برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 53

اواز: غلامحسین بنان

نی: حسن کسایی

سه تار: احمد عبادی

اشعار: عطار/عراقی/زهره

اهنگ: افشاری

گوینده: روشنک

دریافت یزنامه

 

این برنامه در دسترس نبوده است وبرای اولین بارباز پخش میگردد مثل برگ سبز شماره 61 که نایاب بود ودر سال 91 از گلبانگ بازپخش گردید

سپاس ویژه دارم از عزیز دزیا دلی که  اعلام  نموده اند از بردن نامشان بعنوان فرستنده برنامه خودداری نمایم این دوست همان عزیزی هست که برنامه برگ سبز شماره 61 را هم در سال 91 ارسال نموده اند

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 92

اواز: محمود محمودی خوانساری

سه تار: احمد عبادی

ویلون: مهدی خالدی/ حبیب الله بدیعی

تار: لطف الله مجد

گوینده : روشنک

اشعار متن برنامه: عطار/ سعدی/حافظ/عراقی

اهنگ : سگاه

 

این برنامه دارای اعلام برنامه واعلام شماره برنامه در ابتدا وانتهای برنامه می باشد انچه در دسترس بوده است نقصی در اعلام برنامه وجود داشته که دراین فایل برطرف شده است

 

 

 

روزگاريست که سودای بتان دين من است‬
‫غم اين کار نشاط دل غمگين من است‬


‫ديدن روی تو را ديده جان بين بايد‬
‫وين کجا مرتبه چشم جهان بين من است‬


‫يار من باش که زيب فلک و زينت دهر‬
‫از مه روی تو و اشک چو پروين من است‬


‫تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن کرد‬
‫خلق را ورد زبان مدحت و تحسين من است‬


‫دولت فقر خدايا به من ارزانی دار‬
‫کاين کرامت سبب حشمت و تمکين من است‬


‫واعظ شحنه شناس اين عظمت گو مفروش‬
‫زان که منزلگه سلطان دل مسکين من است‬


‫يا رب اين کعبه مقصود تماشاگه کيست‬
‫که مغيلان طريقش گل و نسرين من است‬


‫حافظ از حشمت پرويز دگر قصه مخوان‬
‫که لبش جرعه کش خسرو شيرين من است‬

 

 

 

 

ادامه نوشته

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره ۲۰۱

 

اواز: حسین قوامی

 

 

با همکاری هنرمندان: برویز یاحقی/ مجید نجاحی

 

اهنگ: دستگاه شور

 

گویندگان: روشنک/ امیر نوری

 

غزل اواز: بیر عرفان حافظ

 

اشعار متن برنامه: عطار/رازی اصفهانی

 

این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا وانتهای برنامه می باشد وکمتر در دسترس بوده است

ادامه نوشته

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 152

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: جلیل شهناز/حسن کسایی/امیر ناصر افتتاح

اشعار:عطار/کمال خجند/مولانا/عراقی

گوینده: روشنک


ای خداوند یکی یار جفا کارش ده

دلبری ده عشوه گری ده سر کش از یارش ده 

تا بداند که شب ما به چه سان می گذرد

غم عشقش ده و عشقش ده وبسپارش ده

 چند روزی جهت تجربه بیمارش کن

با طبیبی دغلی پیشه سر وکارش ده

عالم از سرکشی ان مه سر گشته شدند

مدتی گردش این گنبد دوراش ده

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 232

اواز: ناصر مسعودی

با همکاری هنرمندان:علی اصغر بهاری/رضا ورزنده/امیر ناصر افتتاح

اهنگ: سه گاه

اشعار: نظامی گنجوی/عاشق اصفهانی/همای شیرازی/ملک الشعرا بهار

گوینده: روشنک


در طواف شمع می گفت این سخن پروانه ای

                           سوختم زین آشنایان, ای خوشا بیگانه ای

بلبل از شوق گل و پروانه از سودای شمع

                            هر یکی سوزد به نوعی در غم جانانه ای

گر اسیر خط و خالی شد دلم, عیبم مکن

                          مرغ جایی می رود کانجاست آب و دانه ای

تا نفرمایی که بی پروا نه ای در راه عشق

                        شمع وش پیش تو سوزم گر دهی پروانه ای

پادشه را غرفه آبادان و دل خرم چه باک

                             گر گدایی جان دهد در گوشه ویرانه ای

کی غم بنیاد ویران دارد آن کش خانه نیست

                           رو خبر گیر این معانی را ز صاحب خانه ای

عاقلانش باز زنجیری دگر بر پا نهند

                               روزی ار زنجیر از هم بگسلد دیوانه ای

این جنون تنها نه مجنون را مسلم شد "بهار"

                             باش کز ما هم فتد اندر جهان افسانه ای



انچه از این برنامه در دسترس بوده فاقد اعلام شماره برنامه در انتهای فایل بوده ودر ابتدای برنامه نیز اعلام برنامه ناقص بوده است

 این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه می باشد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 207

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان:احمد عبادی/پرویز یاحقی/امیر ناصر افتتاح

اهنگ: سه گاه

غزل اواز: حافظ

گوینده: روشنک


در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

گشته هر گوشه  چشم از غم دل دریایی

سخن غیر مگو با من معشوقه پرست

کز وی وجام میم نیست به کس پروایی

کرده ام توبه به دست صنمی باده فروش

که دگر می نخورم بی رخ بزم ارایی

کرده ام توبه به دست صنمی باده فروش

که دگر می نخورم بی رخ بزم ارایی

سر این نکته مگر شمع بر ارد بزبان

ورنه پروانه ندارد ز سخن پروایی


انچه از این برنامه پیش از این در دسترس بوده است فاقد اعلام شماره وشناسنامه برنامه در انتهای برنامه بوده است

این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا  وانتهای برنامه ودارای شناسنامه می باشد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 284

اواز: اکبر گلپایگانی

با همکاری هنرمندان: احمد عبادی/حبیب الله بدیعی/جهانگیر ملک

اهنگ: دشتی

اشعار متن برنامه: نصرت منشی باشی/ کاظم پزشکی

غزل اواز: پزمان بختیاری

گوینده: روشنک


نفس در سینه می لرزد ز دست دل تپیدن ها

نگه در دیده می رقصد زشور شوق دیدن ها

سرشک شوق بر مزگان گره خورده است می لرزد

که لطف دیگری دارد به پای او چکیدن ها

شب وصل است ودارم ارزوها بهر دیدار

هزاران دیده می خواهم من امشب بهر دیدن ها


این برنامه دارای اعلام برنامه وشناسنامه در ابتدا وانتهای فایل می باشد

این برنامه کمتر در دسترس بوده است


ایا رواست به  چنین برنامه های بی نظیری گوش جان بسپاریم ولی با شاخه گلی یادی از هنرمندان بی ادعا ومظلوم که خالق چنین اثار بی تکراری بوده اند از انان یادی نکنیم

ایا توقع زیادی است؟

ایا رواست از کنار نوای ساز اسمانی دو هنرمند یگانه عبادی وبدیعی براحتی بگذریم

ایا رواست با زست سینه چاکان موسیقی ملی با رفتار خود به هنرمندان بی تکرار این مرز بوم بی احترامی کنیم وتوقع داشته باشیم هنرستزان چنین رفتاری با هنرمندان این دیار کهن نداشته باشند

وای برما که چگونه با هنرمندان خود رفتار کرده ایم

 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 58



اواز: بانو فرح

کلام: استاد سخن شیخ اجل سعدی

همنوازان: حبیب الله بدیعی/جلیل شهناز

کلام متن برنامه: عطار/حبیب خراسانی/عراقی

گوینده : روشنک



همه عمر بر ندارم سر از این خمار و مستی

 

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

 

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

 

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

 

چه حکایت از فراغت که نداشتم ولیکن

 

تو چو روی باز کردی ، در ماجرا ببستی

 

نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به

 

که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی

 

دل دردمند ما را که اسیر تست یارا

 

به وصال مرهمی نه ، چو به انتظار خستی

 

نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا

 

تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی

 

برو ای فقیه دانا به خدای بخش مارا

 

تو که زهد و پارسایی ، من و عاشقی و مستی

 

دل هوشمند باید که به دلبری سپاری

 

که چو قبلهایت باشد ، به از آن که خودپرستی

 

چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد

 

چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی

 

گله از فراق یاران و جفای روزگاران

 

