گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 497

 

اواز: حسین قوامی

ترانه : سیما بینا

با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/مجید نجاحی/جهانگیر ملک

اهنگ شور: مهدی خالدی

ترانه سرا: پرتو بیضایی

تنظیم: جواد معروفی

اشعار:طبیب اصفهانی/نیازی صفوی/واقف هندی/سعید نفیسی/رشید 

غزل اواز: رهی معیری

گوینده: روشنک

 

مطلع شعر غزل اواز:

 

بی روی تو راحت ز دل زار گریزد

چون خواب که از دیده بیمار گریزد

در دام تو یک شب دلم از ناله نیاسود

آسودگی از مرغ گرفتار گریزد

از دشمن و از دوست گریزیم و عجب نیست

سرگشته نسیم از گل و از خار گریزد

شب تا سحر از ناله دل خواب ندارم

راحت به شب از چشم پرستار گریزد

ای دوست بیازار مرا هر چه توانی

دل نیست اسیری که ز آزار گریزد

زین بیش رهی ناله مکن در بر آن شوخ

ترسم که ز نالیدن بسیار گریزد

 

مطلع شعر ترانه:

 

 

روشن از نور جمالت بود چندی خانه ی من

رفتی ای گنج صفا بی نور شد ویرانه ی من

تا که بودی طاق ابروی تو بود ای راحت دل

کعبه ی من قبله ی من دیر من بتخانه ی من

بود با یک گردش مستانه ی چشمت فراهم

ساقی من ساغر من جام من پیمانه ی من

رفتی وشبهای تنهایی است تنها یاد رویت

شاهد من باده ی من شمع من پروانه ی من

با خیال شمع رخسارت شب وروز است روشن

محفل من منزل من بزم من کاشانه ی من

گرم دارد همچو بازار تو بزم دشمنان را

صحبت من قصه ی من حرف من افسانه ی من

ثبت کن در دفتر عشاق ذیل نام پرتو

کشته ی من عاشق من محو من دیوانه ی من

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 528

ترانه: عهدیه

اواز: عبدالوهاب شهیدی

با همکاری هنرمندان:همایون خرم/رضا ورزنده/جهانگیر ملک

اهنگ اصفهان: علی اکبر شیدا

تنظیم برای ارکستر: جواد معروفی

اشعار متن برنامه:حسن غزنوی/فقیه کرمانی/مجمر زواره ای/طالب املی

غزل اواز:اوحدی مراغه ای/نظامی گنجوی

گوینده: روشنک


مطلع شعر غزل اواز:



مکن از برم جدایی، مرو از کنارم امشب

که نمی‌شکیبد از تو دل بی‌قرارم امشب

ز طرب نماند باقی، که مرا تو هم وثاقی

چو لب تو گشت ساقی نکند خمارم امشب

چه زنی صلای رفتن؟چو نماند پای رفتن

چه کنی هوای رفتن؟ که نمیگذارم امشب

به رخم چو بر گشادی در وعدها که دادی

نه شگفت اگر به شادی نفسی برآرم امشب

چو شدم وصال روزی، به توقعم چه سوزی؟

چه شود که بر فروزی دل سوکوارم امشب؟

گل بخت شد شکفته، که شوم چو بخت خفته

که تو داده‌ای نهفته بر خویش بارم امشب

اگر از هزار دستم، بکشند خوار و پستم

چو یکی همی پرستم، چه غم از هزارم امشب

دگر آرزو نجویم، پی آرزو نپویم

همه از تو شکر گویم، که تویی شکارم امشب

دل اوحدی تو داری، چو نمی‌دهی بیاری

نکنم به ترک زاری، که ز عشق زارم امشب



گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 522

ترانه: پوران

اواز:گلپا/ایرج

با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/احمد عبادی/فرهنگ شریف/منصور صارمی/امیر ناصر افتتاح

اهنگ ابوعطا: جهانبخش پازوکی

تنظیم برای ارکستر: جواد معروفی

اشعار متن برنامه:ناصر بخارایی/طبیب اصفهانی/اهلی شیرازی/کلیم کاشانی/سعدی

غزل اواز:هما میر افشار/ابراهیم صهبا

گوینده: اذر پزوهش



مطلع شعر ترانه اول:


یارب در این غوغای هستی


دنیای عشق و شور و مستی


دستی نگیرد دست من


من ناتوان افتاده ام


دین و دل از کف داده ام


در پای رفتن خار ناکامی شکسته


یارب دل غمدیده ام در خون نشسته


هر آرزویی در دل غمدیده ام پا می گذارد


از دست غم می میرد و راه خلا را میسپارد


حالا که بیداد زمان از حد گذشته


حالا که دل زین فتنه ها آزرده‎ ‎گشته


دستی نگیرد دست من


دستی نگیرد دست من


من ناتوان افتاده ام


دین و دل از کف داده ام


مطلع شعر غزل اواز اول:


ای همه هستی من زان تو

جان ودلم بسته پیمان تو

عشق به سرحد جنونم کشد

این دل دیوانه به خونم کشد

ای که به دام تو اسیرم اسیر

لذت دیوانگی از من مگیر


مطلع شعر ترانه دوم:


اشکم دونه دونه، از دیده روونه، دل کرده بهوونه

ای خدا دیده و دل هر دو تا خونه

دل من هنوز جوونه، نکنه تنها بمونه، توی این عهد و زمونه

هر دونه اشکی بر رخ بنشینه، از شاخ جوونی، یک غنچه بچینه

اشکم دونه دونه، از دیده روونه، دل کرده بهوونه

ای خدا دیده و دل هر دو تا خونه

دل من هنوز جوونه، نکنه تنها بمونه، توی این عهد و زمونه

دل من هنوز جوونه، نکنه تنها بمونه، توی این عهد و زمونه

ای دل گله کم کنی که پرستار نداری

از شکوه حذر کن که خریدار نداری

هر دونه اشکی بر رخ بنشینه، از شاخ جوونی، یک غنچه بچینه

اشکم دونه دونه، از دیده روونه، دل کرده بهوونه

ای خدا دیده و دل هر دو تا خونه

دل من هنوز جوونه، نکنه تنها بمونه، توی این عهد و زمونه

دل من هنوز جوونه، نکنه تنها بمونه، توی این عهد و زمونه


مطلع شعر غزل دوم:


دیشب تو را به ما سر مهر ووفا نبود

ان گرمی ومحبت وشور وصفا نبود

بیگانه وار مینگریستی به چشم من

در چشم ما مگر نگه اشنا نبود

با مهربان خود زجه نامهربان شدی

این شرط دوستداری وترک وفا نبود


انچه پیش از این در دسترس بوده نقصی در اعلام ابتدایی برنامه بوده که در این فایل نقص برطرف گردیده است

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 291

اواز: محمود محمودی خوانساری

تصنیف: مرضیه

اهنگ وتصنیف: غلی اکبر شیدا

اشعار: عراقی

به اهتمام: جواد معروفی

 گوینده: روشنک


چشم بی سرمه سیاهش نگرید
روی ناشسته چو ماهش نگرید
گفتم که غمخوارم شوی درروز جدایی
شمع شب تارم شوی ترسم که نیایی
نه دلم بردی تو
نه غمم خوردی تو
دلم آزردی خدا خدا

نادیدن رویت می کُشدم
آن سنبل مویت می کِشدم


مطلع شعر غزل اواز: عماد خراسانی



ماییم   و  دلی   پر   خون   از  جور  پری رویی

دیوانه     زنجیری     ،  آشفته    گیسویی

 

آورده  جهان   از   نو   ،  شیرین   و  فرهادی         

دل برده و دین از من بی مهری  و  مهرویی

 

گلزار  امیدم  سوخت  از برق  سیه چشمی         

در دشت  جنونم  برد ، خال  و  خط آهویی


صبری که مرا حاصل از  گوشه  نشینی  شد         

بر   باد   بداد   آن   مه   با   گوشه  ابرویی


هر  دم  که  خزان  خواهد   تاراج   کند  عمرم         

آن  شاخ  گل  رعنا  مستم  کند  از  بویی


هر دم که در این  زندان داند به لبم جان است         

بر  باغ  گشاید  باز  یک  روزنه  از  سویی


بسیار  جفا  کردم  بر   خویش   و  خطا  کردم         

دانستم و دل بستم بر همچو تو بد خویی


ای  سرو  بلند  من  دور  از تو پر از خون است         

چون  لاله  اگر  دارم  جامّی  و  لب  جویی


سحر  سخنم  بگرفت  صد   کشور   دل  لیکن         

افسوس  که  در  نگرفت  با  نرگس جادویی


تنها  به  چمن  خیزید  یاران  که  عماد  امسال         

شد  سایه  دیواری  شد  خاک   سر  کویی ...



گلهای رنگارنگ

اخرین برنامه ای که در زمان سرپرستی داود پیرنیا ضبط شده است با گفتاری ازایشان وسپاسگزاری از هنرمندان 

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 407

اواز: عبدالوهاب شهیدی

با همکاری: مجید نجاحی

به اهتمام: جواد معروفی

اهنگ دشتی: مرتضی نی داود

ترانه: بهادر یگانه

اشعار: هاتف اصفهانی/ مشتاق

گوینده: اذر پزوهش


چه شود به چهره زرد من،
نظري براي خدا كني 


كه اگر كني همه درد من،
به يكي نظاره دوا كني 


تو شهي و كشور جان تو را،
تو مهي و ملك جهان تو را


زره كرم چه زيان تورا، 
كه نظر به حال گدا كني


زتو گر تفقد و گر ستم، 
بود اين عنايت و آن كرم


همه از تو خوش بود اي صنم،
چه جفا كني چه وفا كني 


همه نوشي از مي لاله گون،
زاياغ مدعيان دون


شكني پياله ما كه خون،
به دل شكسته ما كني


تو كمان كشيده و در كمين
كه زني به تيرم و من غمين


همه غمم بود از همين 
كه خدا نكرده خطا كني


تو كه
هاتف از درش اين زمان،
روي از ملامت بيكران 


قدمي نرفته زكوي آن،
زچه رو به سوي قفا كني 


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 464

اواز: ایرج

ترانه: سیما بینا

با همکاری: فرهنگ شریف/حبیب الله بدیعی

تنظیم: جواد معروفی

اهنگ چهار گاه: نصرالله زرین پنجه

ترانه سرا: سیمین بهبهانی

غزل اواز: حافظ

اشعار متن برنامه:میرزا حبیب اصفهانی/حالتی ترکمان/حافظ/ایران الدوله جنت

گوینده: اذر پزوهش


مطلع شعر ترانه:


آفرين نگارا آفرين بر آن حسرت آبي آسمان

به خورشید وان دامن زر فشان

به سرخی نسترن به رنگ وبوی سمن

به سیمای خندان وزان پرور زندگانی


مطلع شعر غزل اواز:


خوش تر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست


هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجام کار چیست


پیوند عمر بسته به مویی ست هوش دار
غم خوار خویش باش غم روزگار چیست


معنی آب زندگی و روضه ی ارم
جز طرف جویبار و می خوش گوار چیست


مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند
ما دل به عشوه یی که دهیم اختیار چیست


راز درون پرده چه داند فلک خموش
ای مدّعی نزاع تو با پرده دار چیست


سهو و خطای بنده گرش هست اعتبار 
معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست


زاهد شراب کوثر و
حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواسته کردگار چیست



گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 494

ترانه: الهه

اواز: عبدالوهاب شهیدی

ترانه سرا: تورج نگهبان

اهنگ در اصفهان: همایون خرم

با همکاری هنرمندان: همایون خرم/ مجید نجاحی

اشعار متن برنامه:واصل کابلی/خرسندی شیرازی/فروغی بسطامی

غزل اواز: جامی

گوینده: اذر پزوهش


مطلع شعر ترانه:



منم مجنون کویت توئی لیلای لیلا
زشعله نگاهم شده عشقم هویدا

خدایا خدایا خدایا
منم مجنون کویت توئی لیلای لیلا
زشعله نگاهم شده عشقم هویدا

خدایا خدایا خدایا

عشق من من تو را می پرستم

بی تو هرگز ندانم چه هستم

گر روزی عشقت پایان پذیرد

کس جای آن را در دل نگیرد

منم مجنون کویت توئی لیلای لیلا

زشعله نگاهم شده عشقم هویدا

خدایا خدایا خدایا

بیگانه ام خوانی چرا

ای با دل من آشنا

ترکم مکن بحر خدا

تو می بری به خدا دل مرا

بیگانه ام خوانی چرا

ای با دل من آشنا

ترکم مکن بحر خدا

تو می بری به خدا دل مرا
عشق من من تو را می پرستم

بی تو هرگز ندانم چه هستم

گر روزی عشقت پایان پذیرد

کس جای آن را در دل نگیرد

منم مجنون کویت توئی لیلای لیلا

زشعله نگاهم شده عشقم هویدا

خدایا خدایا خدایا


مطلع شعر اواز:


