نوایی از موسیقی ملی

نوایی از موسیقی ملی

اواز: محمود محمودی خوانساری

مقدمه اهنگ: اسدالله ملک

تکنوازان اواز: اسدالله ملک/فرهنگ شریف

غزل اواز: عرفی شیرازی


چه شب است یارب امشب که زپی سحر ندارد
من و این همه دعاها که یکی اثر ندارد

همه زهر داده پیکان خورم و رطب شمارم
چه کنم که نخل حرمان به ازین اثر ندارد

تو بکش بکش به خنجر بنگر به جان عاشق
که به غیر عشقبازی گنه دگر ندارد

غلط آنکه گویند به دل ره است دل را
دل من زغصه خون شد دل تو خبر ندارد

دم آخر است عرفی به رخش نظاره‌ای کن
که امید بازگشتن کس ازین سفر ندارد


نوایی از موسیقی ملی

نوایی از موسیقی ملی


اواز: محمود محمودی خوانساری

کلام : شیخ اجل سعدی

همنوازان : اسدالله ملک/فرهنگ شریف


عیب نباشد از تو بر ما جفا رود

مجنون از استانه لیلی کجا رود

گر من فدای جان تو کردم دریغ نیست

بسیارسر که در سر مهر ووفا رود

نوایی از موسیقی ملی

نوایی از موسیقی ملی


اواز: محمود محمودی خوانساری

ترانه: پوران

 اهنگ ابوعطا: اسدالله ملک

کلام ترانه: هما میر افشار

کلام اواز: شیخ اجل سعدی

همنوازان: اسدالله ملک/فرهنگ شریف/سیمین اقا رضی/حسن ناهید/محمود رحمانی پور/جهانگیر ملک


خبرت هست که بی روی تو ارامم نیست

طاقت بار فراق این همه ایامم نیست

نوایی از موسیقی ملی

نوایی از موسیقی ملی


 اواز: اکبر گلپایگانی

ترانه: مهستی

اهنگ در شوشتری  از: اسدالله ملک

کلام اواز وترانه: هما میرافشار

نوایی از موسیقی ملی

نوایی از موسیقی ملی


این پست برگ سبزی است تحفه درویش به دوست بزرگوار جناب بهرامی 


اواز: محمود محمودی خوانساری

اهنگ : اسدالله ملک

اشعار متن برنامه: صحبت لاری


دیدی اخر ای همه دنیای دل ای همه سرمایه و سودای دل

در وجودم اتشی افروختی با محبت تار و پودم سوختی

همدمی در خلوت شبهای من شادی روح ودل تنهای من

در تو معنای صفا را یافتم گشتم عمری تا وفا را یافتم


به مراد دل رسی ان سحر که زسوز سینه دعا کنی

بخدا فیض دعا رسد سحری که رو به خدا کنی


نوایی از موسیقی ملی

نوایی از موسیقی ملی


اواز: محمود محمودی خوانساری

اهنگ در افشاری از : اسدالله ملک

کلام  ترانه: معینی کرمانشاهی

کلام اواز : زهره اتابکی


به دورانی که شد قحط وفای دلها

چرا هردم نگویم من خدا خدا خدا

من مرغ شباهنگ بشد کنج قفس قسمت من چرا چرا


ای ساقی اتش رو مست از می نابم کن

با یک دو سه پیمانه مستم کن وخوابم کن

از رنج وغم هستی فارغ کندم مستی

ابادم اگر خواهی از باده خرابم کن