نه طریق توست سعدی ، کم خویش گیر و رستی


گوش جان بسپاریم به نغمات جانسوز ودلنشین هنرمندان بی تکرار پهنه ایرانزمین

برگ سبز

به یاد فریدون حافظی

  یکی دیگر از گلهای گلستان موسیقی ملی ایران که غریبانه پرکشید

یاد ونامش همواره گرامی باد


برگ سبز برنامه شماره 251

اواز: سیاوش

با همکاری هنرمندان: احمد عبادی/ علی اصغر بهاری/ فریدون حافظی

اهنگ: ابوعطا

اشعار متن برنامه: عطار نیشابوری/جزلی قرچستانی/مجمر

غرل اواز: حافظ/بابا طاهر

گوینده: روشنک


گرنه از خاک درت باد صبا می اید

صبحدم مشک فشان پس زکجا می اید

ای جگر سوختگان عهد وفا تازه کنید

که گلی تازه به دلداری ما می اید


هواخواه توام جانا ومی دانم که می دانی

که هم نادیده می دانی وهم نوشته می خوانی

ملامت گر چه دریابد به راز عاشق ومعشوق

نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی

یکی درد ویکی هجران پسندد

یکی وصل ویکی هجران پسندد

من از درمان ودرد ووصل هجران

پسندم انچه را جانان پسندد

بیفشان زلف وصوفی را به بازی وبه رقص اور

که از هر رقعه ی دلقش هراران بت بیفشانی

چراغ افروز چشم ما نسیم زلف خوبان است

مبادا این جمع را یارب غم از باد پریشانی


گوش جان بسپاریم به نغمه های جانسوز هنرمندان بی تکرار سرزمین مادری

 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 230

اواز: عبدالوهاب شهیدی

با همکاری هنرمندان: احمد عبادی/پرویز یاحقی/امیر ناصر افتتاح

اهنگ در بیات ترک

اشعار متن برنامه: عبید زاکانی/اشرف/شرف الدین/مسیح اصفهانی/عاشق اصفهانی

گوینده: روشنک


مطلع شعر اواز: شعر از کلیم کاشانی



مرا مسوز که نازت زکبریا افتد

چو خس تمام شود شعله هم زپا افتد

لباس فقر به زاری نصیب هرکس نیست

خوشا تنی که بران نقش بوریا افتد

دلم زهم رهی اشک وا نمی ماند

نه اتشی است که از کاروان جدا افتد

تلافی ار نکند روزگار عقده گشاست

گره زهر چه کشاید به کار ما افتد

به غیر دیده که از گریه اب وتابش رفت

که دیده زاب روان خانه از صفا افتد


وقتی زبار هستی چیزی به جا نماند

کز تو به ره نشانی از نقش پا نماند

در راه بی ثباتی شادی وغم رفیقند

بر سر گلی نپاید خاری به پا نماند

صبر وخرد به یک دل با شوق او نگنجد

چون سیل میهمان شد کس در سرا نماند


انچه پیش از این در دسترس بوده فاقد اعلام شماره در انتهای برنامه بوده است


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 226

اواز: ناصر مسعودی

با همکاری هنرمندان: رضا ورزنده/حسن کسایی/ناصر افتتاح

اشعار متن برنامه: صائب تبریزی/عماد غزنوی 

اهنگ: افشاری

گوینده: روشنک


ما نام خود زصفحه دلها سترده ایم

از دفتر جهان ورق باد برده ایم

چون سرو تازه روی درین بوستان سرای

در راه سرد وگرم جهان پا فشرده ایم

نزدیک تر زپرده چشم است از نگاه

راهی که ما به کعبه مقصود برده ایم

از صبح پرده سوز خدایا نگاهدار

این راز ها که ما به دل شب سپرده ایم

هر نقش نیک وبد که در ائینه دیده ایم

صائب زلوح خاطر روشن سترده ایم


انچه پیش از این در دسترس بوده است نقصی در اعلام ابتدای برنامه وعدم اعلام شماره برنامه در انتهای فایل بوده است  

این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه می باشد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 229

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: احمد عبادی/جلیل شهناز/پرویز یاحقی 

اهنگ : سه گاه

اشعار متن برنامه: درویش مقصود/حسن میرزا صفوی/حافظ/عاشق اصفهانی

گوینده: روشنک


منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

وفا کنیم وملامت کشیم وخوش باشیم

که در طریقت ما کافریست رنجیدن

به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات

بخواست جام می وگفت راز پوشیدن

به می پرستی از ان نقش خود بر اب زدم

که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن

عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس

که وعظ بی عملان واجب است نشیدن


انچه پیش از این در دسترس بوده است نام گوینده برنامه از فایل قبلی که در دسترس بود حذف گردیده بود که این نقص در این فایل رفع گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 203

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: احمد عبادی/حسن کسایی/رضا ورزنده

اهنگ: چهار گاه

اشعار متن برنامه: عطار/حافظ/عراقی

گوینده: روشنک


بگذار تا به شارع میخانه بگذریم

کز بهر جرعه ای همه محتاج ان دریم

جایی که تخت ومسند جم می رود به باد

گر غم خوریم خوش نبود به که می خوریم

روز نخست چون دم رندی زدیم وعشق

شرط ان بود که جز ره این شیوه نسپریم

واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما

با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم

از جرعه ی تو خاک زمین در ولعل یافت

بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم


انچه پیش از این در دسترس بوده است فاقد اعلام نام گوینده برنامه بوده است که این اشکال در این فایل برطرف گردیده است


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 236

اواز: نوذر

با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/احمد عبادی

اهنگ: شور

غزل اواز: ملک الشعرا بهار


گوینده: روشنک


درطواف شمع می گفت این سخن پروانه ای


سوختم زین آشنایان ای خوشا بیگانه ای

بلبل ازشوق گل وپروانه ازبیداد شمع


هرکسی سوزد بنوعی درغم جانانه ای

گراسیرخال وخطی شد دلم عیبم مکن


مرغ جائی میرود کانجاست آب ودانه ای


تا نفرمائی که بی پروانه ئی درراه عشق


شمع وش پیش توسوزم گردهی پروانه ای

منعمان راخانه آبادان ودل خرم چه باک


گرگدائی جان دهددر گوشۀ ویرا نه ای

کی غم بنیادویران داردآن کش خانه نیست


روخبرگیراین معانی رازصاحب خانه ای

عاقلانش باززنجیری دگربرپا نهند


روزی ار زنجیرازهم بگسلد دیوانه ای

این جنون تنهانه مجنون رامسلم شد بهار


باش کزماهم فتد اندرجهان افسانه ای


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 164

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/جلیل شهناز

غزل اواز: نظام وفا

اشعارمتن برنامه: عطار/ خواجه عبدالله انصاری/نظام وفا/عراقی

اهنگ : دشتی

گوینده:روشنک


در ره عشق غمی نیست زبی سامانی

خوش بود در سر سودای تو سرگردانی

گنج راز دل خود را به دل من بسپار

که نیایی ولی ای دوست بدین ویرانی

ما به جز عشق نداریم به چیزی حاجت

به شما باد همه ملک جهان ارزانی

خواستم خاطره ی روی توماند در دل

دل از این روی نکردم به رهت قربانی

تو در اغوش گل ای مرغ چمن نعره زنان

ناله ی مرغ گرفتار قفس کی دانی

با کس از درد دلم شکوه نکرد ست نظام

شکوه ای هست اگر هست زبی درمانی


این برنامه کمتر در دسترس بوده وانچه هم که در دسترس بوده است اعلام شناسنامه برنامه در انتهای فایل بطور ناقص اعلام گردیده بوده است

این برنامه کامل می باشد


گوش جان بسپاریم به نوای ساز اسمانی حبیب الله بدیعی وجلیل شنهاز وصدای دلنشین حسین قوامی

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 126

اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: علی تجویدی/جلیل شهناز/امیر ناصر افتتاح

غزل اواز: حافظ

اهنگ: ابوعطا

اشعار متن برنامه: عطار/پروین اعتصامی/حافظ/عراقی

گوینده: روشنک


دکلمه: روشنک شعر از پروین اعتصامی


ای خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتن

دل تهی از خوب وزشت چرخ اخضر داشتن

نزد شاهین محبت بی پر وبال امدن

پیش باز عشق ایین کبوتر داشتن

سوختن بگداختن چون شمع وبزم افروختن

تن بیاد روی جانان اندر اذر داشتن

اشک را چون لعل پروردن به خوناب جگر

دیده را سودا گر یا قوت احمر داشتن

هرکجا نور است چون پروانه خود را باختن

هرکجا نار است خود را چون سمندر داشتن


گوشوار حکمت اندر گوش جان اویختن

چشم دل را با چراغ جان منور داشتن


غزل اواز:


دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چون بشد دلبر وبا یار وفادار چه کرد

اه از ان نرگس جادو که چه بازی انگیخت

وای از ان مست که با مردم هشیار چه کرد

اشک من رنگ شفق یافت زبی مهری یار

طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد

برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر

وه که با خرمن مجنون دل افکار چه کرد

ساقیا ساقیا جام می ام ده که نگارنده غیب

نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد

فکر عشق اتش غم خرمن حافظ می سوخت

یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد


انچه پیش از این در دسترس بوده است در انتهای فایل نام روشنک اعلام نمی گردید که در این فایل این نقص برطرف گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 128

اواز: حسین قوامی

همنوازان  : حسن کسایی/ مرتضی خان محجوبی

اشعار متن برنامه:عطار/ شریف تبریزی/عرفی شیرازی/فرید کاتب/فردی زند/رهی معیری/عراقی

