنواز اواز : حبیب الله بدیعی / جهانگیر ملک

خواننده : الهه

کلام ترانه : بیزن ترقی

 کلام اواز: تورج نگهبان

اهنگساز: همایون خرم

اهنگ : مخالف سه گاه


بسکه با جان ودلم امیختی

کس نداند که این توهستی یا منم


شمع وپروانه منم مست میخانه منم

رسوای زمانه منم دیوانه منم


خصوصی

  خصوصی


اواز : محمد جواد شجریان

همنواز اواز : حبیب الله بدیعی

کلام اواز : حضرت حافظ

کلام ترانه : اسماعیل نواب صفا

زلف بر باد مده ...تا ندهی... بر بادم
ناز بنیاد مکن... تا نکَنی... بنیادم

می مخور با همه کس ....تا نخورم ...خون جگر
سر مکش... تا نکشد... سر به فلک... فریادم

زلف را حلقه مکن ...تا نکُنی در بندم
طره را تاب مده ...تا ندهی بر بادم

یار بیگانه مشو ...تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور ...تا نکنی ناشادم

رخ برافروز ...که فارغ کنی از برگ گُلم
قد برافراز... که از سرو کنی آزادم

شمع هر جمع مشو ...ور نه بسوزی ما را
یاد هر قوم مکن ...تا نروی از یادم

شهره شهر مشو ...تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما ...تا نکنی فرهادم

رحم کن ...بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف... نرسد فریادم

حافظ از جور تو حاشا ...که بگرداند روی
من از آن روز... که در بند توام ...آزادم

خصوصی

  خصوصی


با اجرای هنرمند دلسوخته داریوش رفیعی


در راه عشق اگر سر بر جای پا نهادیم

در فال ما نیاید جز عاشقی ومستی

خصوصی

خصوصی


اهنگ در شور از: پرویز یاحقی

کلام از : بیزن ترقی

خواننده : حمیرا


هنرمندان : حبیب الله بدیعی / فرهنگ شریف /جهانگیر ملک




از محبت بس که دیدم رنج و محنت
فـــرق محنــــت را ندانــــم از محبت

خدایا تو دانی که در زندگانی چه کـرده به من مهربانی من
خدایا تو دانی که این مهربانی شده دشمـن جــاودانی من

کسی که دلم را کشیده خدایا در آتش غم
نگفته کـه با او به غیــر محبت چه کرده دلم

بلا دیدم از دل خطا دیدم از دل نخواهم دلی را

دل غافلـــی را که شـــد باعـــث ناتوانــــی من

به عشقی اسیرم  به دردی دچارم کــه از محنـت آن

قـــراری نـــــدارم سیـــــه شــــد ازآن زندگانــــــی من

به جــــرم محبــــــت غــــم و درد و محنــــت
دلی پر زحسرت زمانه چرا کرده قسمت من

ز مـــن بـــــی ریـــا تــر زتـــو بــــی وفــــا تر
ندیده زمانه که عشق توراکرده قسمت من

اگر دل دادم وفـــــا کردم خدا می داند خطا کردم
اگر بی تو گریه ها کردم خدا می داند خطا کردم 