ای ز تو کوه کوه غم بر دل مبتلای من

نیست مراد خاطرت جز غم و جز بلای من

هر مژه کرده جوی خون بر رخ من روان ولی

کیست که با تو دم زند از من و ماجرای من

مهر و وفای من ببین ترک جفای خود بکن

زان که جفای چون تویی نیست کم از وفای من

نامه‌صفت سیاه‌رو مانم اگر نه فضل تو

خامه‌ی مغفرتکشد بر ورق خطای من

باد همیشه تا بود نام و نشان ز بود ما

مسند ناز جای تو خاک نیاز جای من



گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 218

اواز: حسین قوامی

ترانه: مرضیه

اهنگ ابو عطا : مرتضی خان محجوبی

ترانه سرا: رهی معیری

غزل اواز: فرهنگ شیرازی

تار: لطف الله خان مجد

اشعار: فروغی بسطامی


مطلع شعر غزل اواز:


از سر کوی تو گیرم که روم جای دگر

کو دلی را که سپارم به دلآرای دگر

عاقبت از سر کوی تو برون باید رفت

گیرم امروز دگر ماندم و فردای دگر

مگر آزاد کنی، ورنه چو من بنده ی پیر

گر فروشی، نستاند ز تو مولای دگر

عاشقان را طرب از باده ی انگوری نیست

هست مستان ترا نشئه زصهبای دگر

بهر مجنون تو این کوه و بیابان تنگ است

بهر ما کوه دگر باید و صحرای دگر

ما گدائی در دوست به شاهی ندهیم

زان که این جای دگر دارد و، آن جای دگر

گر به بتخانه ی چنین نقش رخت بنگارند

هرکه بیند، نکند میل تماشای دگر

راه پنهانی میخانه نداند همه کس

جز من و زاهد و شیخ و دو سه رسوای دگر

دل "فرهنگ" ز غم های جهان خون شده بود

غم عشق آمد و افزود به غم های دگر


مطلع شعر ترانه:


دارم غم جانکاهی ، شب های سیاهی ، دور از رخ ماهی
نه یار و نه همراهی ، جز قطره ی اشکی ، جز شعله ی آهی
با سوز محبت چه کند دل ، چه کند دل ، چه کند دل
با آتش حسرت چه کند دل ، چه کند دل ، چه کند دل

می سوزم و می نالم با حال تباهی
نابرده نصیبی ، ناکرده گناهی
ای راحت جان ، چاره ی من کن ، چاره ی من کن
به پیامی ، به نگاهی ، بر دل زارم ای شب ، تو گواهی

دارم غم جانکاهی ، شب های سیاهی ، دور از رخ ماهی
نه یار و نه همراهی ، جز قطره ی اشکی ، جز شعله ی آهی
با سوز محبت چه کند دل ، چه کند دل ، چه کند دل
با آتش حسرت چه کند دل ، چه کند دل ، چه کند دل

می سوزم و می نالم با حال تباهی
نابرده نصیبی ، ناکرده گناهی
ای راحت جان ، چاره ی من کن ، چاره ی من کن
به پیامی ، به نگاهی ، بر دل زارم ای شب ، تو گواهی


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 421

اواز: عبدالوهاب شهیدی

ترانه: ناهید

با همکاری: علی اصغر بهاری

اهنگ: جهانبخش پازوکی

غزل وترانه: رهی معیری

تنظیم: جواد معروفی

دوبیتی: بابا فغانی شیرازی

گوینده: اذر پزوهش


مطلع شعر ترانه:


من آن ناله بي اثرم
که سوي دلي، ره نبرم
منم آن اشکي که بر خاک ره، فرو ريزد
منم آن خاري، که بر داماني، نياويزد
نواي دل بي نوايم من
به گوش تو، ناآشنايم من
از فغانم، اثر ميگريزد
وز شب من، سحر ميگريزد
من آن موج بي صبر و آرامم
که سرگشته و بي سرانجامم
خدايا، خدايا، به جز مهرباني چه کردم؟
که در آتش از داغ و دردم
نه صبري که از وي، جدا گردم
نه بختي که از غم، رها گردم
چه حاصل از اين نواي حزين، که در دل او اثر نکند
به حال منش، چه غم که شبي، به تاب و تبي، سحر نکند
به جز مهرباني چه کردم من؟
که در آتش از داغ و دردم من
از فغانم، اثر ميگريزد
وز شب من، سحر ميگريزد


 مطلع شعر اواز: 


همچو ني مي نالم از سوداي دل

آتشي در سينه دارم جاي دل

من که با هر داغ پيدا ساختم

سوختم از داغ نا پيداي دل

همچو موجم يک نفس آرام نيست

بسکه طوفان زا بود درياي دل

دل اگر از من گريزد واي من

غم اگر از دل گريزد واي دل

ما ز رسوايي بلند آوازه ايم

نامور شد هر که شد رسواي دل

خانه مور است و منزلگاه بوم

آسمان با همت والاي دل

گنج منعم خرمن سيم و زر است

گنج عاشق گوهر يکتاي دل

در ميان اشک نوميدي رهي

خندم از اميدواريهاي دل


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 533

اواز: محمود محمودی خوانساری

ترانه: الهه

اهنگ شور: حبیب الله بدیعی

ترانه سرا: بیزن ترقی

با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/مجید نجاحی/جهانگیر ملک

اشعار متن برنامه:حافظ/عماد خراسانی

گوینده: فیروزه امیر معز


مطلع شعر ترانه:


تا کي چنين دمساز دل ديوانه شدم

تا کی از این میخانه به ان میخانه شدم

در چشم او بیگانه تر از بیگانه شدم

در میان کسان اشک دیده نهفتن


مطلع شعر اواز:


ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

دل رمیده ما را انیس و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا

فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست

گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد

طربسرای محبت کنون شود معمور

که طاق ابروی یار منش مهندس شد

لب از ترشح می پاک کن برای خدا

که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود

که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد

چو زر عزیز وجودست شعر من آری

قبول دولتیان کیمیای این مس شد

خیال آب خضر بست و جام کیخسرو

به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد

ز راه میکده یاران عنان بگردانید

چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 492

اواز: محمود محمودی خوانساری/ایرج

ترانه: عهدیه

با همکاری هنرمندان:حبیب الله بدیعی/جلیل شهناز/پرویز یاحقی/مجید نجاحی/جهانگیر ملک

اهنگ شوشتری منصوری: مهدی خالدی

ترانه سرا: سیمین بهبهانی

غزل اواز:پزمان بختیاری/ابوالحسن ورزی

اشعار متن برنامه:اذر خواجوی/افسانه یغمایی/کلیم کاشانی/رحیم ایمن/بانو اختر/پری بدخشانی/علی اشتری

گوینده: اذر پزوهش


غزل اول اواز: محمود محمودی خوانساری


ماهم شکسته خاطر و دیوانه بوده ایم

ماهم  اسیر  طره ی   جانانه  بوده ایم

ما نیز چون نسیم سحر  در  حریم  باغ

روزی  ندیم  بلبل  و    پروانه   بوده ایم

ما هم به روزگار جوانی ز شور  عشق

عبرت  فزای   مردم   فرزانه   بوده ایم

ای  عاقلان  به   لذت   دیوانگی  قسم

ما  نیز  دلشکسته  و   دیوانه  بوده ایم



ترانه عهدیه:


کی گفتمت از کوی من با دیده گریان برو

چون گل یه بزم عاشقان خندان بیا خندان برو

امشب چو شمع روشنم سر می کشد جان از تنم

 جان برون از تن منم خاموش بیا سوزان برو

امشب سراپا مستیم جام شراب هستیم

سرکش مرو ازکوی من افتان بیا خیزان برو

 هرگز مپرس از راز من زین ره مشو دم سازمن

 گر مهربان خواهی مرا حیران بیا حیران برو

 بنگر که نور حق شدم زیبایی مطلق شدم

بر چهره سیمین نگر با جلوه جانان برو


غزل دوم: ایرج


به من آن روز بخشیدند عمر جاودانی را

که نوشیدم ز جام عشق آب زندگانی را


صفائی نیست گلزار جوانی را اگر در آن

به دست شوق ننشانی نهال مهربانی را


شبی ای مایه ی امید ، شمع محفل من شو

که تا پروانه از من یاد گیرد جانفشانی را


مصیبتهای دوری را من ِ دور از وطن دانم

که دور از خانمان داند غم بی خانمانی را


دگر سر زیر پَر کردم ولی روزی در این گلشن

به مرغان یاد میدادم طریق نغمه خوانی را


از آن رو شمع از سوز دل ِ پروانه آگه شد

که گوش ِ عشق میداند زبان بی زبانی را


ز حرف عشق نیکوتر در آن حرفی نمی بینی

اگر با چشم ِ دل خوانی کتاب زندگانی را



گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 170

اواز: مرضیه

اهنگ شهناز: مرتضی خان محجوبی

ترانه سرا: رهی معیری

غزل اواز: حافظ

با همکاری هنرمندان: مرتضی محجوبی/احمد عبادی

اشعار: ودود اصفهانی/دکتر باستانی پاریزی/شیخ بهایی

گوینده: روشنک


مطلع ترانه:


ساقي بده مي که دور از دلداري با ناله همرازم

مطرب بزن می که شادی اورد اهنگ شهنازم

چومرغ شب زپرده ی غم سازم

چه شد برون زپرده دل رازم

در اتشم من بی اتشین رویی

لرزد دل من از موج گیسویی


مطلع غزل اواز:


خوش است خلوت اگر یار یارمن باشد

نه من بسوزم واو شمع انجمن باشد

من ان نگین سلیمان به هیچ نستانم

که گاه گاه بر او دست اهرمن باشد

روامدار خدایا که در حریم وصال

رقیب محرم وحرمان نصیب من باشد

همای گوی مفکن سایه ی شرف هرگز

در ان دیار که طوطی کم از زغن باشد

بیان شوق چه حاجت که سوز اتش دل

توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد

به سان سوسن اگر ده زبان باشد حافظ

چو غنچه پیش تو اش مهر بر دهن باشد

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 466

اواز: عبدالوهاب شهیدی

ترانه: الهه

ترانه سرا: سیمین بهبهانی

اهنگ دشتی: نصرالله زرین پنجه

رهبر ارکستر: جواد معروفی

با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/ مجید نجاحی

غزل اواز: حافظ

اشعار: رهی معیری/پزمان بختیاری/نظامی گنجوی

گوینده: فیروزه امیر معز

مطلع ترانه:


خداحافظ ای جوانی من شادمانی من یارنیمه راهم

خداحافظ ای كه سایه صفت همچنان ز پی ات میدود نگاهم

ز دل دیگر سرخوشی مجو زآنكه هستی ام با تو می رود

تهی از می مانده این سبو، شور و مستی ام با تو می رود

ببین چه كردی ز نقره گردی به تار گیسوی من زدی

خبر ز دردم بگو چه كردم كه پنچه بر روی من زدی

ز دیده ی من گرچه می گریزی

به چشم دلم همچنان عزیزی

ببین ز پی ات نگاه مرا

كنون كه روی برای خدا آهسته تر

ز حسرت و سوز و ساز من* نشانه دارد ترانه ی جانگداز من

ز دستم ای دلنواز من

 چو می روی باری بخاطر یاری

آهسته تر


مطلع غزل اواز:


بی مهر رخت روز مرا نور نمانده ست

وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده ست

هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم

دور از رخ تو چشم مرا نور نمانده ست

میرفت خیال تو ز چشم من و می گفت

هیهات از این گوشه که معمور نمانده ست

وصل تو اجل را ز سرم دور همی داشت

از دولت هجر تو کنون دور نمانده ست

نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید

دور از رخت این خسته ی رنجور نمانده ست

صبر است مرا چاره ی هجران تو لیکن

چون صبر توان کرد که مقدور نمانده ست

در هجر تو گر چشم مرا آب روان است

گو خون جگر ریز که معذور نمانده ست

حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده

ماتم زده را داعیه ی سور نمانده ست

 


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 420

اواز: ایرج

ترانه: مهستی

ترانه سرا: بیزن ترقی

اهنگ چهارگاه: پرویز یاحقی

سولیست ارکستر: پرویز یاحقی

تنظیم: جواد معروفی

غرل اواز: مظهر

اشعار:شریف تبریزی/میر ظهرالدین/قدسی مشهدی/مظهر/صائب تبریزی

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:


آن که دلم را
برده خدایا
زندگیم را
کرده تبه
کو؟
آن که دلم را
برده خدایا
زندگیم را
کرده تبه
کو؟
همنفسم کو؟
آن که نگاهش
روز من از غم
کرده سیه کو؟

بی خبر ماندی ز حالم زآن چه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می دهد خاکستر من
شعله عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامال آتش غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده مست تو
گریم از بخت بد خود نالم از دست تو

بی خبر ماندی ز حالم زآن چه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می دهد خاکستر من
شعله عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامال آتش غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده مست تو
گریم از بخت بد خود نالم از دست تو

رخت سحر نو دمیده من
فروغ رخت نور دیده من
برخیز و بیا ای امید دلم شام من سپری کن
تویی که به دل نقش غم زده ای
چو غنچه گره بر دلم زده ای
بر خسته دلان چون نسیم سحر یک نفس گذری کن
هر کجا گذری زیر پا نظری کن

بی خبر ماندی ز حالم زآن چه آمد بر سر من
عشق تو آخر به توفان می دهد خاکستر من
شعله عشق تو از بس در دلم بالا گرفته
سینه مالامال آتش غم وجودم را گرفته
هر زمان آید به یادم دیده مست تو
گریم از بخت بد خود نالم از دست تو



مطلع اواز:


نیست در سودای زلفت کار من جز بیقراری

ای پریشان طره تا چندم پریشان می گذاری

افتابا از در میخانه مگذر

کین حریفان

یا بنوشندت که جامی

یا ببوسندت که یاری

 


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 236ب

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: پرویز یاحقی/علی تجویدی 

اهنگ:مجید وفادار

ترانه سرا: رهی معیری

تنظیم:جواد معروفی

اشعار: بابا طاهر

گوینده: روشنک



ای شب جدایی که چون روزم سیاهی ای شب


کن شتابی آخر ز جان من چه خواهی ای شب


نشان زلف دلبری، ز بخت من سیه‌تری


بلا و غم سراسری، تیره همچون آهی ای شب


کنی به هجر یار من، حدیث روزگار من


بری ز کف قرار من، جانم از غم کاهی ای شب


تا که از آن گل دور افتادم خنده و شادی رفت از یادم


سیه شد روزم


بی مه رویش دمی نیاسودم، به سیل اشکم گواهی ای شب


او شب چون گل نهد ز مستی بر بالین سر


من دور از او کنم ز اشک خود بالین را تر


خون دل از بس خوردم بی او، محنت و خواری بردم بی او


مُردم بی او


بی رخ آن گل دلم به‌جان آمد، دگر از جانم چه خواهی ای شب


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 235

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: مرتضی خان محجوبی/جلیل شهناز

ترانه سرا: حسینعلی مستعان

اهنگ بیات اصفهان: مجید وفادار

تنظیم برای ارکستر: جواد معروفی


مطلع ترانه:


از فراقت ای دوست جان به لب رسیده

تا کی فشانم خون دل ز دیده

یاد اور ان روزگاری که دل بردی از من

وان عهد پیمان بستن این پیمان شکستن

رسم عاشقی اگر این باشد مرگ عاشقان چه شیرین باشد

خوش که دل زمهر تو بر گیرم خسته جان بمیرم

جانم سوزد از غم چون ناامیدم

جز نومیدی از عشق اخر چه دیدم؟

چه نگاهی مفتون گشتم به خیالی مجنون گشتم

به امیدی شادان بودم به نویدی خندان بودم

از تو دلبرم ستمگرم ندیده ام زبس لطف ومهربانی

دلم ز ناامیدی امده به تنگ از این عمر وزندگانی

اگرت در دل باشد هوسی

نکن زین پس با من ستمی

نکن با من جز مهر و وفا

تا ز عشقت باشم در کامرانی


مطلع غزل اواز:


یک امشبی که تویی در برابرم سرمست


گمان مبر که خبر از وجود خویشم هست


نشسته ای تو و من شمع ایستاده به پای


تو مست باده و من مست چشم باده پرست


قسم بجان تو که ازجان واز جهان بر خاست


هرانکه یک نفس روی عیش با تو نشست


نهاد دل به تو از همه جهان برداشت


گشود درب تو  بر رخ دوعالم بست


نشسته باشی بندی تازه جام به دست


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 455

اواز: حسین قوامی

ترانه: الهه

ترانه سرا: رهی معیری

اهنگ همایون: مهدی خالدی

با همکاری هنرمندان: فرهنگ شریف/ناصر افتتاح

اشعار:عراقی

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:


نه راحت از فلک جویم نه دولت از خدا خواهم 


 و گر پرسی چه می خواهی ؟ ترا خواهم ترا خواهم 


نمی خواهم که با سردی چو گل خندم ز بی دردی 


دلی چون لاله با داغ محبت آشنا خواهم 


چه غم کان نوش لب در ساغرم خونا به میریزد


من از ساقی ستم جویم من از شاهد جفا خواهم 


 ز شادیها گریزم در پناه نامرادیها 


به جای راحت از گردون بلا خواهم بلا خواهم 


چنان با جان من ای غم ذر آمیزی که پنداری 


تو از عالم مرا خواهی من از عالم ترا خواهم 


به سودای محالم ساغر می خنده خواهد زد 


اگر پیمانه عیشی درین ماتم سرا خواهم


نیابد تا نشان از خاک من ایی نه رخساری 


رهی خاکستر خود را هم آغوش صبا خواهم


مطلع اواز:


ياران قفسم را به عبث در مگشائيد

ما را بگذارید به پرواز در ائید

من بنده اوهستم دلشادم از این بند

زین بیشترافسانه باطل مسرائید

من تشنه ی دردم نروم از پی درمان

او اب حیات است سرابم ننمائید

گل وگشت وتماشا همه ارزان شما باد

از سایه این بند که دارم مگشائید

 



گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 532

اواز: محمود محمودی خوانساری

ترانه: عهدیه

اهنگ ماهور: جواد معروفی

با همکاری : مجید نجاحی

اشعار موزون: سعدی/ اذر بیگدلی

اشعار متن برنامه: هلالی جغتایی/ابوالحسن ورزی/حسین پزمان بختیاری

غزل اواز: عماد خراسانی

گوینده: اذر پزوهش


اهل گردم، دل ديوانه اگر بگذارد


نخورم مي، غم جانانه اگر بگذارد

گوشه ای گيرم و فارق ز شر و شور شوم


حسرت گوشهء ميخانه اگر بگذارد

عهد کردم نشوم همدم پيمان شکنان


هوس گردش پيمانه اگر بگذارد

معتقد گردم و پابند و ز حيرت برهم


حيرت اين همه افسانه اگر بگذارد

شمع می خواست نسوزد کسی از آتش او


ليک پروانهء ديوانه اگر بگذارد

دگر از اهل شدن کار تو بگذشت عماد


چند گويی دل ديوانه اگر بگذارد؟


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 200 ب

اواز: مرضیه/ حسین قوامی

با همکاری هنرمندان:مرتضی محجوبی/لطف الله مجد/امیر ناصر افتتاح

اهنگ دشتی: علی تجویدی

ترانه سرا: معینی کرمانشاهی

گوینده: روشنک


مطلع ترانه:معینی کرمانشاهی


چه خوش سوزی ای عشق

دل افروزی ای عشق

به میدان هستی تو پیروزی ای عشق

اگر بی نشانی وگر لامکانی

اساس وجودی بلای جهانی

تو چشم بینایی نگاه گویایی

زمان عیش ووصل زبان دلهایی

 جهان از تو برپا تو از خود به پایی

تو ذوق وشعر وهنر پردازی

تو دنیای شور وسوز وسازی

گهی همه کشفی گهی همه رازی

گهی همه شوقی گهی همه نازی

چنان به تو شده ام اشنا ای عشق

که هستم از همه قیدی رها ای عشق

اگر بی نشانی وگر لامکانی

اساس وجودی بنای جهانی

توهستی توهستی

تو هستی که هست این بناهای هستی

تو دادی به دست فلک جام مستی

تو ساقی ازلی وجود لم یزلی


مطلع غزل اواز:ابو سعید ابوالخیر


اي در دل من اصل تمنا همه تو 


وي در سر من مايه ي سودا همه تو


هر چند به روزگار در مينگرم 


امروز همه تويي وفردا همه تو


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 263

اواز:حسین قوامی

با همکاری هنرمندان:مرتضی خان محجوبی/حبیب الله بدیعی

اشعار:معتمد نشاط/حاج میرزا حبیب خراسانی/حافظ

گوینده: روشنک


هرشب من ودل تا سحر در گوشه میخانه ها 

داریم از دیوانگی با یکدیگر افسانه ها

اندر شمار بیدلان در حلقه بی حاصلان

نی در حساب عاقلان نی در خور فرزانه ها

ازسینه برده کینه ها ائینه کرده سینه ها

دیده در ان ائینه ها عکس رخ جانانه ها

سنگ ملامت خورده ها از کودکان ازرده ها

دل زنده ها تن مرده ها فرزاته ها دیوانه ها

نی در پی اندیشه ها نی در خیال پیشه ها

چون شیر در بیشه ها چون مورها در لانه ها


ديدم که چون غم رساند گزند

خروشیدن دف بود سودمند

مغنی کجایی که وقت گل است

زبلبل چمنها پر از غلغل است

همان به که خونم به جوش اوری

دمی چنگ را در خروش اوری

بیا ساقی ان می که جان پرور است

دل خسته را همچون جان در خور است

بده کز جهان خیمه بیرون زنم

سرا پرده بالای گردون زنم


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 573

اواز: حسین قوامی

ترانه: مرضیه

ترانه سرا: معینی کرمانشاهی

اهنگ ابو عطا: جواد لشکری

با همکاری: جلیل شهناز

غزل اواز: حافظ

تنظیم: فریدون ناصری

اشعار:اوحدی مراغه ای/رفیق اصفهانی/میرزا حبیب خراسانی/رهی معیری/سعدی

گوینده: فیروزه امیر معز


مطلع ترانه:


هرگز نمیشد باورم، این برف پیری بر سرم، سنگین نشیند چِنین
من بودم و دل بود و می، آواز من آوای نی، هر گوشه میزد طنین

اکنون منم حیران، ز عمر رفته سرگردان، ای خدای من
با این تن خسته، هزاران ناله بنشسته، در صدای من

ای عشق نا فرجام من رفتی کجا؟
ای آرزوی خام من رفتی کجا؟
آن دوره آشفتگی های تو کو؟
ای عمر نا آرام من رفتی کجا؟

تو بخوان شب همه شب برایم ای مرغ سحر
که دل خسته من درامد از سینه به در
تو سبک بالی و من اسیر بشکسته پرم
تو پر از شوری و من ز عالمی خسته ترم
تو بخوان تو بخوان به گوش اهل جهان
که خبر شود از شتاب این کاروان

اکنون منم حیران، ز عمر رفته سرگردان، ای خدای من
با این تن خسته، هزاران ناله بنشسته، در صدای من

ای عشق نا فرجام من رفتی کجا؟
ای آرزوی خام من رفتی کجا؟
آن دوره آشفتگی های تو کو؟
ای عمر نا آرام من رفتی کجا؟

تو بخوان شب همه شب برایم ای مرغ سحر
که دل خسته من درامد از سینه به در
تو سبک بالی و من اسیر بشکسته پرم
تو پر از شوری و من ز عالمی خسته ترم
تو بخوان تو بخوان به گوش اهل جهان
که خبر شود از شتاب این کاروان


مطلع غزل اواز:


هر که شد محرم دل در حرم یار بماند           
وان که این کار ندانست در انکار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن         
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت          
جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس     
شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر  
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد      
که حدیثش همه جا در در و دیوار بماند
به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی             
شد که باز آید و جاوید گرفتار بماند    


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 311

اواز: عبدالوهاب شهیدی

ترانه: پوران

به اهتمام: روح الله خالقی

اهنگ:بختیاری

اشعار: باباطاهر/بیزن ترقی

گوینده : اذر پزوهش


مطلع ترانه:

خدا دل ای خدا دل بلا دل مبتلا دل

خدایا با که گویم ندارد اشنایی

بدین افسرده جانی

نیافتد از نوا دل


مطلع اواز:

خدایا داد از این دل داد از این دل

که یکدم مو نگشتم شاد از این دل

که فردا داد خواهان داد خواهم

بگویم صد هزاران داد از این دل


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 242

اواز: غلامحسین بنان

با همکاری هنرمندان: جلیل شهناز/حبیب الله بدیعی

اهنگ: مرتضی محجوبی

تنظیم: روح الله خالقی

ترانه سرا: تورج نگهبان

اشعار: سعدی/حافظ

گوینده: ایراندخت پرتوی



مطلع ترانه:

خدایا عشقی خواهم چون شرار سوزان هر شب

مگر افتد از اهم صد شراره برجان یارب

فغان از جانم خیزد از اتش تب

مرا چو شمعی گردان که تا به شب گیرد جان

زنم به دل اتش ها به شوق عشقی سوزان

به یک نسیم سحر شوم ز دیده نهان

تو چون ستاره ای سرگردان

در اسمان عشقم گردان

به جستجوی جانان

شرابی ده زان جام مستی افرینم

مگر از غم جان برهم مستی یابم جلوه ها ببینم

خاموشم منه باده ده بی خبر از هستی

همچو می در جوشم کن

شمعم کن شبی ز اتشت گر نسوزم گریان کن سحر خاموشم کن

رنج هستی تا کی

جامی ده مرا بی خبر از دنیا فارغ از این هوشم کن

بیان کند رنج مرا هر شب بانگ نایی

امشب تا برهم زان نی غم نغمه ها در گوشم کن

گویی بسته به هم

این دل وغم همچو تار پودم

پروا از چه کتی بار غم بر دوشم کن

بار غم بر دوشم کن


مطلع اواز:


دوستان وقت گل ان به که به عشرت کوشیم

چاره ان است که سجاده به می فروشیم

 نیست در کس کرم و وقت طرب می گذرد

نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم

گل به جوش امد واز می نزدیمش ابی

لاجرم ز اتش حرمان وهوس در جوشیم

می کشیم از قدح لاله شرابی موهوم

چشم بد دور که بی مطرب ومی مدهوشیم

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما

بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 230

اواز: غلامحسین بنان

اهنگ: موسی معروفی

ارکستراسیون وهارمونی: روح الله خالقی

اشعار: رهی معیری


مرغ حق خواندم هر دم

در دل شب ای ماه

کز شب عاشق آه

چشم جهان خفته

عاشق خون گرید

کی داند هر دل کو را

سوز محبت نیست

اشک محبت چیست؟

گریه ز دل خیزد

بی دل چون گرید؟

شب تاری

به بیداری

مرغ شب آهنگم

کند با شب

حکایتها

آه دل تنگم

وای وای وای

از شبهای سیاه من

جز شب کیست در عشق تو

گواه من

جفا کردی وفا کردم

ستم راندی دعا کردم

برو برو یارا از دل ما را

که بدخوی یاری

کینه ی عاشق در دل داری

مرغ شب می نالد

تا به سحر گه با من

آتشم زند به خرمن

گردش عالم گر نکند طی شام غم را

آه رهی آخر سوزد عالم را



تو سوز آه من ای مرغ شب چه می دانی؟
ندیده ای شب من تاب و تب چه می دانی؟

به من گذار که لب بر لبش نهم ای جام
تو قدر بوسه آن نوش لب چه می دانی؟

چو شمع و گل شب و روزت به خنده می گذرد
تو گریه سحر و آه شب چه می دانی؟

بلای هجر ز هر درد جانگدازتر است
ندیده داغ جدایی تعب چه می دانی؟

رهی به محفل عشرت به نغمه لب مگشای
تو دل شکسته، نوای طرب چه می دانی


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 358

اواز: حسین قوامی

ترانه: الهه

با همکاری: جلیل شهناز

ترانه سرا: معینی کرمانشاهی

اهنگ در اصفهان: از زرین پنجه

به اهتمام: جواد معروفی

اشعار: رهی معیری/معینی کرمانشاهی/شرف قزوینی/خواجو

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:


چشمی بدین سو کن به من رو کن

که اشفته دلم افسانه ام کردی به دیوانه گری

در این جهان یکسر رها دیگر من واز اب وگلم

  دیوانه ام کردی ز اشفته سری 


مطلع اواز:


 

دست گیرید و بدستم می گلفام دهید 

 باده‌ی پخته بدین سوخته‌ی خام دهید


چون من از جام می و میکده بدنام شدم

قدحی می بمن می کش بدنام دهید

 
تا بدوشم ز خرابات به میخانه برند

 سوی رندان در میکده پیغام دهید

 
گر چه ره در حرم خاص نباشد ما را

یک ره ای خاصگیان بار من عام دهید


با شما درد من خسته چو پیوسته دعاست

  تا چه کردم که مرا اینهمه دشنام دهید


در چنین وقت که بیگانه کسی حاضر نیست

 قدحی باده بدان سرو گلندام دهید


چو از این پسته و بادام ندیدم کامی

کام جان من از آن پسته و بادام دهید


تا دل ریش من آرام بگیرد نفسی

  آخرم مژده‌ئی از وصل دلارام دهید


چهره‌ی ازرق خواجو چو ز می خمری شد

 جامه از وی بستانید و بدو جام دهید


این برنامه از بین چندین نسخه گزینش شده است

ویزگی این برنامه در زمان ان می باشد که حدود 29 دقیقه 37 ثانیه می باشد
واشکال این برنامه حذف نام گوینده برنامه می باشد

نسخه های دیگری از این برنامه در دسترس می باشد که زمان ان 26 دقیقه و45 ثانیه می باشد واعلام برنامه وشناسنامه ان کامل می باشد
 
تفاوت این برنامه بارگذاری شده با نسخه های دیگر در اینست که اعلام شناسه برنامه در انتهای برنامه می باشد ودر نسخه های دیگر شناسه برنامه در ابتدا اعلام می گردد
تفاوت دیگر این برنامه با نسخه های دیگر در این می باشد که بعد از اعلام شماره دو بیت شعر توسط اذرپزوهش دکلمه می گردد که در نسخه های دیگر بعد از اجرای ترانه در انتهای برنامه این دو بیت شعر دکلمه می گردد 

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 502

اواز: عبدالوهاب شهیدی/اکبر گلپایگانی

ترانه: مرضیه

با همکاری هنرمندان:احمد عبادی /جلیل شهناز/پرویز یاحقی/مجید نجاحی/منصور صارمی/جهانگیر ملک

اهنگ سه گاه: مرتضی محجوبی

ترانه سرا: رهی معیری

تنظیم: جواد معروفی

اشعار: پزمان بختیاری/حزنی اصفهانی/حسن نهاوندی/نیازی صفوی/احمد اشتری/سعید نفیسی/قیدی کرمانی/طبیب اصفهانی

غزل اواز:مولانا/رهی معیری

گوینده: روشنک


 

مطلع ترانه:


من بي دل ساقي به نگاهي مستم، تو به جامي ديگر چه بري از دستم
دو چشم فتنه انگيزت تا ديدم اي گل، قسم به نرگس مستت که از اين مي مستم
اثري با گردش چشمت، نبود در ساغر مي ساغر مي
دگران مست از مي گلگلون، دل من از گردش وي، گردش وي
مي و گل گر دل انگيزد، تو در آن لب گل و مي داري
به لطافت چو بهشتي، به طراوت چو بهاري، به تار گيسو بنفشه زاري
اي گلستان سر کويت، گل بستان چون رويت کي باشد کي
تويي آن گل در گيتي، که نداري آفت دي، آفت دي
گل من بيا به ساحت باغ و چمن
که گل به سبزه پنهان گردد، ز شرم تو پريشان گردد
چو روي نازنينت، بيند، ز ناز خود پشيمان گردد
شبي اي مه، دمي اي گل، گذري کن بر سر ما
که جدا زان لب ميگون، شده پرخون ساغر ما
چو دل از حسرت خون شد، نکند مي چاره وي، چاره وي

مطلع غزل اواز: عبدالوهاب شهیدی



قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من

وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من

قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من

وانگه از این خسته شود یا دل تو یا دل من

واله و مجنون دل من خانه پرخون دل من

بهر تماشا چه شود رنجه شوی تا دل من

خورده شکرها دل من بسته کمرها دل من

وقت سحرها دل من رفته به هر جا دل من

مرده و زنده دل من گریه و خنده دل من

خواجه و بنده دل من از تو چو دریا دل من

ای شده استاد امین جز که در آتش منشین

گر چه چنین است و چنین هیچ میاسا دل من

سوی صلاح دل و دین آمده جبریل امین

در طلب نعمت جان بهر تقاضا دل من

 

مطلع غزل اواز: اکبر گلپایگانی



خيال‌انگيز و جان‌پرور چو بوي گل سراپايي
نداري غير از اين عيبي که مي‌داني که زيبايي

من از دلبستگيهاي تو با آيينه دانستم
که بر ديدار طاقت سوز خود عاشق‌تر از مايي

به شمع و ماه حاجت نيست بزم عاشقانت را
تو شمع مجلس‌افروزي تو ماه مجلس‌آرايي

منم ابر و تويي گلبن که مي‌خندي چو مي‌گريم
تويي مهر و منم اختر که مي‌ميرم چو مي‌آيي

مراد ما نجويي ورنه رندان هوس‌جو را
بهار شادي‌انگيزي حريف باده پيمايي

مه روشن ميان اختران پنهان نمي‌ماند
ميان شاخه‌هاي گل مشو پنهان که پيدايي

کسي از داغ و درد من نپرسد تا نپرسي تو
دلي بر حال زار من نبخشد تا نبخشايي

مرا گفتي: که از پير خرد پرسم علاج خود
خرد منع من از عشق تو فرمايد چه فرمايي

من آزرده‌دل را کس گره از کار نگشايد
مگر اي اشک غم امشب تو از دل عقده بگشايي

رهي تا وارهي از رنج هستي ترک هستي کن
که با اين ناتوانيها به ترک جان توانايي

  انچه ازاین برنامه در دسترس بوده ناقص وفقط حدود سی ویک دقیقه بوده است
واواز اکبر گلپایگانی وترانه مرضیه در انتهای فایل از برنامه اصلی حذف گردیده بوده است
این برنامه  کامل   وزمان  برنامه حدود 54 دقیقه می باشد 

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 266 ب

اواز: عبدالوهاب شهیدی

شعر واهنگ: عارف

به اهتمام: جواد معروفی

گوینده: روشنک



گریه را به مستی بهانه کردم
شکوِه‌ها ز دست زمانه کردم

آستین چـو از دیده برگرفتم

سیل خون به دامان روانه کردم
گریه تا سحرگه من عاشقانه کردم

نالـه دروغـیـن اثــر نـدارد
شام ما چو از پی سحر ندارد

مرده بهتر زآن کو ، هنر ندارد

همچو چشم مستت جهان خراب است
رخ مپوش که ایـــن دور انتخاب است

مــن تـــو را بـه خـــوبــی نشـانه کردم

دلا خمــوشـــی چرا چو خــم نجـوشی چرا
برون شـد از پرده راز تــو پــرده‌پوشــی چرا

راز دل همــان به نهفتـه ماند
    
گفتنـش چو نتوان نگفته ماند
فتنـه به کـه یک چند خفته ماند

گنـــج بــر درِ دل خـــزانه کردم
باغبان چه گویم به من چه‌ها کرد

کینـــه‌هــای دیـرینــه بـرمـلا کرد
دسـت مـن ز دامـان گل جدا کرد

تا به شاخه گل یک دم آشیانه کردم

دلا خمــوشی چــرا
چــو خــم نجـوشی چرا

برون شد از پرده راز
جانم تو پرده‌پوشی چرا


به کوی ناامیدی خانه دارم

به صحرای جنون کاشانه دارم

گهی برخاک ریزم جام باده

گهی  لب بر لب پیمانه دارم

من و فرزانگی هیهات هیهات

که در سینه دلی دیوانه دارم

دلی سرگشته کوی محبت

دلی در عاشقی افسانه دارم

دلی دیوانه ورسوای عالم

زعشق دلبری فرزانه دارم

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره258ب

اواز: حسین قوامی

ترانه: الهه

با همکاری: پرویز یاحقی

اهنگ وترانه: عارف قزوینی

تنظیم وهارمونی: روح الله خالقی

اشعار: حاج میرزا حبیب خراسانی/وحشی بافقی/صفای اصفهانی

گوینده: روشنک


مطلع غزل اواز:


مستغنی است... از همه عالم ... گدای عشق

ما  و  گدایی  در دولت سرای عشق

عشق و اساس عشق ... نهادند بر دوام

یعنی ... خلل پذیر نگردد...  بنای عشق

آنها که ...  نام آب  بقا ... وضع کرده اند

گفتند... نکته ای ... ز دوام و بقای عشق

گو خاک تیره ...  زر کن  و سنگ سیاه ... سیم

آنکس که یافت ... آگهی از... کیمیای عشق

پروانه ... محو کرد در آتش ... وجود خویش

یعنی ... که اتحاد بود ... انتهای عشق

این را... کشد به وادی و ...  آنرا برد به کوه

زینها بسی ست ... تا چه بود اقتضای عشق

وحشی ... هزار ساله... ره از یار... سوی یار

یک گام ...  بیش نیست ولیکن ...  بپای عشق



مطلع تصنیف:


نمی دانم چه در پیمانه کردی جانم 


تو لیلی وش مرا دیوانه کردی جانم 


چه شد اندر دل، من جا گرفتی جانم 


مکان در خانه ی ویرانه کردی جانم 


ای تو تمنای من 


...
...ای یار زیبای من 


تویی (و) لیلای من 


مرا مجنون صفت 


دیوانه کردی


زدی از هر طرف آتش چو شمعم خدا


مرا بیچاره چون پروانه کردی جانم


پریشان روز عالم شد از آن روز 


که بر زلف پریشان شانه کردی


ای یار سنگین دلم 


ای لعبت خوشگلم


سرو پا در گلم


به فقیران نظر شاهانه کردی 


جانم جانم دیوانه کردی 


حبیب حبیب پروانه کردی


خدا خدا ویرانه کردی جانم


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 259

اواز: حسین قوامی

ترانه: الهه

با همکاری: پرویز یاحقی

اهنگ وترانه: عارف قزوینی

اشعار:شهریار/اذر بیگدلی/عراقی

گوینده: روشنک


مطلع غزل اواز:


گربه رخسار تو ای دوست نظر داشتمی

نظر از روی خوشت بهرچه برداشتمی؟

گر ندادی جگرم وعده ی وصلت هر دم

کی دل ودیده پر از خون جگر داشتمی؟

ای که از جان سراسر جانی

جان چه باشد؟ که تو صد چندانی

تو چه چیزی ؟ چه بلایی؟ چه کسی؟

فتنه ای؟فتنه گری فتانی؟

ارزوی دل بیمار منی

صحتی؟ عافیتی؟ درمانی؟


مطلع تصنیف:


نه قدرت که با وی بنشینم

 نه طاقت که جز وی ببینم

 شدست آفت عقل و دینم

ای دلارا، سرو بالا

کار عشقم چه بالا گرفته

در سر من جنون جا گرفته

جای عقل، عشقت یک جا گرفته

خانه‌ی دل به یغما گرفته

آفت تن، فتنه‌ی جان

رهزن دین، دزد ایمان

ترک چشمت، نی ز پنهان

آشکارا، ای نگارا

خانه‌ی دل به یغما گرفته

بر سر من جنون جا گرفته

سوزم از سوز دل ریش

خندم از بخت بد خویش

گریم از دست بداندیش

خواهمش بینم کم و بیش

گریه راه تماشا گرفته

بر دل ریشم مزن نیش

ز آه مظلومان بیندیش

کن حذر از آه درویش

گوئیت دل ای جفاکیش

آتش فتنه بالا گرفته

سختی از سنگ خارا گرفته



گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 323

اواز: حسین قوامی

ترانه: مرضیه

به اهتمام: روح الله خالقی

با همکاری هنرمندان:مرتضی محجوبی/حبیب الله بدیعی

گوینده: روشنک


مطلع ترانه: شعر واهنگ علی اکبر خان شیدا



وعده كردي  وعده كردي

  لب لعلت را ببوسم

لب لعل نمكينت به مثال غنچه تر

 ديشب بر ما بود  بر ما بود يار من

چقدر با وفا  بود  باصفا بود يار من

             