غزل اواز: رهی معیری

اهنگ: همایون

گوینده: روشنک


ما عافیت به می ناب داده ایم

خار وخس وجود به سیلاب داده ایم

رخسار یار گونه ی اتش از ان گرفت

کاین لاله را زخون جگر اب داده ایم

ان شعله ایم کز نفس گرم سینه سوز

گرمی به افتاب جهانتاب داده ایم

در جستجوی اهل دلی عمر ما گذشت

جان در هوای گوهر نایاب داده ایم

کامی نبرده ایم از ان سیمینتن رهی

از دور بوسه بر رخ مهتاب داده ایم


انچه پیش از این در دسترس بوده است شناسنامه برنامه در انتهای فایل ناقص اعلام گردیده بود که در این فایل نقص برطرف گردیده است


گوش جان بسپاریم به نوای دل انگیز نی حسن کسایی با کلامی از شاعر دلسوخته رهی ونوای ساز مرتضی خان محجوبی وصدای دلنشین قوامی


یاد همه هنرمندان پر کشیده از گلزار موسیقی سرزمین مادری گرامی باد


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 56

اواز: محمود محمودی خوانساری

هنمواز اواز: فرهنگ شریف

اهنگ: سه گاه

اشعار متن برنامه: عطار /حافظ/عراقی

غزل اواز: حافظ

گوینده: روشنک



عکس روی تو چو در ائینه جام افتاد

عارف از خنده می در طمع جام افتاد

حسن روی تو به یک جلوه که در ائینه کرد

این همه نقش در ائینه اوهام افتاد

این همه عکس می ونقش نگارین که نمود

یک فروغ رخ ساقی ست که در جام افتاد

غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید

کز کجا سر غمش در دهن افتاد

من زمسجد به خرابات خود افتادم

اینم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد

چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار

هرکه در دایره گردش ایام افتاد

ان شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی

کار ما بارخ ساقی ولب وجام افتاد

صوفیان جمله حریفند ونظر باز ولی

زین میانه حافظ  دلسوخته بد نام افتاد


انچه پیش از این در دسترس بوده شناسنامه برنامه در انتهای فایل ناقص اعلام گردیده بود که در این فایل نقص برطرف گردیده است

این برنامه اولین برنامه عندلیب نغمه پرداز اواز ایرانزمین محمود محمودی خوانساری در مجموعه برنامه های فاخر گلهاست که در سال 1339 اجرا و ضبط گردیده بوده است.

در ضمن در کمتر برنامه ای از مجموعه برنامه های فاخر گلها چنین برنامه ای با این سبک اجرا گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 110

اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: علی تجویدی/رضا ورزنده/حسن کسایی/مرتضی خان محجوبی

اهنگ : ابوعطا

غزل اواز: فروغی بسطامی

اشعار متن برنامه: عطار/ایزد/عراقی/فروغی بسطامی


یار بی پرده کمر بست به رسوایی ما

ما تماشایی او خلق تماشایی ما

حالیا مست وخرابیم از کیفیت عشق

پس از این تاچه رسد بر سر سودایی ما

نقد دنیا به بهای لب ساقی دادیم

تا کجا صرف شود مایه عقبایی ما

شب ما تا به قیامت نشود روز که هست

پرده روز قیامت شب تنهایی ما

مگرش زلف تو زنجیر نماید ورنه

در همه شهر نگنجد دل صحرایی ما


انچه پیش از این در دسترس بوده است اعلام شناسنامه برنامه در انتهای فایل ناقص بوده است که در این فایل این نقص برطرف گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 224

اواز: نوذر

با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/جلیل شهناز/امیر ناصر افتتاح

اهنگ: سه گاه

غزل اواز: حافظ

اشعارمتن برنامه: سلمان ساوجی/ثابت بختیاری/محتشم کاشانی/حافظ

گوینده: روشنک


دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن

در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

از جان طمع بریدن اسان بود ولیکن

از دوستان جان مشکل توان بریدن

بوسیدن لب یار  اول زدست مگذار

کاخر ملول گردی از دست ولب گزیدن

فرصت شمار صحبت کز این دو راه منزل

چون بگذریم دیگر نتوان بهم رسیدن


باده از ماست شدنی ما ازاو

عالم از ما هست شدنی ما از او

باده ونی در هر سری شر می کند

انچنان را انچنان تر می کند

 

برگ سبز

پاسخ دو مورد تغیر که در مورد برنامه های برگ سبز از طرف شورای رادیو 

اعمال گردیده بوده است.

1- از برنامه شماره یک تا برنامه شماره219 بعد از اعلام شماره با این ابیات از عطار شروع گردیده است

چشم بگشا چشم بگشا که جلوه دلدار

به تجلی است از در دیوار

این تماشا چو بنگری گویی

لیس فی الدار غیره دیار

و اتمام برنامه قبل از اعلام شماره وشناسنامه برنامه با این بیت از سروده عراقی به پایان رسیده است

زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز

ان کس که به امیدی بر خاک در افتد

از برنامه شماره220 تا برنامه شماره 312 که اخرین برنامه از مجموعه برنامه های برگ سبز بوده است این روال ادامه پیدا نکرده است وشروع برنامه واتمام برنامه با سروده ها واز شاعران دیگراجرا شده است


2-از برنامه شماره یک تا برنامه شماره 223 در ابتدای برنامه فقط شماره برنامه توسط گوینده اعلام گردیده ودر انتهای برنامه مجدد شماره برنامه وشناسنامه برنامه توسط گوینده اعلام شده است لیکن از برنامه شماره 224 تا برنامه شماره 312 که اخرین برنامه از مجموعه برنامه های برگ سبز بوده است در ابتدای برنامه شماره برنامه وشناسنامه برنامه اعلام گردیده ودر انتهای برنامه فقط شماره برنامه توسط گوینده اعلام شده است


که شوربختانه به این دو مورد تغیر تنها دونفر از دوستان هرکدام به یک مورد که صحیح بوده است اشاره نموده اند

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 306

اواز: سیاوش

با همکاری هنرمندان: احمد خان عبادی/اسدالله ملک/چهانگیر ملک

اهنگ: سه گاه

غزل اواز: شیخ اجل سعدی

اشعارمتن برنامه: عبدالرحمن جامی/کمال اسماعیل 

گوینده:روشنک


همه عمر بر ندارم سر از این خمار و مستی

 

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

 

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

 

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

 

چه حکایت از فراغت که نداشتم ولیکن

 

تو چو روی باز کردی ، در ماجرا ببستی

 

نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به

 

که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی

 

دل دردمند ما را که اسیر تست یارا

 

به وصال مرهمی نه ، چو به انتظار خستی

 

نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا

 

تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی

 

برو ای فقیه دانا به خدای بخش مارا

 

تو که زهد و پارسایی ، من و عاشقی و مستی

 

دل هوشمند باید که به دلبری سپاری

 

که چو قبلهایت باشد ، به از آن که خودپرستی

 

چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد

 

چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی

 

گله از فراق یاران و جفای روزگاران

 

نه طریق توست سعدی ، کم خویش گیر و رستی


انچه پیش از این در دسترس بوده است فاقد اعلام شماره در انتهای برنامه بوده که در این فایل این نقص برطرف گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 218

اواز: حسین قوامی

با همکاری: پرویز یاحقی/جلیل شهناز/حسن کسایی

اهنگ:افشاری

غزل اواز: بهادر یگانه

اشعارمتن برنامه: عطار/حزین لاهیجی/بهادر یگانه/عراقی


امشب زشوق وصالت چون شعله در پیچ وتابم

همچون نگاه تو گر مم جان چشم مستت خرابم

با خویشتن در ستیزم وز خویشتن در گریزم

زنجیر دیوانه خیزم موجم کاندر شتابم

نور دل اصفیایم یک سینه شور وصفایم

من شمع بزم وفایم سر تا به پا التهابم

مانند دریا دلانم چون بحر دل بیکرانم

پیداست راز نهانم روشن دلم چون حبایم

من عاشق می پرستم از جام عشق تو مستم

تا دل به عشق تو بستم فارغ زجام شرابم


انچه پیش از این در دسترس بوده عدم اعلام نام گوینده در انتهای برنامه بوده است که این نقص در این فایل برطرف گردیده است

برگ سبز

درود بر دوستان

بزرگواران در بررسی برنامه های برگ سبز از برنامه شماره220 و224 تا برنامه اخر برگ سبز که شماره ان 312 می باشد دو تغیر در روند معمول برنامه ها از طرف شورای رادیو   ایجاد گردیده است.

پاسخ این دو تغیر مد نظر است.