بلادیدم از دل خطا دیدم از دل نخواهم دلی را

دل غافلــی را که شـــد باعـــث ناتوانــــی من 


به عشقی اسیرم  به دردی دچارم کــه از محنـت آن

قـــراری نـــــدارم سیـــــه شــــد ازآن زندگانــــــی من


خصوصی

خصوصی


هنرمندان : حبیب الله بدیعی / منصور صارمی/ جهانگیر ملک


با اواز نادر گلچین وکلامی از شاعر دلسوخته رهی معیری


همراه خود نسیم صبا می برد مرا

یارب چو بوی گل به کجا می برد مرا

سوی دیار صباح رود کاروان شب

باد فنا به ملک بقا می برد مرا

گفتم که بوی عشق  که را می برد زخویش

مستانه گفت که دل که مرا می برد مرا

با بال شوق ذره به خورشید می رسد

برد از دل به سوی خدا می برد مرا


بسکه جفا ز خار گل دیده دل رمیده ام

همچو نسیم از این چمن رخت برون کشیده ام

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو

تا تو بداد من رسی من بخدا رسیده ام

یا ز ره وفا بیا یا زدل رهی برو

سوخت در انتظار تو جان بلب رسیده ام

اواز

قطعه اواز


اواز : استاد ایرج در دشتی

تار : استاد لطف الله مجد

با کلام : فروغی بسطامی


ای خوش انانکه قدم در ره میخانه زدند

بوسه دادند لب شاهد وپیمانه زدند

به حقارت منگر باده کشان را

کین قوم پشت بر فلک از همت مردانه زدند

خون من حلال لب شیرین دهنان

که به کام دل ما خنده مستانه زدند

جانم امدبه لب امروز مگر یاران دوش

قدح باده به لب جانانه زدند


خصوصی

  خصوصی

با اواز: استاد ایرج در سگاه

تار : استاد فرهنگ شریف

با کلام: خیام و سعدی


این قافله عمر عجب می گذرد

دریاب دمی که با طرب می گذرد

ساقی غم فردای قیامت چه خوری

پیش ار پیاله را که شب می گذرد


بسم از هوا گرفتن که پری نماند وبالی

به کجا روم ز دستت که نمی دهی مجالی

چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن

به امید انکه روزی به کف اوفتد وصالی

خصوصی

  خصوصی

اواز : استاد ایرج در بیات اصفهان

کمانچه: استاد علی اصغر بهاری

کلام اواز: از استاد علی اشتری


ما ننگ ونام بر در میخانه داده ایم

گشت فلک به گردش پیمانه داده ایم

هر شانه را که طره ساقی به خویش بست

ما نقد عقل بر سر دندانه داده ایم

دیگر دلم زسینه به با می نمی پرد

کاین مرغ را  زحاصل غم دانه داده ایم

رادیویی

  رادیویی

با اواز: هنرمندان ایرج ویونس دردشتی و ترانه

با کلامی: از فروغی بسطامی

با همکاری : فرهنگ شریف و امیر بیداریان

اهنگ در: ماهور


 اواز :ایرج

انکه مرادش تویی از همه جو یا تر است

وانکه در این جستجو است از همه پویا تر است

اواز: یونس در دشتی

گر همه صورتگران صورت زیبا کشند

صورت زیبای تو از همه زیبا تر است

اواز :ترانه

چون به چمن صفت زنند خیل سهی قامتان

قامت رعنای تو از همه رعنا تر است

اواز: ایرج

سنبل مشکین تو از همه اشفته تر

نرگس شب های تو از همه شهلاتر است

اواز: یونس درشتی

حسن دل ارای تو از همه مشهورتر

عاشق رسوای تو از همه رسواتر است

اواز: ترانه

مست مقامات شوق از همه هوشیارتر

پیر خرابات عشق از همه برنا تر است

خصوصی

  خصوصی/با تکنوازی نی حسن کسایی/اواز :کسایی وشجریان/با سروده ای از معینی کرمانشاهی وحضرت حافظ/در کرد بیات  /اجرا شده در سال 1358

 اوازرضا کسایی سروده معینی کرمانشاهی

خانمان سوز بود اتش گاهی

ناله ای می شکند پشت سپاهی گاهی

قصه یوسف وان قوم چه خوش پندی بود

بعزیزی رسد افتاده به چاهی گاهی

اشک در چشم فریبنده ترت می بینم

بهر طوفان زده موجیست پناهی گاهی

زردی رویی نبود عیب مرانم از کوی

جلوه قریه دهد خرمن کاهی گاهی

انجا که عقاب پر بریزد

از پشه لاغری چه خیزد


اواز شجریان با سروده حضرت حافظ

منم که گوشه میخانه خانقاه من است

دعای پیر مغان ورد صبحگاه من است

گرم ترانه چنگ صبوح نیست چه باک

نوای من به سحر اه عذر خواه من است

زپادشاه وگدا فارغم بحمدالله

گدای خاک در دوست پادشاه من است

از ان زمان که براستان نهادم روی

فرازمند خورشید تکیه گاه من است

گناه است اگر چه نبود اختیار ما حافظ

تو در طریق ادب باش وگو گناه من است


خصوصی

  خصوصی/با همکاری محمودی خوانساری/حبیب الله بدیعی/فضل الله توکل /در مایه دشتی/با سروده ای بسیار دلنشین از دکتر باستانی پاریزی/زمان برنامه28دقیقه59ثانیه