قد رعناش رو ببين     زلف  چلیپاش رو ببين

بشکند  یا نشکند   آخر دل آواره  را

 ببوسم يا نبوسم    لعل بت مهپاره را

ديشب بر ما بود    بر ما بود يار من   

  چقدر با وفا  بود   باصفا بود يار من

 

 ديريست كه دلدار سلامي نفرستاد      

       ننوشت كلامي و  پيامي نفرستاد

فرياد كه آن ساقي شكر لب شيرين         

  دانست كه مخمورم و جامي نفرستاد

اي  حبيب من    اي طبيب من     

     عشق روي تو شد نصيب من

اي نگار من   گلزار من          

    شرح عشق تو شد شعار من

 

مطلع مثنوی


بیا ساقی ان اتش تابناک

که زردشت می جویدش زیر خاک

به من ده که در کیش رندان مست

چه اتش پرست وچه دنیا پرست

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 243

اواز: حسین قوامی

ترانه: مرضیه

اهنگ بیات اصفهانی: مرتضی محجوبی

ترانه سرا: رهی معیری

اشعار: حافظ/ابوسعیدابوالخیر/مولانا/فرصت شیرازی

گویندگان: روشنک/سلطانی


مطلع ترانه:


جانا به نگاهی ز جهان بی خبرم کن دیوانه ترم کن
سرگشته و شیدا چو نسیم سحرم کن دیوانه ترم کن
وای ز جلوه دیدارت آه، ز آتشین رخسارت
وای، ز چشم افسون کارت کزو، جانم سوزد
غیر از دل غم دیده چه خواهی دگر از من
که بپوشی، نظر از من
ترسم، که زمانی تو شوی با خبر از من
که نیابی، اثر از من
در آتشم از سوز دل و داغ جدایی، به کجایی
شمعی لرزانم من نومید از جانم من آهی سوزانم من
چه دیدی ، که از من، رمیدی
سویم نظری کن، سویم نظری کن
چون خاک تو گشتم، بر من گذری کن


مطلع غزل اواز:


تا که در سلسله زلف تو آویخته ایم

رشته مهرز هر سلسله بگسیخته ایم

موی ما گشت به خاک سر کوی توسفید

این چه خاکی است که ما بر سر خود ریخته ایم

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 224 ب

اواز: غلامحسین بنان

اهنگ بیات اصفهان: روح الله خالقی

ترانه سرا: بیزن ترقی

پیانو: جواد معروفی

اشعار متن برنامه:شمس مغربی/امیری فیروزکوهی/صائب تبریزی/رفیعا/موید ثابتی

گوینده: روشنک



تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر 
تا که گلباران شود کلبه ویران من

تا بهار زندگی آمد بیا آرام جان
تا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشان
چون سپندم بر سر آتش نشان بنشین دمی
چون سرشکم در کنار بنشین نشان سوز نهان

تا بهار دلنشین آمده سوی چمن
ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن
چون نسیم نو بهار بر آشیانم کن گذر 
تا که گلباران شود کلبه ویران من

باز آ ببین در حیرتم بشکن سکوت خلوتم
چون لاله تنها ببین بر چهره داغ حسرتم
ای روی تو آیینه ام عشقت غم دیرینه ام
باز آ چو گل در این بهار سر را بنه بر سینه ام



گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 245

اواز:  غلامحسین بنان

اهنگ همایون: روح الله خالقی

شعر : رهی معیری

اشعار متن برنامه:عراقی/سعدی/شیدا

سلو: لطف الله مجد/پرویز یاحقی

گویندگان: روشنک/سلطانی




تا به کی از اين دل آزاری ها

                             کاربيدلان بود زاری ها

خونين تر از لاله و گل دل از وفاداری شد

                                 جز من نديدم ثمری از اين وفاداری ها

ای شعله ی مهر و وفا آفت جان و تنی

                             چند ای بلای تن و جان آتش به دل ها فکنی

ای خاک پايت تاج سر من

                             بر خاک راهی   گاهی نگاهی

                           ای دلبر من

دور از تو ريزد-چشم تر من

                             خونابه ی دل-در ساغر من

با زآ بی رويت-بهار عمرم دی شد

                              شب جوانی طی شد



خواهم اي گل خار گردم تا به دامانت نشينم

                      يا اگر خواهي به چشم دشمن جانت نشينم

گر بريزي خون من با غمزه گردم لعل احمر

                            همچو گردنبند بالاي گر­يبانت نشينم

ور نماند غير مشتي استخوان از پيكر من

                         شانه گردم در خم زلف پريشانت نشينم

استخوانم نيز خاكستر كند گر سوز هجران

                          چون غبار آرزو بر طاق ايوانت نشينم

ميدهي خاكسترم را گر به باد نامرادي

                       سايه گردم زير پاي شمع رخشانت نشينم

سايه ام گر محو گردد پيش خورشيد جمالت

                     خواب نوشين سحر گردم به مژگانت نشينم


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 338

اواز: عبدالوهاب شهیدی/پوران

با همکاری: جلیل شهناز

اشعار:حافظ/مشفق کاشانی/سعدی

اهنگ ماهور: مرتضی نی داود

تنظیم: روح الله خالقی

ترانه سرا: رهی معیری

گوینده: اذر پزوهش

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه مخصوص

اواز: حسین قوامی/عبدالوهاب شهیدی

همنوازان: احمد عبادی/جلیل شهناز

غزل اواز: پیر پارس/؟

اجرا وضبط شده دراستودیو گلها:27:04:1344

اواز: حسین قوامی


مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو

یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو

گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید

گفت با این همه از سابقه نومید مشو

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک

از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو

تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار

تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو

گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش

دور خوبی گذران است نصیحت بشنو

چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن

بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو

آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق

خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو

آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت

حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو


اواز: عبدالوهاب شهیدی


دریای راز پرتوی گرم نگاه تو

طوفان عشق گردش چشم تو

 

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه مخصوص

با اجرای: اذرپزوهش و شاهرخ نادری

با گفتاری از: غلامحسین بنان/علی تجویدی/انوشه/روشنک/لطف الله مجد /سید جواد ذبیحی/هوشنگ امیر ابتهاج

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه مخصوص

اواز: عبدالوهاب شهیدی

ترانه: الهه

ترانه سرا: نواب صفا

اهنگ: حسین یاحقی

تنظیم: جواد معروفی

رهبر ارکستر: روح الله خالقی

غزل اواز: میرزا حبیب خراسانی/نظام وفا

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:


چنان از خود بی خبرم


که نشناسم پا زسرم


نه پیدا در چشم منی


نه پنهان از نظرم


رخ چنان نمودی ای ساقی


که بردی از دستم


جرعه ای چشیدم از جانت


که تا هستم مستم


خود ندانم از چنین جامی


چه حالی هستم


دانم اینقدر که از قید دوعالم رستم



مطلع غزل اواز:


نمی دانم چه کردی با دل من

که باز اتش زدی برحاصل من

اگر رفتی برون از محفل من

نخواهی رفت هر گز از دل من

بیا ای شمع محفل های تاریک

که تاریک است بی تو محفل من


رفتی زدیده ی من و قلب رمیده ام

بی تو چه حاصلی دگر از قلب ودیده ام

رفتی زدیده لیک نرفتی زخاطرم

نقش تو مانده در دل و نامت به دفترم

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 451

اواز: الهه

اهنگ وارکستراسیون: علی نقی وزیری

رهبر ارکستر: جواد معروفی

غزل ها: سعدی

اشعار متن برنامه: طبیب اصفهانی/سعدی/ رهی معیری

گوینده: اذر پزوهش


ای ساربان اهسته رو که ارام جانم میرود

وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود

من مانده ام مهجور از او بیچاره ورنجور از او

گویی که نیشی دور از او در استخوانم می رود

محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان

کز عشق ان سرو روان گویی روانم می رود

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود

گلهای رنگارنگ

به یاد رضا محجوبی


گلهای رنگارنگ برنامه شماره 319 ب

اواز: عبدالوهاب شهیدی/حسین قوامی

ترانه: الهه

اهنگ در مایه دشتی: رضا محجوبی

ترانه سرا: کیومرث وثوقی

به اهتمام: جواد معروفی

با همکاری :احمد عبادی

اشعار متن برنامه:هزین لاهیجی/کیومرث وثوقی/رهی معیری/معینی/کرمانشاهی

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:



خاموش‌ای مرغ سحر،کی‌ دارد ناله اثر


که خموشی ترانه جان است،غزل عاشقانه جان است


بود از نی‌ خوش آوا تر ز هر سخن گویا تر،سکوت گویایی


یک دم‌ای سینه خموش،تا چند این بانگ و خروش


که خموشی زبان جان باشد،چه سخنها در آن نهان باشد


به نگاهی‌ عیان شود راز دل‌،شود چو دمساز دل‌،غم دل‌ آرایی


شمع سحر مرده دگر،مرده دگر شمع سحر


آنکه بود آتش زبان،مانده خموش جاودان


چشم تو چنان به آتشم فروزد که زان شرر به یک نظر مرا بسوزد شمع داغ


 

گٔل بدنی،نسترنی،جان و تنی،یار منی،عشق تو ام،یار تو ام،نو گٔل گلزار توام


 

گریه بی‌ شیون،شعله به دامن،پروانه گشتم،کز تو فراموشم،سوزم و خاموشم من


از تو بود گلشن،از تو شود روشن،گر بپذیری جان روشن


مطلع اواز: اول


پیش تو بسی از همه کس خوارترم من

زان روی که از جمله گرفتارترم من


مطلع اواز دوم:


ذره ای دردم ده ای درمان من

زانکه بی دردت بمیرد جان من



مطلع ترانه: 


اجرا توسط شهیدی والهه


خاموش‌ای مرغ سحر،کی‌ دارد ناله اثر


که خموشی ترانه جان است،غزل عاشقانه جان است


بود از نی‌ خوش آوا تر ز هر سخن گویا تر،سکوت گویایی


یک دم‌ای سینه خموش،تا چند این بانگ و خروش


که خموشی زبان جان باشد،چه سخنها در آن نهان باشد


به نگاهی‌ عیان شود راز دل‌،شود چو دمساز دل‌،غم دل‌ آرایی


شمع سحر مرده دگر،مرده دگر شمع سحر


آنکه بود آتش زبان،مانده خموش جاودان


چشم تو چنان به آتشم فروزد که زان شرر به یک نظر مرا بسوزد شمع داغ


 

گٔل بدنی،نسترنی،جان و تنی،یار منی،عشق تو ام،یار تو ام،نو گٔل گلزار توام


 

گریه بی‌ شیون،شعله به دامن،پروانه گشتم،کز تو فراموشم،سوزم و خاموشم من


از تو بود گلشن،از تو شود روشن،گر بپذیری جان روشن



گلهای رنگارنگ


گلهای رنگارنگ برنامه شماره 241 ب


اواز: محمود محمودی خوانساری


اواز: الهه


اهنگ: حسین یاحقی


کلام ترانه: اسماعیل نواب صفا


کلام اواز: رهی معیری


همنواز اواز: حسن کسایی


کلام متن برنامه: امیری فیروزکوهی/فروغی بسطامی/شیخ اجل سعدی


مطلع اواز


  آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم 
بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم 
سردمهری بین که هر کس بر آتشم آبی نزد 
گرچه همچون برق از گرمی سراپا سوختم 
سوختم اما نه چون شمع طرب در بین جمع 
لاله ام کز داغ تنهایی به صحرا سوختم 
همچو آن شمعی که افروزند پیش آفتاب 
سوختم در پیش مه رویان و بیجا سوختم 
سوختم از آتش دل در میان موج اشک 
شوربهتی بین که در آغوش دریا سوختم 
شمع و گل هم هر کدام شعله ای در آتشند 
در میان پکبازان من نه تنها سوختم 
جان پک من رهی خورشید عالمتاب بود 
رفتم و از ماتم خود عالمی را سوختم


مطلع ترانه


چنان از خود بی خبرم

که نشناسم پا زسرم

نه پیدا در چشم منی

نه پنهان از نظرم

رخ چنان نمودی ای ساقی

که بردی از دستم

جرعه ای چشیدم از جانت

که تا هستم مستم

خود ندانم از چنین جامی

چه حالی هستم

دانم اینقدر که از قید دوعالم رستم

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 241

اواز: اکبر گلپایگانی

ترانه: الهه

ترانه سرا: نواب صفا

رهبر ارکستر: روح الله خالقی

اهنگ: حسین یاحقی

غزل اواز: سهیلی خوانساری

تنظیم و به اهتمام: جواد معروفی

تکنواز ویلون: حبیب الله بدیعی

اشعار متن برنامه:سعدی/مولانا/سهیلی خوانساری

گویندگان:ایراندخت پرتوی/سلطانی


مطلع ترانه:


چنان از خود بی خبرم

که نشناسم پا ز سرم

نه پیدا در چشم منی

نه پنهانی از نظرم

---

رخ چنان نمودی ای ساقی

که بردی از دستم

جرعه ای چشیدم از جانت

که تا هستم، مستم

خود ندانم از چنین جامی

چه حالی هستم

دانم اینقدر که از قید دو عالم رستم

---

چنان از خود بی خبرم

که نشناسم پا ز سرم

نه پیدا در چشم منی

نه پنهانی از نظرم

به خود می بالم ( 2 )

اگر چو خاک ره کنی  پامالم

گر نفسی تو به درد دلم برسی

بی خبری ز چه از مشت پری در قفسی

مهر و وفا کن که صفا جور و جفا دیده بسی

چنان از خود بی خبرم

که نشناسم پا ز سرم

نه پیدا در چشم منی

نه پنهانی از نظرم

 

مطلع اواز:
ماکیستیم عاشق از جان گذشته ای
بادرد خو گرفته زدرمان گذشته ای
در راه دوست دین ودل از دست داده ای
هستی بباد رفته ی از جان گذشته ای
محنت کشیده ای به غم ودرد مبتلا
افتاده دردمند وزدرمان گذشته ای
دلداده ای به موی تو مشکل رسیده ای
بیچاره ای زوصل تو اسان گذشته ای
در پیش موج حادثه بر پا فتاده ای
کشتی شکسته ای زطوفان گذشته ای
ما کیستیم عاشق از جان گذشته ای
با درد خو گرفته ز درمان گذشته ای

 
این برنامه کامل گلهای رنگارنگ شماره 241 می باشد که دارای اعلام شماره وشناسنامه برنامه می باشد وزمان ان 46 دقیقه و37 ثانیه می باشد

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 458

اواز: حسین قوامی

ترانه: عهدیه

با همکاری هنرمندان:حبیب الله بدیعی/مجید نجاحی/امیر ناصر افتتاح

اهنگ : ماهوراز جواد معروفی

ترانه سرا: سیمین بهبهانی

اشعار متن برنامه:زلالی خوانساری/کاشانی

گوینده : اذر پزوهش


مطلع ترانه:

 

گمان برد یار دیرین که من غافل از کار دلم

خدا داند که من عمری گرفتار دلم

دلم زغم خسته بود لبم فروبسته بود

شکوه ها کس نکردم جز  

 خدای من با خبر نشد کسی زدردم


مطلع غزل اواز:


با بي نيازي از سر بستان توان گشت

نتوان ولی زمشت خس اشیان گذشت

در راه عشق گریه مطاع اثر نداشت

حقا از کنار من این کاروان گذشت


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 235

اواز: حسین قوامی

همنوازان: جلیل شهناز/مرتضی محجوبی

اهنگ بیات اصفهان : مجید وفادار

ترانه سرا: حسینعلی مستعان

غزل اواز: میرزا حبیب خراسانی

گوش جان بسپاریم به نوای ساز دو اسطوره بی تکرار موسیقی ملی ایران

جلیل شهناز ومرتضی محجوبی وصدای دلنشین حسین قوامی



مطلع ترانه:


 از فراقت ای دوست جان به لب رسیده

تا کی فشانم خون دل ز دیده

یاد اور ان روزی که دل بربوردی از من

وان عهد پیمان بستن این پیمان شکستن

رسم دلبری اگر این باشد مرگ عاشقان چه شیرین باشد

خوش که دل زمهر او بر گیرم خسته جان بمیرم

جانم سوزد از غم چون ناامیدم

جز نومیدی در عشق اخر چه دیدم؟

به نگاهی مفتون گشتم به خیالی مجنون گشتم

به امیدی شادان بودم به نویدی خندان بودم

از تو دلبرم ستمگرم ندیده ام زبس لطف ومهربانی

دلم ز ناامیدی امده به تنگ از این عمر وزندگانی

اگرت در دل باشد کرمی

نکنی زین پس با من ستمی

فکنی از بن بنیان جفا

نکنی با من جز مهرو وفا

 تا از عشقت باشم در کامرانی


مطلع: غزل اواز


یک امشبی که تویی در برابرم سرمست

گمان مبر که خبراز وجود خویشم هست

 نشسته ای تو من وشمع ایستاده به پای

تومست باده ومن مست چشم باده پرست

قسم به جان تو کز جان واز جهان برخاست

هر ان که یک نفست   روی عیش با نشست

نهاده دل به تو و از همه جهان برداشت

گشود درب تو وبر رخ دو عالم بست

نهاد دل به تو واز همه جهان برداشت

گشود درب تو وبر رخ دو عالم بست

به خواب نیز نمی اید این خیال که تو

نشسته باشی ومن ایستاده جام به دست


حضور   بزرگانی چون  جلیل شهناز در موسیقی ملی ایران اگر چه در سکوت انگیزه ای را ایجاد می کرد که تارنگار گلبانگ به راه خود همچنان ادامه دهد

شوربختانه با پیوستن اسطوره تار ایرانزمین به یاران رفته اش انگیزه ادامه فعالیت برای تارنگار گلبانگ بسیار ضعیف شده است

قلم این حقیر از نفس افتاده یارای بیان احساس انچه را که بر موسیقی ملی ایران را رفته نداردغم از دست دادن هنرمند بزرگی چون جلیل شهناز انقدر سنگین هست که توانی برای ادامه فعالیت باقی نگذارد

گلهای رنگارنگ

به یاد اسطوره وهنرمندی بی تکرار شهنواز تار ایرانزمین

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 529 الف

اواز: محمودمحمودی خوانساری

همنواز اواز: جلیل شهناز

ترانه: مهستی

اهنگ شوشتری ومنصوری: اسدالله ملک

غزل اواز: حسین پزمان بختیاری

ترانه سرا:هما میر افشار

تنظیم برای ارکستر: جواد معروفی

اشعار متن برنامه: مشتاق اصفهانی/مجمر زوراه ای

گوینده روشنک


ترانه: مهستی


ای فلک بی آشیان تنهای تنها مانده ام
دیگر چه خواهی
خسته و بی همزبان در سیل غمها مانده ام

دیگر چه خواهی
زندگی زندان شده غم در دلم میهمان شده

دل دگر در سینه ام از بار غم ویران شده
در خطوط شب تنها پناه من باشد دل دیوانه ای

من اسیر دل این دل به دام غم در گوشه 
میخانه ای

از دل من جدا غمنشد یک زمان
هر شبی هر سحربا دلم همزبان

ای فلک آتش به جانم بر دل نا مهربانم
زیرورو گردی الهی از دلم دیگر چه خواهی

چشم گریان مرا هر شب تماشا میکنی
هر کجا پنهان شوم بازم تو پیدام میکنی

عمری بلای من ماندی به پای من هستی شده
هر چه میخواهی بکن با دل دیوانه ام 

ای فلک ای فلک
گر نمیدانی بدان ساکن میخانه ام 

ای فلک ای فلک
ای فلک بی آشیان تنهای تنها مانده ام
دیگر چه خواهی


اواز: محمود محمودی خوانساری



گر به شوق گر به شوق گریه ای مستانه میسوزد مرا

عاقلان عاقلان عاقلان برخیز که این دیوانه
میسوزد مرا
 
آتش دوزخ نسوزاند آتش دوزخ نسوزاند 
دل بی درد را

ساقی ساقی مجلس به یک پیمانه
میسوزد مرا...............

عاقلان دانند مرگ مجنون بی تفاوت دروغیست

قصه گو با نقل آن افسانه میسوزد مرا

خار خشکم شاخه بی برگم نمیدانم ولی

خار خشکم شاخه بی برگم نمیدانم ولی

خویش میسوزد مرا بیگانه میسوزد مرا یا......

خار خشکم شاخه بی برگم نمیدانم ولی

خویش میسوزد مرا خویش میسوزد مرا

بیگانه میسوزد مرا آه ای عشق

 

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه مخصوص

به مناسبت بیست ونهمین سالگرد تاسیس رادیو ایران

صدای رهی معیری

اواز: غلامحسین بنان ( من از روز ازل)


اواز: مرضیه ( سنگ خارا )


صدای اسماعیل نواب صفا


اواز: الهه  ( جوانی )

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 553

اواز: ایرج

ترانه: هایده

با همکاری هنرمندان: لطف الله مجد/فریدون حافظی/محمد موسوی/جهانگیر ملک

اهنگ همایون: فریدون حافظی

ترانه سرا:هما میرافشار

غزل اواز: علیرضا تبریزی

اشعار متن برنامه:رهی معیری/ سایه

گوینده: اذر پزوهش


غزل اواز: ایرج


الا ای قطره ی اشکی که بر مزگانم اویزی

هزاران عقده بگشایی اگر بر دامنم اویزی

نمی دانم چه میخواهی  چه میگویی  چه میجویی

که گه بر دیده بنشینی وگه از دیده بگریزی


ترانه: هایده


میان جمعی دل من از چه تنهایی

دیوانگی های تو هم شد تماشایی

گرفته کار من وتو رنگ رسوایی

به کجا بریم

شکسته بال وپرمن

چکند شررت به مشت خاکستر من

عمری ای دل اسیر غمها بودی

شمع جمع وهمیشه تنها بودی

مگو دگر تو دلا حکایتی زوفا حکایتی زوفا

بگذر ز ارزویی که دگر هرگز ثمر ندارد

چکنم که ناله های شب مستی هم اثر ندارد

دلهای ما بند بلا نهاده هستی

بود پناه ومن وتو سکوت ومستی

مکش به صحرای جنون مرا تو ای دل


گوش جان بسپاریم به نغمه های جانسوز هنرمندان بی تکرار سرزمین مادری که عجبا در خانه پدری خود هم غریبند


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره534

ترانه: عهدیه

اواز: ایرج

با همکاری هنرمندان:احمد عبادی/همایون خرم/رضا ورزنده/ حسین همدانیان

اهنگ دشتی: جواد معروفی

ترانه: خیام

تنظیم : جواد معروفی

غزل اواز: بهادر یگانه

اشعار متن برنامه: وحشی بافقی/سعدی

گوینده: روشنک


مطلع ترانه:


ابر امد وباز بر سر سبزه گریست

بی باده گلرنگ نمی باید زیست

این سبزه که امروز تماشگه ماست

تا سبزه خاک ما تماشگه کیست


مطلع اواز:


در کمند موی او دادم زکف ازادگی را

وز دوعالم برگزیدم مستی ودلدادگی را

تا شدم ائینه ی عشقت مرا درهم شکستی

حاصلی نبود به غیر از این صفا وسادگی را

در سرشک من توانی خواند راز بیوفایی

اشک داند معنی درد زچشم افتادگی

پای در گل مانده همچون سرو در صحرای حیرت

بی سبب بر خویش بستم تهمت ازادگی را


گوش جان بسپاریم به تکنوازی بی نظیر  یگانه ی سه تار احمد عبادی


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 371

ترانه: الهه

اواز: عبدالوهاب شهیدی

اهنگ ابوعطا: روح الله خالقی

ترانه سرا: رهی معیری

اشعار: سعدی/مولانا

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:


شود ایا که نسیم بهاری

پرسد از ان خرمن گل زیاری


مطلع غزل اواز:


معشوقه به سامان شد تاباد چنین بادا

کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا

معشوقه به سامان شد تاباد چنین بادا

غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا

عید امد عید امد یاری که رمید امد

عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا

تازه شد از او باغ وبرمن

شاخ گل من نیلوفر من

من می نخورم ور زانک خورم

او بوسه دهد بر ساغرمن

شاخ گل من نیلوفر من


نسخه دوم گلهای رنگارنگ شماره 371 که بیشتر در دسترس بوده است

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 371

ترانه: الهه

اواز: حسین قوامی

به اهتمام: روح الله خالقی

اهنگ ابوعطا: روح الله خالقی

با همکاری : مجید نجاهی

ترانه سرا: رهی معیری

غزل اواز:

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:


شود ایا که نسیم بهاری

پرسد از ان گل خندان زیاری

 

مطلع غزل اواز:


زلف بر باد مده تا ندهی بربادم

ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم

رخ بر افروز که فارغ کنی از برگ گلم

قد بر افراز که از سرو کنی ازادم

می مخور با دگران تا نخورم خون جگر

سرمکش تا نکشد سر به فلک فریادم

شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی مارا

یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم

یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم

غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم

حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی

من از ان روز که دربند توام ازادم


این نسخه از گلهای رنگارنگ شماره 371 کمتر در دسترس بوده است

نسخه دوم این برنامه با اواز عبدالوهاب شهیدی در دسترس می باشد

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 432

اواز: محمود محمودی خوانساری

ترانه: عهدیه

تکنواز: احمد عبادی

اهنگ افشاری: مهدی خالدی

تنظیم: جواد معروفی

شعر ترانه: شوریده  شیرازی

اشعارمتن برنامه:هلالی جغتایی/حافظ/ اوحدی  مراغه ای

گوینده : اذر پزوهش


مطلع شعر ترانه:


ما رند وخرابات ودیوانه ومستیم

پوشیده چه گوئیم همینیم که هستیم

زان باده که در روز ازل قسمت ما شد

پیداست که تا شام ابد سرخوش ومستیم


مطلع شعر اواز:


بوی خوش تو هرکه زباد صبا شنید

از یار اشنا سخن اشنا شنید

اینش سزا نبود دل حق گزار من

کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید

سرخدا که عارف سالک به کس نگفت

در حیرتم که باده فروش از کجا شنید

ما باده زیر خرقه نه امروز می خوریم

صد بارپیر میکده این ماجرا شنید

حافظ وظیفه تو دعا گفتن است وبس

در بند ان مباش که نشنید یا شنید


انچه پیش از این در دسترس بوده است فاقد اعلام شماره در انتهای برنامه بوده است

این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه می باشد



گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ  ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اواز: سید جواد ذبیحی

گویندگان: روشنک وپیمان


غزل از: ابوسعیدابوالخیر


فردا که به محشر اندر اید زن ومرد

وزبیم حساب رویها گردد زرد

من عشق ترا به کف نهم پیش ارم

گویم که حساب من ازین باید کرد


غزل از : فخرالدین عراقی


عشق شوقی در نهاد ما نهاد

جان ما را کف غوغا نهاد

داستان دلبران اغاز کرد

ارزویی در دل شیدا نهاد

قصه خوبان به نوعی باز گفت

کاتشی در پیر ودر برنا نهاد

رمزی از اسرار باده کشف کرد

راز مستان جمله بر صحرا نهاد

از خم خم جرعه ای بر خاک ریخت

جنبشی در ادم وحوا نهاد

عقل مجنون در کف لیلی سپرد

جان وامق در لب عذرا نهاد

بهر اشوب دل سودائیان

خال فتنه بر رخ زیبا نهاد

وزپی برک ونوای بلبلان

رنگ وبویی در گل رعنا نهاد

نام وننگ ما همه بر باد داد

نام ما دیوانه ورسوا نهاد

چون عراقی را درین ره خام یافت

جان ما بر اتش سودا نهاد


این برنامه یکی از بی نظیرترین اجراهای سید جواد ذبیحی در مجموعه برنامه های فاخر گلهاست

شوربختانه این برنامه بی نظیر فاقد اعلام شماره برنامه می باشد

به امید روزیکه درب این گنجینه بی همتا بر روی عاشقان باز گردد وانچه از این مجموعه بی نظیر در گنجه ها پنهان مانده در دسترس عاشقان قرار گیرد

انروز دیر نخواهد بود

به امید انروز نفس می کشیم

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره316

ترانه: مرضیه

اواز: حسین قوامی

همنواز اواز: احمد عبادی

ترانه و اهنگ : عارف قزوینی 

تنظیم: روح الله خالقی

اشعار متن برنامه: ابوالحسن ورزی/هلالی جغتایی

گوینده: اذر پزوهش


مطلع تصنیف:


از کفم رها شد قرار دل

نیست دست من اختیار دل

دل به هرکجا رفت وبرنگشت

دیده شد سفید ز انتظار دل

من پریشم بلای جان خویشم

بود عشق تو کیشم 

به جانبازی چو از پروانه پیشم

بده درد بلا زاندازه بیشم

عارف این قدر لاف تا به کی

شیر عاجز است از شکار دل

خون دل بریخت از دوچشم من

خوشدلم از این انتحار دل

من پریشم بلای جان خویشم

بود عشق تو کیشم 

به جانبازی چو از پروانه پیشم

بده درد بلا زاندازه بیشم


مطلع اواز:


دردیست در این دل که هویدا نتوان کرد

سریست در این سینه که پیدا نتوان کرد

تا دیده ما را ندهد حسن تو  نوری

در باغ جمال تو تماشا نتوان کرد

تا دیده نپوشی بر روی همه اغیار

اندیشه ان چهره زیبا نتوان کرد

عالم چو همه میکده باده عشق است

مستی می وعشق به یکجا نتوان کرد

چون از دل عاشق خبری نیست کسی را

انکار گر عشق شیدا نتوان کرد


این برنامه از روی نوار کاست تبدیل گردیده ودارای اعلام برنامه وشماره شناسنامه کامل می باشد

انچه پیش از این در دسترس بوده فاقد اعلام شماره در انتهای فایل بوده ودر ابتدای فایل نیز اعلام شماره وشناسنامه برنامه ناقص بوده است  

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 231

ترانه: مرضیه

اواز: اکبر گلپایگانی

باهمکاری:احمد عبادی/مرتضی محجوبی 

اهنگ تصنیف سه گاه: بدیع زاده

ترانه سرا: نواب صفا


اشعار:عراقی/صائب تبریزی/ بیزن ترقی

گوینده: روشنک


مطلع ترانه:

رفتی و باز آمدی   عاشق نواز آمدی

بهار امید منی  امید جاوید منی

با من بساز آمدی  رفتی وباز آمدی

طی کردم ایامی که عشقم با دلارامی بماند  از بخت بد چون حدیث ناتمامی

دور از رخ ماهی برآرم هر نفس آهی   کیم من عاشق تیره روزی بی پناهی

در کام جان بازت دیدم  در باغ عشق وامیدم

چون سرو ناز آمدی رفتی وباز آمدی

گردیده غارتگر دل مهری ماهی    ای عشق سوزان تا کی دور از وی جانم کاهی

گردد شمع شب تار گداگاهی شاهی

از در فراز آمدی رفتی وباز آمدی

گوئی بهار آید چو یار آید  بهارم توئی تو صبر و قرارم توئی

شوخ ودلارائی چه زیبائی بهشت صفائی غم کاهی وجان فزائی

روی تو گلزار من    شمع شب تار من

عاشق نواز آمدی  رفتی وباز آمدی


 مطلع اواز:


بازا که هنوز نیمه جانی باقیست

زان کشته بی نشان نشانی باقیست

زان سینه پر سوز من اهی برجاست

این گرد ز رفته کاروانی باقیست


انچه از این برنامه در دسترس بوده است ناقص در اختیار عاشقان قرار گرفته بود

این برنامه کامل گلهای رنگارنگ شماره 231 می باشد که دارای اعلام شماره وبرنامه می باشد زمان این برنامه حدود چهل وچهار دقیقه می باشد

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 388

اواز: حسین قوامی/عبدالوهاب شهیدی

ترانه: الهه

ترانه سرا: بیزن ترقی

اهنگ کعبه دلها: حبیب الله بدیعی

به اهتمام: جواد معروفی

با همکاری: حبیب الله بدیعی/مجید نجاحی

اهنگ ها: دشتی وابوعطا

دوبیتی ها: اقبال لاهوری/بابا طاهر

اشعار مثنوی: نظامی گنجوی

گوینده: اذر پزوهش


غزل اواز اول:


شنیدم در عدم پروانه میگفت

دمی از زندگی تاب تبم بخش

پریشان کن سحر خاکسترم را

ولیکن سوز وساز یک شبم بخش


رخت شبها به چشم ما نشنید

چو مهتابی که در دریا نشیند

دلم از درد تنهایی درامد

چه کس با لاله صحرا نشیند

یکی درد ویکی درمان پسندد

یکی وصل ویکی هجران پسندد

من از درمان ودرد وصل و هجران

پسندم انچه را که جانان پسندد


مطلع ترانه:


     چو مجنون گیرم از عاشقان نشانه ی کعبه    

دل بشکسته را می برم  به  خانه ی  کعبه

شکایت می برم از تو بر خدای خود  ز آن همه بلای تو     تا رسد او به دردم

در آن آشفتگی با دلی شکسته تر گریه ها کنم     که در اشک خود غرقه گردم

  آنجا اگر اشکی فتد   از دیده ی غم دیده ای    سیلی به پا نماید

آنجا اگر آهی کشد      دلداده ی افتاده ای     دود از فلک بر آید

در آن مدهوشی من از خدا خواهم  ترا عاشق کند عاشق رسوا

چو در عاشقی دیدی بلا        رو کنی آنگه تو بر کعبه دلها

   چو مجنون گیرم از عاشقان نشانه ی کعبه    

دل بشکسته  رامی برم  به  خانه ی  کعبه

شکایت می برم از تو بر خدای خود  ز آن همه بلای تو     تا رسد او به دردم

 در آن آشفتگی با دلی شکسته تر گریه ها کنم  که در اشک خود غرقه گردم


مطلع غزل دوم:


مجنون چو حدیث عشق بشنید

اول بگریست وبعد بخندید

ازجای چو مار حلقه برجست

در حلقه ی زلف کعبه زد دست

یارب به خدایی خدایی وانگه به کمال کبریایی

کز عشق به غایتی رسانم کو ماند اگر چه من نمانم

پرورده عشق شد سرشتم

جز عشق مباد سرنوشتم

از چشمه عشق ده مرا نور

وین سرمه مکن زچشم من دور


این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه می باشد


گوش جان بسپاریم به صدای دلنشین الهه نازنین


ایا چنین هنرمند توانایی پا به عرصه موسیقی ملی ایران خواهد گذاشت؟

یاد ونامش همواره گرامی باد

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 280

اواز: حسین قوامی

ترانه: مرضیه

با همکاری : حبیب الله بدیعی

تنظیم وهارمونی: روح الله خالقی

اشعار: مولانا/بیزن ترقی

اهنگ: ماهور

تصنیف: علی اکبر شیدا

غزل اواز: بیزن ترقی

گوینده: روشنک

 

مطلع تصنیف:


نرگس مستی به رویت همچو ماه چشم بدت دور

ابرو پیوستی دوچشمانت سیاه رشک رخ جور

افت جانی خبر دارت کنم  باشه تا روزی گرفتارت کنم

بلبل زار خسته دل به کسی نبسته

مرغ قفس شکسته از کمند خلق جسته

ای دو صد بنده گرفتار کمند مویت

عاشق ان است که پا می نکشد از مویت


مطلع غزل اواز:

ساقیا چه بنشستی خم می بجوش امد

درگشا که مدهوشی پشت در بهوش امد

می زخم به مینا کن جام می مهیا کن

عاشق بلا دیده رند وباده نوش امد

بازکن در ای ساقی تا که می بود باقی

محرمی خراب از عشق گل سبو به دوش امد

تا که دم زدم از عشق در خمار هوشیاری

ناله از دلم برخاست سینه در خروش امد

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 212

اواز: حسین قوامی/غلامحسین بنان

همنوازن اواز: جواد معروفی/مرتضی محجوبی

اهنگ ماهور: روح الله خالقی

غزل اواز: شیخ اجل سعدی

گوینده: روشنک


اواز: اول قوامی شعر: از شیخ اجل سعدی


درخت غنچه بر اورد وبلبلان مستند

جهان جوان شد ویاران به عیش بنشستند

حریف مجلس ما خود همیشه دل می برد

علی الخصوص که پیرایه ای بر او بستند

بساط سبزه لگد کوب شد به پای نشاط

زبس که عارف وعامی به رقص برجستند

کسان که در رمضان چنگ و می شکستندی

بساط سبزه بدیدند وتوبه بشکستند


اوازدوم: غلامحسین بنان : شعر از پیر پارس


دل میرود زدستم صاحبدلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا

ده روز مهر گردون افسانه است وافسون

نیکی بجای یاران فرصت شمار یارا

کشتی شکستگانیم ای باده شرطه برخیز

باشد که باز بینیم دیدار اشنارا

ای صاحب کرامت شکرانه سلامت

روزی تفقدی کن درویش بینوا را

اسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

ائینه سکندر جام می است بنگر

تا برتو عرضه دارد احوال ملک دارا

سرکش مشو  که چون شمع از غیرتت بسوزد

دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

در کوی نیک نامی مارا گذر ندادند

گر تو نمی پسندی تغیر ده قضارا


این برنامه بعنوان  گلهای رنگارنگ شماره 212 در ارشیو محقر حقیر وجود داشته است

به نظر حقیر اعلام شماره برنامه که در ابتدای فایل توسط گوینده مرد اعلام می گرد نبایستی از گویندگان ثابت برنامه گلها باشد

شاید شخص ناخلفی بجهت زر اندوزی شماره برنامه را به ابتدای فایل مونتاز نموده باشد 

لیکن چنین برنامه ای در مجموعه برنامه های فاخر گلها اجرا شده است ولی جای شک در شماره برنامه وجود دارد که نیاز به بررسی بیشتر دارد 

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 503

ترانه: پروین

اواز: حسین قوامی/ محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: پرویز یاحقی/چلیل شهناز/همایون خرم/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک

اهنگ شور: جواد معروفی

ترانه سرا: پزمان بختیاری

غزل اواز: اهلی شیرازی/ هلالی جغتایی

اشعار متن برنامه: هلالی جغتایی/ اهلی ترشیزی/لسانی شیرازی

گوینده: فیروزه امیر معز


مطلع ترانه: شعر از پزمان بختیاری


از نوای مرغ حق پر خون شود دل من

وان حق کشان که دیدم

تیره جان وخیره در در خاک تیره خفته

بر باد فتنه رفته

بخوان مرغ حق که من برکشم ز سینه اهی

چو دارد به شهر حق اه ما نهفته راهی

ان همه غوغا کو سوز ان سودا کو عزیز من کو

بر کشید اسان پر ماند از اوبر جا زر نه نامه ای کو

با عزیزان به عشرت سرکن 

می بزن باده در ساغر کن

تا در این دنیایی انجمن ارایی حق بگو حق

به که با حق باشی صلح مطلق باشی صلح مطلق

جمال خوبان را چو عهد گل وفا نیست

درون مسکین ازردن روا نیست

سینه را پر گل کن

تا شوی از گلشن با صفاتر

جانفزا تر گردی دلرباتر گردی

دلرباتر


مطلع اواز: شعر از اهلی شیرازی


 خوش انکه مست شوی تا بهانه بر خیزد

توباشی ومن وشرم از میانه برخیزد

قیامت است جمال تو ای بهشتی روی

مکش نقاب که شور از زمانه برخیزد

بر استان تو اهلی نه انچنان افتاد

که تا قیامت از این استانه برخیزد

 