 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 153

گوش جان بسپاریم به نغمه ملکوتی عندلیب اواز محمودی خوانساری که زبان حال خود را بازگو نموده است و نوای سازاسمانی دو هنرمند یگانه حسن کسایی وجلیل شهناز 

اواز: محمود محمودی خوانساری

 

اهنگ: همایون

با همکاری: حسن کسایی/جلیل شهناز

غزل اواز: همایون اسفراینی

اشعارمتن برنامه: عطار/عراقی

گوینده: روشنک


انکه خود را نفسی شاد ندیدست منم

وانکه هرگز به مرادی نرسیدست منم

انکه صد جور کشیدست زهر خار وخسی

وز سرکوی وفا پا نکشیدست منم

انکه چون غنچه پزمرده در این باغ بسی

بر دلش باد نشاطی نوزیدست منم

عندلیبی که در این باغ زبیداد گلی

نسیت خار ی که به پایش نخلدیست منم

انکه در راه وصال تو دویدست بسی

واخر کار به جایی نرسیدست منم

انکه در راه وصال تو دویدست بسی

واخر کار به جایی نرسیدست منم

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 137

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: حسن کسایی/جلیل شهناز/ناصر افتتاح

اهنگ: همایون

اشعارمتن برنامه:عطار/صفا/سعدی/عراقی

گوینده: روشنک

تا بود زلف تو اسباب پریشانی ما

رو به سامان ننهد بی سر وسامانی ما

نه تو رحم اوری ونی اجل اید مارا

از دل سخت تو فریاد وگران جانی ما

دید هر کس رخ تو واله وشیدای تو شد

نه همین حسن تو شد باعث حیرانی ما

زاستین اشک بیفزود وزدامان بگذشت

اه از این سیل که دارد سر ویرانی ما


روز محشر چو سر از خاک لحد بر داریم

نام نیکوی تونقشست به پیشانی ما


الهی سینه ای ده اتش افروز

در ان سینه دلی وان دل همه سوز

هر ان دل را که سوزی نیست دل نیست

دل افسرده غیر از اب وگل نیست


انچه پیش از این در دسترس بوده در انتهای فایل نقصی دراعلام شناسنامه برنامه بوده که در این فایل بطور کامل این نقص برطرف گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 141

اواز: اکبر گلپایگانی

با همکاری هنرمندان: پرویز یاحقی/رضا ورزنده

اهنگ: شور ودشتی

اشعارمتن برنامه: عطار/زهره/عراقی

گوینده: روشنک


سینه ای دارم زغم افروخته

نکته ها از فیض غم اموخته

سوختم سوختم از اتش سودای او

جان نهادم بر سرغمهای او

گرچه کردم نیستی را پیشه ام

اسمان ها عرصه اندیشه ام

کیستم من از خودی بیگانه ای

عاشقی دردی کش ودیوانه ای

ای خوشا این مستی ودیوانگی

دور بادا نخوت وفرزانگی

سینه ای دارم زغم افروخته

نکته ها از فیض غم اموخته


انچه پیش از این در دسترس بوده است نقصی در اعلام برنامه وجود داشته که در این فایل برطرف گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 103

اواز: حسین قوامی

با همکاری/احمد خان عبادی/علی تجویدی

اهنگ : ابوعطا

اشعارمتن برنامه: عطار/حاج میرزا حبیب خراسانی/مولانا/عراقی

گوینده: روشنک


درد یست در این دل که هویدا نتوان کرد

سری است در این سینه که پیدا نتوان کرد

تا دیده نپوشمز روی همه اغیار

اندیشه ان چهره ان زیبا نتوان کرد

عالم همه میکده ی باده ی عشق است

مستی می وعشق به یکجا نتوان کرد

چون از دل عاشق خبری نیست کسی را

انکار دل عاشق شیدا نتوان کرد


انچه پیش از این در دسترس بوده در انتهای فایل نام گوینده قطع شده بوده است که در این فایل این نقص برطرف گردیده است


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 70

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان/مرتضی خان محجوبی/ علی تجویدی/پرویز یاحقی/حسن کسایی/رضا ورزنده/ امیر ناصر افتتاح

اهنگ: سه گاه

غزل اواز: سنایی

اشعار متن برنامه: عطار/امیر معز سمرقندی/ درویش مقصود/طاهر انجدانی/سنایی/رهی معیری/عراقی

گوینده: روشنک


تا دل من صید شد در دام عشق

باده شد جان من اندر جام عشق

ان بلاکز عاشقی من دیده ام

باز چون افتاده ام در دام عشق

من خود از بیم بلای عاشقی

بر زبان می نگذرانم نام عشق

در زمانم مست وبی سامان کند

جام شورانگیز درد اشام عشق

این عجب تر کز همه خلق جهان

نزد من باشد همه ارام عشق

جان ودین ودل همه خواهد زمن

این بدست از سوی جان پیغام عشق

جان ودین ودل فدا کردم بدو

تا مگر یک ره براید کام عشق


انچه پیش از این در دسترس بوده است فاقد اعلام ابتدای برنامه بوده است

این برنامه دارای اعلام برنامه در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه برنامه می باشد


یاد بود هنرمندان

  به یاد یگانه ی پیانو نواز پهنه ایرانزمین مرتضی خان محجوبی

   برگ سبز برنامه شماره 98

  اواز: عندلیب نغمه پرداز محمود محمودی خوانساری

  اهنگ: شوشتری منصوری

  همنواز اواز: مرتضی خان محجوبی

  با همکاری: حسن کسایی

  غزل اواز:پیرپارس

  اشعارمتن برنامه: عطار/ دکتر ناتل خانلری/ نظام وفا/حافظ/عراقی

  گوینده: روشنک

  

  هرانکه جانب اهل خدا نگه دارد

  خداش در همه حال از بلا نگه دارد

  گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند

  نگاه دار سررشته تا نگه دارد

  سر وزر ودل وجانم فدای ان محبوب

که حق صحبت وعهد وفا نگه دارد

صبا در ان سر زلف اردل مرا بینی

زروی لطف بگویش که جا نگه دارد

 غبار راهگذارت کجاست تا حافظ

به یادگار نسیم صبا نگه دارد


  




برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 161

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: حسن کسایی/جلیل شهناز 

اشعارمتن برنامه: عطار/ انوری ابیوردی/عراقی

اهنگ بیات زند

گوینده : روشنک


در کوی خرابات کسی را که نیاز است

هشیاری ومستیش همه عین نماز است

انجا نپذیرند صلاح وورع امروز

انچ از تو پذیرند در ان کوی نیاز است

اسرار خرابات به جز مست نداند

هشیار چه داند که در این  کوی چه رازست

تا مستی رندان خرابات بدیدم

دیدم به حقیقت که جز این کار مجاز است


از میکده ها ناله ی جانسوز برامد

در زمزمه ی عشق ندانم که چه ساز است

در صومعه چون مرا راه ندادند دوش

رفتم به در میکده دیدم که فراز است

از میکده اواز بر امد که عراقی

در باز تو خود را که در میکده باز است


انچه  پیش از این در دسترس بوده است صدای گوینده در زمان اعلام نام گوینده در انتهای فایل قطع شده بود که این نقص در این فایل برطرف گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 249

اواز: سیاوش

با همکاری هنرمندان: احمد خان عبادی/رضا ورزنده

اهنگ: شور

اشعار : حالتی ترکمان/حزنی اصفهانی/والهی قمی

گوینده: روشنک


ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن

رحمی به دل سوخته بی سر وپاکن

درد دل درویش وتمنای نگاهی

زان چشم سیه مست به یک غمزه دواکن

گر لاف زند ماه که ماند به جمالت

بنمای بنمای رخ خویش را مه انگشت نما کن

ای سروچمان از چمن وباغ زمانی

بخرام در این بزم ودو صد جام قبا کن

شمع وگل وپروانه وبلبل همه جمعند

ای دوست بیا بیا رحم به تنهایی ماکن

با دلشدگان جور وجفا تا به کی اخر

اهنگ وفا ترک جفا بحر خدا کن


انچه پیش از این در دسترس بوده فاقد اعلام شماره برنامه در انتهای فایل بوده است

این برنامه دارای اعلام شماره در انتها وابتدا می باشد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 163

اواز: حسین قوامی

همنوازان: حبیب الله بدیعی/جلیل شهناز

غزل اواز: صغیر اصفهانی

اشعار: عطار/عراقی/صغیر اصفهانی

گوینده: روشنک


دکلمه روشنک


ز دو دیده خون فشانم زغمت شب جدایی

چه کنم هست این ها گل باغ اشنایی

همه شب نهاده ام سر چو سگان بر استانت

که رقیب در نیاید به بهانه گدایی


دکلمه روشنک


در گل ستان چشم زچه رو همیشه باز است

به امید انکه شاید تو به چشم من در ایی

سر برگ وگل ندارم از چه رو روم به گلشن

که شنیده ام زگل ها همه بوی بی وفایی


دکلمه روشنک


به کدام مذهبست  این ؟ به کدام ملتست این؟

بکشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی

به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند 

که برون در چه کردی؟ که درون خانه ایی؟

به قمارخانه رفتم همه پاکباز دیدم

چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی

در دیر می زدم  من که ندا از در امد

که : درا درا عراقی که تو هم از ان مایی

 