باز شب امد وشد اول بیداری ها

من وسودای دل  وفکر گرفتاری ها

شب خیالات وهمه روز تکاپوی حیات

خسته شد جان وتنم زین همه تکراری ها

نوجوانی به هوس رفت واز ان برجا ماند

تنگی سینه وبی خوابی وبیماری ها

سرگذشتی گنه الود وحیاتی مغشوش

خاطراتی سیه از ضبط خطا کاری ها


خصوصی

خصوصی/قطعه اوازی با صدای محمودی خوانساری/سنتور فرامرز پایور/با غزلی از حضرت حافظ/زمان برنامه8دقیقه53ثانیه


 چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست

سخن شناس نه ای دلبرا خطا اینجاست

در اندرون من خسته دل ندانم کیست

که من خموشم واو در فغان ودر غوغاست

مرا بکار جهان هرگز التفات نبود

رخ تو در نظر من چنین خوش است


خصوصی

  خصوصی/با همکاری /محمودی خوانساری/حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک/زمان برنامه 30دقیقه25ثانیه/با اشعاری از هاتف اصفهانی/

ا

شد در شکوه من با سر گیسوی تو باز


من اگر چه پیرم وناتوان تو ز استان خودت مران

که گذشته در غمت ای جوان همه روزگار جوانیم


گفتمش با غم عشقت چه کنم گفت بسوز

گفتمش چاره این سوز بگو گفت بساز


 

اجرای خصوصی المان

اجرای خصوصی / محمد رضا شجریان/مجید درخشانی/اهنگ در شور/ با سروده ای از حافظ/زمان برنامه 27دقیقه50ثانیه

 من ترک عشق بازی وساغر نمی کنم

صد بار توبه کردم ودیگر نمی کنم

باغ بهشت وسایه طوبی قصر جور

با خاک کوی دوست برابر نمی کنم

تلقین درس اهل نظر یک اشارت است 

کردم اشارتی ومکرر نمی کنم

 هرگز نمی شود زسر خود خبر مرا

تا در میان میکده سر بر نمی کشم 



لطفی  وفرهنگفر

اواز/ قطعه اوازی با تنبک وصدای ناصر فرهنگفر همراه با تار محمد رضا لطفی در افشاری/ با سروده هایی از شاه نعمت الله ولی/حضرت مولانا و باباطاهر/ زمان برنامه 23دقیقه25ثانیه


ای گشته خجل از گل روی تو شقایق

حیران شده در نرگس مست تو خلا ئق

بسیار بگشتیم به هر باغ وندیدیم

سروی چو قدت رسته در طرف حدائق

اکنون که چمن رونق گلزار جنان شد

رو باده گلگون طلب ویار موافق


دلی دارم خریدار  محبت

کزو گرم است بازار محبت

لباسی دوختم بر قامت دل

زپود محنت وتار محبت


رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

ترک من خراب شبگردمبتلا کن

ماییم وموج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیا ببخشا  خواهی برو جفا کن


خصوصی

  خصوصی/با همکاری استاد قیطانچیان همراه با تار استاد بیکچه خانی در سه گاه/زمان برنامه 15 دقیقه

خصوصي

  خصوصي

اواز: محمودی خوانساری/کورس سرهنگ زاده/هایده


همنوازان: حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف

خصوصی

بزم خصوصی/با همکاری /مرتضی خان محجوبی/استاد علی تجویدی /استاد حسین تهرانی/استاد اکبر گلپا/اهنگ در دشتی/ غزل اواز از حافظ/زمان برنامه 31دقیقه45ثانیه

به یاد استاد مرتضی خان محجوبی پدر پیانو در ایران  وهمه هنرمندان بی تکرار پهنه ایرانزمین که چهره در نقاب خاک کشیده اند وبه دوست رسیده اند.



از عقل وادب هیچ نگوید که امروز جز حالت شوریده ومستانه ندانیم

خصوصی

خصوصی/ محمد رضا شجریان /حبیب الله بدیعی /اهنگ در ماهور/غزل اواز از سعدی/اجرا سال 1365/زمان برنامه 38دقیقه25ثانیه


اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم

قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم

چنانت دوست میدارم که گر روزی فراق افتد

تو صبر از من توانی کرد ومن صبر از تو نتوانم

دلم صدبار می گوید که چشم از فتنه بر هم نهه

دگر ره دیده می افتد بر ان بالای فتانم

رفیقانم سفر کردند هر یاری به اقصابی

خلاف من که بگرفته است دامن در مغیلانم

به دریایی  در افتادم که پایانش نمی بینم

کسی را پنجه افکندم که درمانش نمی دانم

فراقم سخت می اید لیکن صبر می باید




خصوصی

خصوصی/محمد رضا شجریان /حبیب الله بدیعی /غزل اواز از سعدی/اجرا سال 65/زمان برنامه 42دقیقه3ثانیه