 مطلع اواز: شعر از هلالی جغتایی


کدام جلوه که در سرو سرافراز تو نیست؟

کدام فتنه که در جلوه‌های ناز تو نیست؟

مکن به خاک درش ای رقیب عرض نیاز

که نازنین مرا حاجت نیاز تو نیست

دلا به شام فراق از بلای حشر مپرس

که روز کوته او چون شب دراز تو نیست

ز سجده پیش رخش منع ما مکن زاهد

نیاز اهل محبت کم از نماز تو نیست

به کوی عشق هلالی نساختی کاری

چه شد؟ مگر کرم دوست کارساز تو نیست؟

 

انچه پیش از این در دسترس بوده است نقصی در اعلام ابتدایی برنامه وجود داشته که در این فایل نقص برطرف گردیده است

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 510 ب

ترانه: الهه

اواز: ایرج / حسین قوامی

با همکاری هنرمندان:جلیل شهناز/همایون خرم/پرویز یاحقی

اهنگ مخالف سه گاه: همایون خرم

ترانه سرا:تورج نگهبان

تنظیم برای ارکستر: جواد معروفی

غزل اواز: شیخ اجل سعدی/بهادر یگانه

اشعار متن برنامه:یغمای جندقی/ولی دشت بیاضی/علی نقی کمره ای

گوینده: اذر پزوهش


مطلع ترانه:الهه


آمدی كه با دلم گفتگو كنی  

خانه دل مرا زیر و رو كنی

از چه رو تو ندانستی كه دلی نمانده مرا   

رنج این غم زندگی بجان رسانده مرا

سر تا پا گنهم نگهم گوید ***  راز زندگی تبهم گوید

سرد و خاموشم همه شب تنها *** این افسانه شب سیهم گوید

از چه رو تو ندانستی كه دلی نمانده مرا  

رنج این غم زندگی بجان رسانده مرا

اشكم آهم سوزم دردم*** در جان خود غم پروردم

كه آتش درونم (خدای من) مرا رها نكرده

 دراین غمم كه سوزد زآه من دلت خدا نكرده

گر به ابر چشمم باران دارم            یا به دل نشان از یاران دارم

عشق آتشینی در جان دارم

كه آتش درونم (خدای من) مرا رها نكرده  

در این غمم كه سوزد ز آه من دلت خدا نكرده



مطلع اواز: ایرج


بسم از هوا گرفتن که پری نماند و بالی

به کجا روم ز دستت که نمی دهی مجالی

 

نه ره گریز دارم نه طریق آشنایی

چه غم اوفتاده ای را که تواند احتیالی

 

همه عمر در فراقت بگذشت و سهل باشد

اگر احتمال دارد به قیامت اتصالی

 

چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن

به امید آن که روزی به کف اوفتد وصالی

 

به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن

که شبی نخفته باشی به درازنای سالی

 

غم حال دردمندان نه عجب گرت نباشد

که چنین نرفته باشد همه عمر بر تو حالی

 

سخنی بگوی با من که چنان اسیر عشقم

که به خویشتن ندارم ز وجودت اشتغالی

 

مطلع اواز: حسین قوامی

خرابم زمستی، خرابم خدايا

شرابم سراپا، شرابم خدايا

رۀ کعبه از هر بيابان که پسرم

دهد خار صحرا جوابم خدايا

به هر سينه ای سر نهم ناله خيزد

غمم، حسرتم، التهابم خدايا

ز ديدار من ديده آزرده گردد

مگر چهرۀ آفتابم خدايا

مرا شايد از شعله ها آفريدي

که سر تا به پا پيچ و تابم خدايا

چنان در دل اشکها غرق گشتم ز غم

همچو نقشی، بر آبم خدايا

ز هر موج، ويران شود خانه من

به دريای هستی، حبابم خدايا

دلم شکوه از ماه و پروين ندارد

من از خويشتن در عذابم خدايا

چو موجم، سراسر خروشم

اللهی چو يادم، سراپا شتابم خدايا

ز رويای هستی بجز غم نديدم

همين بود تعبير خوابم خدايا 

مطلع ترانه:الهه


آمدی كه با دلم گفتگو كنی  

خانه دل مرا زیر و رو كنی

از چه رو تو ندانستی كه دلی نمانده مرا   

رنج این غم زندگی بجان رسانده مرا

سر تا پا گنهم نگهم گوید ***  راز زندگی تبهم گوید

سرد و خاموشم همه شب تنها *** این افسانه شب سیهم گوید

از چه رو تو ندانستی كه دلی نمانده مرا  

رنج این غم زندگی بجان رسانده مرا

اشكم آهم سوزم دردم*** در جان خود غم پروردم

كه آتش درونم (خدای من) مرا رها نكرده

 دراین غمم كه سوزد زآه من دلت خدا نكرده

گر به ابر چشمم باران دارم            یا به دل نشان از یاران دارم

عشق آتشینی در جان دارم

كه آتش درونم (خدای من) مرا رها نكرده  

در این غمم كه سوزد ز آه من دلت خدا نكرده


انچه پیش از این در دسترس بوده است ناقص بوده است ترانه اجرا شده در این برنامه گلها  در اول وانتهای برنامه بعد از غزل اواز اقای قوامی اجرا گردیده بوده است که در فایل قبلی که در دسترس بوده ترانه در انتهای برنامه از ان حذف گردیده بوده است این برنامه کامل گلهای رنگارنگ شماره 510 ب می باشد که دارای اعلام برنامه وشناسنامه برنامه می باشد وزمان ان حدود51 دقیقه می باشد


گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه مخصوص ( به یاد عارف)

اواز: الهه/ اکبر گلپایگانی/ غلامحسین بنان

با همکاری: مرتضی خان محجوبی/پرویز یاحقی

تنظیم: روح الله خالقی

شعر واهنگ:عارف

گوینده: روشنک


اواز: الهه


هنگام می و فصل گل و گشت و چمن شد
در بار بهاری تهی از زاغ و زغن شد
از ابر کرم خطهٔ ری رشک ختن شد
دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایه گل بلبل از این غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

خوابند وكیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یك خانهٔ ویران
یارب بستان داد فقیران ز امیران

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

از اشك همه روی زمین زیر و زبر كن
مشتی گرت از خاک وطن هست به سر کن
غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

از دست عدو نالهٔ من از سر درد است
اندیشه هر آن‌کس کند از مرگ، نه مرد است
جان بازی عشاق، نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

***

عارف ز ازل تکیه بر ایام نداده است
جز جام، به کس‌دست، چو خیام نداده است
دل جز به سر زلف دلارام نداده است
صد زندگی ننگ به یک نام نداده است

چه کج‌رفتاری ای چرخ / چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ / نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ


اواز: اکبر گلپایگانی



محیط گریه و اندوه و غصه و محنم

کسی که یک نفس اسودگی ندید منم

منم که در وطن خویشتن غریبم  وزین

غریبتر که هم از من غریبتر وطنم    

 

اواز: غلامحسین بنان



گریه کن که گر سیل خون گری، ثمر ندارد

نالــه‌ای کــه نــایــد ز نـــای دل اثــر ندارد

هر کسی که نیست اهل دل ز دل خبر ندارد

 

دل ز دست غم مفــر ندارد

دیـده غیـــر اشـک تر ندارد

ایـن محــرم و صفــر نـدارد


گـر زنیـــم چــاک، جیــب جـان چه باک

مـرد جز هلاک، هیـچ چاره‌ی دگر ندارد

زندگــی دگـر ثمـر نـدارد

 

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 570


اواز: حمیرا


کلام ترانه: بیزن ترقی

اهنگ شور: پرویز یاحقی

کلام اواز: عماد خراسانی

تنظیم برای ارکستر: جواد معروفی

کلام متن برنامه: مجمر زواره ای/ولی دشت بیاضی/حافظ

گوینده: اذر پزوهش

مطلع ترانه:


جدا ز تو ای رفته از بر من


نمانده دگر جان به پیکر من


شکفته گل و من جدا ز تو ام


کجا شود این قصه باور من


غمت به وجودم نرفته برون


دانمی که کنون


بی خبر ز من و روزگار منی

 

بود چه نیازی به باغ و گلم


ای امید دلم


    آن زمان که تو گل در کنار منی


جدا زتو ای رفته از بر من


نمانده دگر جان به پیکر من


شکفته گل و من جدا ز تو ام


کجا شود این قصه باور من


جواب دلم را


بگو چه بگویم


اگر ز تو پرسد


به او چه بگویم


بگو چه بگویم ... بگو چه بگویم



مطلع اواز:


عزیز دل تو را با خویشتن یکدل نمی بینم

بجز خون دل از این عشق بی حاصل نمی بینم

هزاران بار جهد کردم تا به راهت آورم لیکن چه حاصل

چه حاصل چون تو را در همرهی مایل نمی بینم

به زیبایی و دلداری ندیدم چون تو در خوبان

ولی افسوس یکدم همرهت با دل نمی بینم

مرا بی خویش کن ساقی به یک همدرد بی پروا

بجز پروانه بی دل در این محفل نمی بینم



گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 575

اواز: محمد رضا شجریان

ترانه: سیمین غانم

کلام اواز: پیرپارس

کلام ترانه: محمد علی شیرازی

اهنگ بیات اصفهان: همایون خرم

اهنگ وتنظیم برای ارکستر: همایون خرم

همنوازان: منصور صارمی/جهانگیر ملک

کلام متن برنامه: رهی معیری/استاد سخن سعدی

گوینده: روشنک


مطلع ترانه:

مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن
بیا به زخم عاشقان مرهم
دل مرا یکدم ز غم رها کن
من ای خدا به پای این پیمان
اگر ندادم جان مرا فنا کن
رمیده جان و دل شکسته
منم به پای تو نشسته
منم به ماتم جدایی
نشسته نا امید و خسته
شکسته ای دل مرا به من بگو چرا چرابه سنگ غمها
زدام حسرت کجا گریزم
که همچو مرغی شکسته بالم
نمی توانم سخن نگویم
اگر بپر سد کسی ز حالم
فلک به سنگ کینه ها
شکسته قامت مرا
مگرچه کرده ام خدایا؟
شکسته سر شکسته پا
زیار اشنا جدا
کنون کجا روم خدایا؟

مطلع اواز:

 

روی بـنـمـا و وجـــود خــودم از یــاد بـبـر

خِـرمـن سـوخـتـگان را همه گو بـاد بـبـر

ما چو دادیـم دل و دیـده به طـوفـــان بلا

گـو بـیـا سـیـل غـم و خـانـه ز بنیاد بـبـر

زلف‌ چون عنـبـرخامش‌که‌بـبـوید؟ هیهات

ای دل خام‌طمع ؛ ایـن سـخـن ازیـادبـبـر

سینه گو ؛ شعله‌ی آتشکده‌ی فارس بکُش

دیـده گـو ؛‌ آبِ رخ دجـلــه‌ی بـغــداد بـبـر

دولت پـیـر مغان بـاد که باقی سهل‌ست

دیـگـری گـو بـــرو و نــام مـن از یــاد بـبـر

سعی نابرده دراین راه‌، بـه جایی نرسی

مـزد اگر می‌طـلبـی طـاعـت استـاد بـبـر

روز مـرگـم نـفـسی وعـده‌ی دیــدار بـده

وانـگـهـــم تـا بــه لـحــد فـارغ و آزاد بـبـر

دوش می‌گفت ؛ به مژگان درازت بکُشم

یـا رب از خاطرش اندیـشه‌ی بـیـداد بـبـر

حـافــظ اندیشه کن از نـازکی خاطر یـار

بـرو از درگـهـش ایـن نـالـه و فـریــاد بـبـر




گلهای رنگارنگ

 گلهای رنگارنگ بر نامه شماره 214 ث/باهمکاری هنرمندان/حسین قوامی/مرتضی خان محجوبی/احمد عبادی/جلیل شهناز/حسن کسایی/علی تجویدی/رضاورزنده/اهنگ در سه گاه از علی تجویدی/غزل اواز از شمس مغربی/اشعار متن برنامه از شمس  مغربی/شمس تبریزی/زمان برنامه 27دقیقه31ثانیه/ اعلام برنامه دارد

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 250 /با همکاری غلامحسین بنان/مرتضی خان محجوبی / اهنگ   وتصنیف در دشتی  از عارف  قزوینی/تنظیم وهارمونی از روح الله خالقی/ دوبیت اغاز برنامه از سعدی /گوینده روشنک /زمان برنامه 27 دقیقه42 ثانیه /اعلام برنامه دارد

گلهای رنگارنگ

گلهای رنگارنگ بر نامه شماره 415/باهمکاری /حسین قوامی / پروین /پرویز یاحقی/اهنگساز مرتضی خان نی داود /غزل اواز از   سعدی /ترانه سرا بهادر یگانه /گوینده اذر پزوهش /زمان برنامه 30دقیقه 40 ثانیه