غزل اواز:


تا بود زلف تو اسباب پریشانی ما

رو به سامان ننهد بی سر وسامانی ما

نه تو رحم اوری ونی اجل اید مارا

از دل سخت تو فریاد وگران جانی ما

دید هر کس رخ تو واله وشیدای تو شد

نه همین حسن تو شد باعث حیرانی ما

زاستین اشک بیفزود وزدامان بگذشت

اه از این سیل که دارد سر ویرانی ما

کافری سخت شد از سستی ما در ره دین

سبب رونق کفر است مسلمانی ما

روز محشر چو سر از خاک لحد بر داریم

نام نیکوی تونقشست به پیشانی ما

نبرد صرفه یقین روز جزا ای زاهد

زهد فاش تو زمی خوردن پنهانی ما

ما صغیر از پی زاهد سوی مسجد نرویم

مسجد ارزانی تو میکده ارزانی ما


گوش جان بسپاریم به نغمات اسمانی حبیب الله بدیعی وجلیل شنهاز وصدای دلنشین حسین قوامی

انچه پیش از این در دسترس بوده است در زمان اعلام شماره وشناسه برنامه در انتهای فایل کلام گوینده قطع گردیده بوده است

این نقص در این فایل برطرف گردیده وبرنامه نقصی ندارد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 248

اواز: سیاوش

غزل اواز: حافظ

با همکاری هنرمندان: علی اصغر بهاری/احمد خان عبادی

اهنگ : جهارگاه

اشعارمتن برنامه: نظیری نیشابوری/ شیخ اجل سعدی

گوینده: روشنک


شهریست پر حریفان از هر طرف نگاری

یاران صلای عشق است گر می کنید کاری

چشم فلک ندیده زین خوبتر حریفی

در دام کس نیفتد زین خوبتر شکاری

می بی غش است بشتاب وقتی خوش است دریاب

سال دگر که دارد امید نوبهاری

ای روی خوبت از گل صد بار نازنین تر

یارب که ره نیاید بر دامن تو خاری

هر تار موی حافظ در دست ترک شوخیست

مشکل توان نشستن در این چنین دیاری


انچه پیش از این در دسترس بوده است فاقد اعلام برنامه پایانی بوده است

این برنامه دارای اعلام شماره در ابتدا وانتها وداری شناسنامه می باشد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 243

اواز:سید جواد ذبیحی/حسین قوامی/محمود محمودی خوانساری

غزل اواز: فروغی بسطامی/سنایی/علی اشتری

همنواز اواز: جلیل شهناز

گوینده: پیمان سلطانی


گوش جان بسپاریم به نوای اسمانی سه هنرمند از دست رفته و نوای ساز یگانه ی تار جلیل شهناز

ارزوی طول عمر برای جلیل شهناز

 

سید جواد ذبیحی ( غزل اواز: فروغی بسطامی) 


همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود

اه از این راه که باریک تر از موی تو بود

رهرو عشق از این مرحله اگاهی داشت

که ره قافله ی دیر وحرم سوی تو بود

گرنهادیم قدم بر سر هستی شاید

که سر همت ما بر سر زانوی توبود

زان شکستم به هم ائینه ی خود بینی را

که نگاهم همه در ائینه ی روی تو بود

پیر پیمانه کشان شاهد من بود مدام

که همه مستیم از نرگس جادوی تو بود

ماه نو کاسته از گوشه ی گردون سر زد

که خجالت زده ی گوشه ی ابروی تو بود

نفس خرم جبرئیل ودم باد مسیح

همه از معجزه ی لعل سخنگوی تو بود

هیچ کس اب زچشمه ی مقصود نخورد

مگر ان تشنه که جایش به لب جوی تو بود


 حسین قوامی ( غزل اواز: سنایی)


تا ما به سر کوی تو ارام گرفتیم

اندر صف دلسوختگان نام گرفتیم

در اتش تیمار تو تا سوخته گشتیم

در کنج خرابات می جام گرفتیم

از مدرسه وصومعه کردیم کناره

در میکده ومصطبه ارام گرفتیم

خال وکله تو صنما دانه ودامست

ما در طلب دانه ره دام گرفتیم

امروز چه از صحبت ما گشت بریده

این نیز هم از صحبت ایام گرفتیم


محمودی خوانساری ( غزل اواز: علی اشتری )


رفتی زپیش دیده وبر جان نشسته ای

در خاطرم چو اشک به دامان نشسته ای

از ما چه دیده ای که به صد شوق همچو شمع

خندان میان بزم حریفان نشسته ای

بر چشم غیر اگر بنشینی به دلبری

اندیشه کن چو اشک که لرزان نشسته ای

ای غم اگر چه عهد تو بشکسته ام به می

نازم تورا که بر سر پیمان نشسته ای

ای اشک هر چه ریزمت از دیده زیر پای

بینم که باز بر سر مزگان نشسته ای


انچه پیش از این در دسترس صاحبدلان بوده است صدای دو گوینده در زمان اعلام شماره وشناسنامه به یکدیگر اتصال داده شده بود


برگ سبز  یک گوینده

برنامه شماره 243 ..................... گوینده دوم


این برنامه دارای اصالت می باشد واز روی نوار به دیجیتال تبدیل شده است 

  

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 297

به یاد یگانه ی سه تار نواز استاد بی نظیر احمد خان عبادی

اواز: جمال وفایی

با همکاری هنرمندان: احمد خان عبادی/همایون خرم/مجید نجاحی/جهانگیر ملک

اهنگ : افشاری

اشعارمتن برنامه: عماد خراسانی/نظامی گنجوی 

غزل اواز: فروغی بسطامی

گوینده: روشنک


دکلمه روشنک

ما عاشقیم وخوشتر از این کار کار نیست

یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست

دانی بهشت چیست که داریم انتظار

جز ماهتاب وباده واغوش یار نیست


دکلمه: روشنک


فصل بهار فصل جنون است واین سه ماه

هرکس که مست نیست هوشیار نیست

سنجیده ایم ما به جز از موی وروی دوست

حاصل ز  رفت وامد لیل ونهار نیست

بگذر ز صید واین دوسه مه با عماد باش

صیاد من بهار که فصل شکار نیست


غزل اواز:


من کیم پروانه ی شمعی که در کاشانه نیست

خانه ام را سوخت بیباکی که در این خانه نیست

از پس رنجی که بردم در وفا اخرمرا

دامن گنجی به دست امد که در ویرانه نیست

میگساران فارغند از فتنه ی دورزمان

کس حریف اسمان جز گردش پیمانه نیست


گریه مستانه اخر عقده ام از دل گشود

خنده شادی بغیر از گریه مستانه نیست

گفتم از دیوانگی زلفش بگیرم عقل گفت

لایق این حلقه ی زنجیر هر دیوانه نیست


دکلمه : روشنک


ای جان تو جان من کجایی

در بردن جان من چرایی

جرم دل عذر خواه من چیست

جز دوستیت گناه من چیست

در وصل تو گر چو نیست دستم

غم نیست چو بر امید هستم

گویند ز عشق کن جدایی

این نیست طریق اشنایی

پرورده عشق شد سرشتم

بی عشق مباد سر نوشتم


انچه پیش از این در دسترس صاحبدلان بوده است در انتهای فایل اعلام شماره تو سط گوینده قطع گردیده بوده است

که در این فایل این نقص برطرف گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 289

به یاد حسین قوامی و حسن ناهید که بعلت عارضه قلبی در بیمارستان بستری هست

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان:فرهنگ شریف/رضا ورزنده/ حسن ناهید/جهانگیر ملک

اشعارمتن برنامه:علی نقی کمره ای/رمزی تبریزی/ اوحدی مراغه ای

غزل اواز: رفیق اصفهانی/ رضی ارتیمانی/حزین لاهیجی

اهنگ: ابوعطا

گوینده: روشنک


بود که درگذرند از گناهکاری ما

چو بیش از گنه ما شرمساری ما


انچه پیش از این دراختیار صاحبدلان بوده است نقصی در اعلام شماره در انتهای فایل بوده که صدای گوینده در وسط اعلام قطع گردیده بوده است

این نقص در این فایل برطرف گردیده است

ارزوی تندرستی برای حسن ناهید از یگانه ی مهرافرین خواهانم

برگ سبز

 برگ سبز برنامه شماره 290

اواز: جمال وفایی

با همکاری هنرمندان: همایون خرم/مجید نجاحی/رضا ورزنده/ناصر افتتاح

اهنگ : ماهور

اشعارمتن برنامه: حافظ/اقبال لاهوری

غزل اواز: قدسی مشهدی

گوینده: روشنک


همدمی جز یاد او خلوتسرای دل نداشت

غیر صاحبخانه کس راهی در این منزل نداشت

سوخته در سینه ام اما کسی اگه نشد

غیر اتش اشنایی شمع این محفل نداشت

دست وپا کردم بسی چون موج در دریای عشق

هرچه خواهی داشت این دریا ولی ساحل نداشت

دست وپا کردم بسی چون موج در دریای عشق

هرچه خواهی داشت این دریا ولی ساحل نداشت

انتقام عاقلان را ازمن مجنون گرفت

عشق چون کاری بکار مردم عاقل نداشت

همدمی جز یاد او خلوتسرای دل نداشت

غیر صاحبخانه کس راهی در این منزل نداشت


انچه پیش از این دراختیار صاحبدلان بوده است در اعلام شماره انتهای فایل

صدای گوینده نیمه تمام قطع می گردید

که در این فایل این نقص برطرف گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 233