جزای  انکه نگفتیم شکر روزوصال

شب فراق نخفتیم لاجرم زخیال

بدار یک نفس ای قائد این زمام جمال

که دیده سیر نمی گردد از نظر جمال

دگربه گوش فراموش عهد سنگین دل

پیام ما که رساند مگر نسیم شمال؟

تکنوازی خصوصی

تکنوازی خصوصی/ حبیب الله بدیعی /چهار گاه/زمان برنامه25دقیقه8ثانیه


 بگذر  شبی به خلوت این همنشین درد

تا شرح ان دهم که غمت با دلم چه کرد

خون می رود نهفته از این زخم اندرون

ماندم خاموش واه که فریاد داشت درد

این طرفه بین که با همه سیل بلا که ریخت

داغ محبت تو به دل ها نگشت سرد

من بر نخیزم از سر راه وفای تو

از هستی ام اگرچه بر انگیختند گرد

روزی که جان فدا کنمت باورت شود

دردا که جز مرگ  نسنجند قدر مرد

خصوصی

خصوصی /با همکاری /حبیب الله بدیعی/هنگامه اخوان/محمد موسوی/جهانگیر ملک/اهنگ در دشتی/غزل اواز از حافظ/زمان برنامه 27دقیقه27ثانیه


 چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست

سخن شناس نه ای جان من خطا این جاست

در اندرون من خسته دل ندانم چیست

که من خموشم واو در فغان ودر غوغاست

چه ساز بود که در پرده می زد ان مطرب

که رفت عمر وهنوزم دماغ پر زهواست

دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب

بنال هال که از این پرده کار ما به نواست

از ان به دیر مغانم عزیز می دارند

که اتشی نمیرد همیشه در دل ماست

نخفته ام زخیالی که می پزد دل من

خمار صد شبه دارم شرابخانه کجاست

ندای دوست در اندرون دادند

قفای سینه حافظ هنوز پر زصداست 

شجریان ولطفی

خصوصی/محمد رضا شجریان /محمد رضا لطفی/غزل اواز از حافظ/زمان برنامه 21دقیقه12ثانیه/اجرا   در سال 1359


دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

نیاز نیم شبی دفع صد بلا کند

عتاب یار پریچهره عاشقانه بکش

که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

خصوصی

  خصوصی/با اجرای محمودی خوانساری/جمال وفایی/حبیب الله بدیعی/با سروده ای از رهی معیری/زمان برنامه 30دقیقه35ثانیه

 چون زلف توام جانا در عین پریشانی

 چون باد سحر گاهم در بی سر وسامانی

من خاکم ومن گردم من اشکم ومن دردم

تو مهری وتو نوری تو  عشقی وتو جانی

ای شاهد افلاکی در مستی ودر پاکی

من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی


خصوصی

  خصوصی/با اوای نادر گلچین /ساز حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک/اهنگ در شور/ غزل اواز از فروغی بسطامی/هاتف اصفهانی/زمان برنامه 30دقیقه16ثانیه

فروغی بسطا می

مقیم کوی تو تشویش صبح وشام ندارد

که در بهشت نه سالی معین است نه ماهی

چو در حضور تو ایمان کفر راه ندارد

چه مسجدی چه کنشتی چه طاعتی چه گناهی

مده به دست سپاه فراق ملک دلم را

به شکر ان که در اقلیم حسن بر همه شاهی

تسلی دل خود میدهم به ملک  محبت

گهی به دانه ی اشکی گهی به شعله اهی


هاتف اصفهانی

چه شود به چهره ی زرد من نظری زبهر خدا کنی

که اگر کنی همه درد من به یکی اشاره دوا کنی

تو شهی وکشور جان ترا تو مهی وجام جهان ترا

ز ره کرم چه زیان ترا  که نظر به حال گدا کنی

تو کمان کشیده ودر کمین که زنی تیرم ومن غمین

همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی


 

خصوصی

  خصوصی/

اواز: حسین خواجه امیری


همنواز: علی اصغر بهاری

مصاحبه

مصاحبه / زنده یاد منوچهر نوذری با زنده یاد استاد پرویز یاحقی و خانم حمیرا /زمان برنامه 26دقیقه8ثانیه