اواز: عبدالوهاب شهیدی

با همکاری هنرمندان: علی اصغر بهاری/ جلیل شنهاز/امیر ناصر افتتاح

شوشتری منصوری

اشعار متن برنامه: هلالی جغتایی/خواجو کرمانی/ سعدی

غزل اواز: شیخ اجل سعدی


دکلمه روشنک:


اخر از غیب دری بر رخ ما بگشاید

دگران گر نگشایند خدا بگشاید

بر دل از هیچ طرف باد نشاطی نوزید

یارب این غنچه پزمرده کجا بگشاید


دکلمه روشنک:


نگشاید دل ما تا نگشایی خم زلف

زلف خود را بگشا تا دل ما بگشاید

می کشم اه که بگشا رخ گلگون اما

این گلی نیست که از باد صبا بگشاید


دکلمه روشنک:


ای لبت باده فروش ودل من باده پرست

جانم از جام می عشق تو دیوانه ومست

هرکه چون ماه نو انگشت نما شد در شهر

همچو ابروی تو در باده پرستان پیوست


دکلمه روشنک:


تو مپندار که از خود خبرم هست که نیست

یا دلم بسته ی زلف سهیست نیست که هست

انچنان در دل تنگم زده ای خیمه ی انس

که کسی را نبود جز تو در وجای نشست


دکلمه روشنک:


همه را کار شراب است مرا کار خراب

همه را باده به دست است ومرا باد  بدست

شیوه ی چشم تو تا باده فروشی باشد

نتوان گفت به خواجو که مشو باده پرست


غزل اواز:


ان را که غمی چون غم مانیست چه داند

کز شوق توام دیده چه شب می گذراند

وقت است اگر از پای درایم که همه عمر

باری نکشیدم که به هجران تو ماند

سوز دل یعقوب ستم دیده زمن پرس

کاحوال دل سوختگان سوخته داند

ما بی تو به دل بر نزدیم اب صبوری

در اتش سوزنده صبوری که تواند؟

ترسم  ترسم که نمانم من از این درد ودریغا

کاندر دل من حسرت روی تو بماند

زنهار که چون می گذری بر سر مجروح

وز وی خبری نیست که چون می گذراند

بخت این نکند با من سر گشته که یک روز

همخانه ی من باشی وهمسایه نداند

در حسرت انم که سرو  مال را به یکبار

در دامنش افشانم ودامن نفشاند

سعدی تو در این بند بمیری ونداند

فریاد بکن یا بکشد یا برهاند


خورده ام از بس که برسر سنگ هر بیگانه ای

همچو اتش در میان سنگ دارم خانه ای

با ادب بنشین به می خوردن در این گلشن که هست

هر نسیمی روح روح مستی هر گلی پیمانه ای


انچه پیش از این در اختیار صاحبدلان بوده است نقصی در اعلام وشناسه ابتدای برنامه بوده است که این نقص در این فایل رفع گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 131

اواز: عبدالوهاب شهیدی

با همگاری هنرمندان: رضا ورزنده/ حسن کسایی/ امیر ناصر افتتاح

اهنگ: سه گاه

اشعار: عطار/حاج میرزا حبیب خراسانی/حافظ/عراقی

گوینده: روشنک


دکلمه روشنک:

زر چه باشد که نثار کف پای تو کنم

که سر ان قدر ندارد که فدای تو کنم

سر وزر یا دل وجان هرچه به گنجینه مراست

به وفای تو نیارزد که بهای تو کنم

بس عزیز است وگرانمایه مرا عمر عزیز

لیکن ان عمر که در کار وفای تو کنم


غزل اواز:

شاهدان گر دلبری زین سان کنند

زاهدان را رخنه در ایمان کنند

پیش چشمم کمتر است از قطره ای

ان حکایت ها که از طوفان کنند

یارما چون گیرد اغاز سماع

قدسیان در عرش دست افشان کنند


پیش زاهد از رندی دم مزن که نتوان گفت

با طبیب نامحرم حال درد پنهانی

زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت

عاقلا مکن کاری کاورد پشیمانی

باغبان چون من زینجا بگذرم حرامت باد

گربجای من سروی غیر دوست بنشانی


سرمکش حافظ ز اه نیمه شب

تا چو صحبت ائینه رخشان کنند


انچه پیش از این در دسترس بوده فاقد اعلام وشناسه برنامه در انتهای فایل بوده است

این برنامه کامل می باشد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 299

اواز: ایرج

با همکاری هنرمندان: همایون خرم/رضا ورزنده/جهانگیر ملک

اهنگ: شور

اشعار متن برنامه: سلمان ساوجی/عماد خراسانی

غزل اواز: نسیم( علی صدارت)

گوینده : روشنک


زند هرشب خیالت راه خوابم

فریبد ارزویت چون سرابم

اگر جویی دلم ای مه چه تابی

که امد برلب بام افتابم


گرم خواهی به یاری دستگیری

بگیر اکنون که بگذشت از سر ابم


بریدی انچنان از من که دیریست

خیالت هم نمی اید بخوابم

زند تا در دل افسرده اتش

بیا ساقی شرابم ده شرابم


زند هرشب خیالت راه خوابم

فریبد ارزویت چون سرابم

اگر جویی دلم ای مه چه تابی

که امد بر لب بام افتابم


اشکالی در اعلام برنامه ابتدای فایل قبلی بوده که در این فایل که پیشکش گردیده رفع نقص گردیده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 298

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: جلیل شهناز/رضا ورزنده/محمد موسوی

اهنگ: افشاری

غزل اواز: فروغی بسطامی

اشعارمتن برنامه: شیخ اجل سعدی/عماد خراسانی

گوینده: روشنک


همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود

اه از این راه که باریک تر از موی تو بود

رهرو عشق ازین مرحله اگاهی داشت

که ره قافله ی دیر وحرم سوی تو بود

پیش از اندم که شود ادم خاکی ایجاد

بر سر ما هوس خاک سر کوی تو بود

زان شکستم بهم ائینه خود بینی را

که نگاهم همه در ائینه روی تو بود


برنامه ای که پیش از این در دسترس بوده است در انتهای فایل شماره برنامه که توسط گوینده اعلام می گردید یکباره از نیمه ان قطع شده بوده است

این نقص در این فایل رفع گردیده است


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 255

اواز: سیاوش

با همکاری: احمدخان عبادی/جلیل شهناز/حسن ناهید

اشعار متن برنامه: اصفی/اذری طوسی/ پرتوی شیرازی

غزل اواز: شیخ اجل سعدی

گوینده: روشنک


دکلمه روشنک شعراز؟


چرا همیشه غمینم نگاه باید داشت

چه کرده ام که چنینم نگاه باید داشت

اگر نه در خور لطفم برای جور خویش

نه از برای همینم نگاه باید داشت


مطلع غزل اواز:


گفتمش سیر ببینم مگر از دل برود

انچنان جای گرفتست که مشکل برود

دلی از سنگ بباید به سر راه وداع

تا تحمل کند ان روزکه محمل برود

اشک حسرت بسر انگشت فرو می ریزد

که گرش راه دهم قافله در گل برود

ره ندیدم چو برفت از نظرم صورت دوست

همچو چشمی که چراغش ز مقابل برود

قیمت وصل نداند مگر ازرده ی هجر

خسته اسوده بخوابد چو به منزل برود


دارای اعلام شماره واعلام برنامه در ابتدای برنامه

انچه پیش از این در اختیار صاحبدلان بوده است نقصی در اعلام برنامه ابتدای فایل بوده که برطرف گردیده است


 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 307

اواز: محمود محمودی خوانساری

اهنگ : درمایه دشتی

غزل اواز: فروغ میردامادی

با همکاری: همایون خرم/رضا ورزنده/منصور صارمی/جهانگیر ملک  

اشعارمتن برنامه: عماد فقیه/ نظامی گنجوی

گوینده: سرور پاک نشان


دکلمه:

دردمند غم عشق تو دوا یافته است

وانکه بیمار تو بودست شفا یافته است

انکه انداخته اند از نظرش بی بصران

به حقیقت نظر لطف خدا یافته است

ما طلبکار نسیم سرزلف بودیم

وانچه ما می طلبیدیم صبا یافته است


ذکلمه:

مرا پرسی که چونم چونی ای دوست

جگر پر درد ودل پرخونم ای دوست

حدیث عاشقی برمن رها کن

تولیلی شو که من مجنونم ای دوست

شنیدم عاشقان را می نوازی

مگر من زان میان بیرونم ای دوست


دکلمه:

نگفتی گر بیفتی گیرمت دست

از این افتاده تر که اکنونم ای دوست

غزل های نظامی بر تو خوانم

مگیر ودر تو هیچ افسونم ای دوست

به فریادم زتو هر روز فریاد

از این فریاد روز افزونم ای دوست


غزل اواز:


با انکه دلی داری اشفته وسودایی

خواهم زدل وجانت با این همه رسوایی

توشمع شب افروزی در محفل این وان

مائیم وخیال تو در خلوت تنهایی

هرگز به دلم نگذشت اندیشه وصل تو

در عشق تو کی دارم سود او تمنایی

درمان دل ما را غیر از تو طبیبی نیست

اخر به نگاهی کن این درد مداوایی

هرجاکه تو خواهی رو با هرکه خواهی باش

ماراکه تو منظوری خاطر نرود جایی



شاخصه این برنامه حضور دو نوازنده سنتور در برنامه می باشد


گوش جان بسپاریم به تکنوازی بی نظیر همایون خرم 

یاد ونام همه گلهای گلزار پرکشیده از موسیقی سرزمین مادری گرامی باد

برگ سبز

 برگ سبز برنامه شماره 300

اواز: حسین قوامی

با همکاری هنرمندان: احمد خان عبادی/منصور صارمی/محمد موسوی/جهانگیر ملک

اشعار متن برنامه: از قمشه ای/ صاحب دیوان/داوری/پرتواصفهانی

غزل اواز: شمس تبریزی

اهنگ : بیات اصفهان

گوینده:اذر پزوهش


دکلمه: اذر پزوهش ( قمشه ای)


خوشتر ز روزگار جنون روزگار نیست

دلکش تر از دیار محبت دیار نیست

عاقل اگر چه عاقبت جوی بگذرد

اما مسلم است که دیوانه وار نیست


دکلمه: اذر پزوهش (صاحب دیوان)



یا تو را من وفا بیاموزم

یا زتو من جفا بیاموزم

یا وفا یا جفا از این دو یکی

یا بیاموز یا بیاموزم

با تو چندان وفا کنم اخر

کاین جهان را وفا بیاموزم

به کدامین دعات باید جست

که روم ان دعا بیاموزم


دکلمه: اذر پزوهش (داوری شیرازی)


روزگار وهر چه در وی هست ناپایدار است

ای شب هجران تو پنداری برون از روزگاری


دکلمه: اذر پزوهش ( وصال شیرازی)


افتابا از در میخانه مگذر کاین حریفان

یا بنوشندت که جامی یا ببوسندت که یاری


دکلمه: اذر پزوهش ( پرتو اصفهانی)


یارم بیامد از در واغاز ناز کرد

گاهی گره به زلف زد وگاه باز کرد

چون زد گره به کار دلم بستگی فزود

چون باز کرد قصه ی ما را دراز کرد


غزل اواز: مولانا


سپاس وشکر یزدان را که یار غمگسار امد

نگار سخت رفتارم به شادی در کنار امد

گل بختم به پیروزی شکفت از باد نوروزی

به بوی انکه دلدارم چو شاخ گل به بار امد

بهار امدبهار امد که عالم بوی جان گیرد

بنال ای بلبل عاشق که یار گلعزار امد

زجام عشق یک قطره نصیب خاک ادم شد

از ان ذرات موجودات مست وبی قرار امد

از ان میخانه وادی که باشد شاهد وساقی  

شرابی خورده ام جانا که عقلم بی قرار امد


انچه از این برنامه در دسترس صاحبدلان بوده است فاقد اعلام برنامه وشماره بوده است

این برنامه دارای اعلام وشناسنامه می باشد

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 171

اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری  هنرمندان: حسن کسایی/ جلیل شهناز

اهنگ: سه گاه

غزل اواز: حافظ

اشعارمتن برنامه: عطار/اثیرالدین اخسیتکی/حافظ/عراقی

گوینده: روشنک


غزل اواز:


تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

سر ما خاک ره پـیر مغان خواهد بود


حلقه‌ی پـیر مغان از ازلم در گوش است

بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود


بر سر تربت ما چون گذری همّت خـواه

که زیارتـگه رنـدا ن جـهـان خواهـد بـــود


برو ای زاهد خودبین ؛ که ز چشم من و تـو

راز این پـرده نهان است و نهان خواهـد بـود


تُـرک عاشق کُش من مست برون رفت امروز

تا دگر خون کـه از دیـده روان خواهـد بـود ؟!!


چشمم آن دم که ز شوق تـو نهـد سر به لحد

تا دم صبح قیامت نگـران خواهـد بـود


بخت حافـظ گر از این گونه مـدد خواهـد کرد

زلف معشوقه به دست دگران خواهـدبـود 



انچه از این برنامه در دسترس صاحبدلان بوده است فاقد اعلام نام گوینده برنامه و وفاقد اعلام دستگاه برنامه بوده است که این در این نسخه نقص برطرف گردیده است 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 149

اواز: محمودی خوانساری

همنوازان: پرویز یاحقی/ رضا ورزنده

غزل اواز: حسین بیضایی ( ادب )

اهنگ: شور ودشتی

گوینده: روشنک


در دلم جلوه کند پرتو ماهی گاهی
روشن از ماه شود شام سیاهی گاهی

تا رود ز آتش دل دود به چشمان حسود
خوش برآرم ز دل سوخته آهی گاهی

تا که بر دامن تو نرم و سبک جای کنم
چون غباری بنشینم سر راهی گاهی

جز توام نیست نظر جانب دیگر، چه شود
گر کنی سوی من از مهر نگاهی گاهی

داد من گر ندهی دست من و دامن شب
قطره‌ای اشک کند کار سپاهی گاهی

کاش باز آید و جرمم به نگاهی بخشد
وه چه جان بخش بود عفو گناهی گاهی

دعوی شیری و آهوی نگاهش عجب است
شیر گیر است
'ادب' چشم سیاهی گاهی


این برنامه پیشکشی است به دوست بزرگوار جناب باران مدیر تارنگار وزین مرغ سحر که عاشقانه  در راه گسترش نام هنرمند توانا بانو حمیرا تلاش وهمت عارفانه ای می نمایند


انچه از این برنامه در دسترس صاحبدلان بوده است نقصی در اعلام شماره ابتدای فایل توسط گوینده بود که در این فایل نقص ان برطرف شده است

دارای اعلام شماره وبرنامه

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 124

اواز: حسین قوامی

غزل اواز: مولانا

همنوازان: احمد خان عبادی/حسن کسایی

اشعار متن برنامه: عطار/گلچین معانی/مولانا/عراقی

اهنگ: ماهور

گوینده: روشنک


چنان سرمست وحیرانم من امشب

که خود را هم نمیدانم من امشب

دلا زین سان که می یابم خرابم

یقین میدان که زین سانم من امشب

گهی شمع وگهی پروانه ام من

گهی جانکاه جانانم من امشب

گهی با ظلمت کفرم من امروز

 گهی با نور ایمانم من امشب

همان اتش که در حلاج افتاد

همان افتاده در جانم من امشب

ز ذوق قول مطرب در سماعم

تو پنداری که رقصانم من امشب

زچشم من ادب امشب مدارید

که بس مجنون وحیرانم من امشب


دارای اعلام شماره وبرنامه در ابتدا وانتها ی فایل

 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 111

اواز: عبدالوهاب شهیدی

اهنگ : شور

با همکاری هنرمندان: عبدالوهاب شهیدی/جلیل شهناز/حسن کسایی

غزل اواز: شیخ اجل سعدی/طبیب اصفهانی

گوینده:روشنک



ایکاش این خانه به میخانه دری داشت

تا پیر مغان از دل ماهم خبری داشت


مطلع غزل اواز:


فرخ صبا ان که تو بر وی نظر کنی

فرخنده روز ان که تو بر وی گذر کنی

ازاد بنده ای که بود در رکاب تو

خرم ولایتی که تو ان جا سفر کنی

ای افتاب روشن وای سایه همای

ما را نگاهی از تو تمامست اگر کنی

مقدور ما سریست که در پایت افکنم

گر زانکه التفات بدین مختصر کنی

شرطست سعدیا که به میدان دوست

جان را به پیش تیر ملامت سپر کنی


غمت در نهانخانه دل نشیند

به نازی که لیلی به محمل نشیند

بنازم به بزم محبت که انجا

گدایی به شاهی مقابل نشیند

مرنجان دلم را که این مرغ وحشی

زبامی که برخاست مشکل نشیند


این برنامه دارای اعلام شماره وشناسنامه برنامه می باشد

انچه از این برنامه در دسترس صاحبدلان بوده است فاقد اعلام شماره در ابتدای برنامه بوده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 38

اواز: سید جواد ذبیحی

غزل اواز: مولانا

با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/ حسن کسایی

اهنگ: دشتی

گوینده: روشنک


بپوشان رخ و دلربایی مکن

دگر با کسان اشنایی مکن

به چشم سیه خون مردم مریز

به روی چو مه دلربایی مکن


دارای اعلام برنامه وشماره در ابتدای برنامه

این برنامه در فضای مجازی در دسترس صاحبدلان نبوده است

این برنامه پیشکش بزرگوارانه ای است از طرف سرور عزیز جناب رنجبر مدیر محترم تارنگار اواهای ماندگار 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 291

اواز: جمال وفایی

با همکاری هنرمندان: همایون خرم/فرهنگ شریف/مجید نجاحی/ناصر افتتاح

اهنگ شور

اشعار متن برنامه: اقبال لاهوری/مشتاق اصفهانی/افسر سبزواری

غزل اواز: عرفی شیرازی

گوینده: روشنک



دکلمه روشنک

هزاران سال با فترت نشستم

بدو پیوستم واز خود گسستم

ولیکن سرگذشتم این سه حرف است

تراشیدم  پرستیدم  شکستم

دکلمه روشنک

گفتم زصبر کار من اسان شود نشد

طالع به حکم وبخت به فرمان شود نشد

یا انکه تکریم به جفا دل کند نکرد

یا انکه او زکرده زپشیمان شود ونشد


غزل اواز: عرفی شیرازی


چون زخم تازه دوخته از خون لبالبم

ای وای اگر به شکوه کنی اشنا لبم

بگذشت عمر وگفت وشنود با تورخ نداد

ای بی نصیب گوشم وای بینوا لبم

لب وعده کرده بود که گوید غم ز دوست

وقت است اگر به وعده نماید وفالبم

در دل گذشت یارا فرو ریختم ز دل

پیغام ها که داشت نهان از تب ولبم


دکلمه روشنک

روزیکه که برفت ان بت عهد شکن

اهم زفلک گذشت اشک از دامن

بگریستم بگفتم ای دل شکیب

خندید وگفت شکیبایی ومن؟



پیشکشی دیگر از سرور بزرگوار جناب دکتر خرم ابادی زاد که از نوار کاست به دیجیتال تبدیل وویرایش گردیده ودارای اعلام برنامه در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه می باشد

انچه از این برنامه در فضای مجازی در دسترس بوده است فاقد اعلام شماره در انتها وفاقد دکلمه  دو بیت اخر برنامه توسط روشنک بوده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 292

اواز: سیاوش

با همکاری هنرمندان: منصور صارمی/محمد موسوی

اهنگ: همایون

اشعارمتن برنامه: ابدال اصفهانی/جلال اسیر

غزل اواز: سیف فرقانی

گوینده : روشنک


دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد

جان طاقت هجر تو از این بیش ندارد

از عاقبت عشق تو من اندیشه نکردم

دیوانه دل عاقبت اندیش ندارد ندارد

خود عاشق صاحب نظر از برت چه بیند

چون ائینه روی تو در پیش ندارد

از دایره عشق دلا پای برون نه

کان محتشم اکنون سر درویش ندارد

زمرهم وصل تو نصیبش چه بود هیچ

ان زلف که زعشق تو دل ریش ندارذ


این برنامه در ابتدا وانتها دارای اعلام شماره وشناسنامه می باشد 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 134

اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: علی تجویدی/مرتضی خان محجوبی/

اهنگ: همایون شوشتری

غزل اواز: دنیا

اشعار متن برنامه: پزمان بختیاری/مسعود سعد سلمان/دنیا/  عراقی

گوینده: روشنک


مطلع اواز:



گرچه امروز زهم دور مکان من توست


باز امیخته باهم دل وجان من وتوست


هر سحر مرغ چمن قصه ما می خواند


هر زمان باد صبا نامه رسان من وتوست


قصه غصه عشاق جهان گشت کهن



حالیا نوبت ما گشت زمان من وتوست


داستانی که زلیلی وزمجنون گفتند


شعله ای بود ز رازی که میان من وتوست


شعله شمع که پروانه ی بیدل را سوخت


زاتشی بود که امروز بجان من وتوست



این برنامه از روی نوارکاست به دیجیتال تبدیل شده است وکیفت ان بسیار مطلوب ودارای اعلام برنامه وشناسنامه کامل می باشد

 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 106

اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: علی تجویدی/فرهنگ شریف/ رضا ورزنده

اشعار متن برنامه: عطار/ صفای اصفهانی/مولانا/عراقی

اهنگ: سه گاه 

گوینده: روشنک

غزل اواز: مولانا


ما در ره عشق تو اسیران بلائیم

کس نیست چنین عاشق وبیچاره که مائیم

برما نظری کن که در این شهر غریبیم

برما کرمی کن که دراین ملک گدائیم

ما را به تو سری است که کس محرم ان نیست

گر سر برود سر تو با کس نگشائیم


این برنامه توسط دکتر ویرایش گردیده ودارای اعلام برنامه در ابتدا وانتهای فایل ودارای شناسنامه برنامه می باشد

انچه قبلا در فضای مجازی موجود بود فاقد اعلام ابتدایی برنامه بوده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 8

اواز: سید جواد ذبیحی

غزل اواز: عماد فقیه کرمانی

با همکاری هنرمندان: لطف الله مجد/حسن کسایی

اشعار متن برنامه: عطار/خواجه عبدالله انصاری/عماد فقیه کرمانی/ فروغی بسطامی/فرصت شیرازی

گوینده: پیمان


من ذكر روضه كردم و كوي تو خواستم


گفتم حكايت گل و روي تو خواستم


كردم حديث نرگس و چشم تو در نظر


وصف بنفشه كردم و موي تو خواستم


دارای اعلام برنامه وشناسنامه در ابتدای برنامه

این برنامه کمتر در دسترس دوستان بوده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 312

برگ سبز برنامه شماره 312 ( با کیفیت بهتر که توسط دکتر بارگذاری گردیده است

اواز: اکبر گلپایگانی

با همکاری هنرمندان: همایون خرم/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک

غزل اواز: شیخ اجل سعدی

اهنگ ماهور

اشعار متن برنامه: پیر پارس

گوینده: فیروزه امیر معز


هزار جهد بکردم که سرعشق بپوشم

نبود بر سر اتش میسرم که نجوشم

بهوش بودم از اول که دل به کس نسپارم

شمایل تو بدیدم نه صبر ماند ونه هوشم

حکایتی ز دهانت به گوش جان من امد

دگر نصیحت مردم حکایتیست بگوشم

مرا به هیچ بدادی ومن هنوز برانم

که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

نبود بر سر اتش میسرم که نجوشم


دارای اعلام برنامه در ابتدا وانتها ودارای شناسنامه در ابتدای برنامه

با ذکر این نکته انچه قبلا در نت موجود بوده است فاقد اعلام ابتدایی برنامه بوده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 115 ( نسخه دوم)

اواز: عبدالوهاب شهیدی

باهمکاری هنرمندان: حسن کسایی

غزل اواز: دوبیتی های بابا طاهر

اشعار متن برنامه: رعدی اذرخشی


بهارم بی خزان ای گلبن مو

چه غم کنده بیو بیخ وبن مو

برس ای سوته دل بکندم به دردی

نه ای امروز دل تازه کن مو


با سپاس از همراهی جناب دکتر خرم ابادی زاد که نسخه دوم برنامه برگ سبز شماره 115 را ویرایش نموده اند

این برنامه در ابتدا دارای اعلام شماره می باشد

برنامه اول برگ سبز شماره 115 با نوای دکتر دادبه( جهانسوز) در دسترس صاحبدلان بوده است

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 190

اواز: درویش امیر حیاتی/اکبر گلپایگانی

با همکاری هنرمندان: مهدی خالدی/احمد عبادی/رضا ورزنده

اشعار متن برنامه: عطار/رازی/پیرپارس/مولانا/عراقی

گویندگان: روشنک/نورالدین ثابت ایمانی


اواز درویش امیرحیاتی:


علی جان است وجانانم علی درد است ودرمانم

علی دین است وایمان است علی اولاد قران است

علی محبوب ومطلبوم علی مقصودم ومعبودم

علی سرمایه وسودم علی جانم علی جانم

علی شاهنشه عالم علی فخر بنی ادم

علی اعظم علی اکرم علی نور دو چشمانم

علی پشت وپناه من علی هادی راه من

علی مهر است وماه من علی ایات وقرانم

علی ورد زبان من علی تایید جان من

علی حفظ امان من علی یاقوت مرجانم

علی دریای بی ساحل علی کامل علی واصل

علی اعلی علی عادل علی معنی فرغانم

علی راز  ونیاز من  علی سوز وگداز من

علی قبله نیاز من علی ارکان وایمانم

علی رکن ومقام من علی حرف وکلام من

علی پیرو امام من علی روح است وریحانم

علی حبل  ونسیم من حفظ حسین من

دل دین مبین من علی شمع شبستانم

علی فکر مناجاتم علی قبله حاجاتم

علی پیر خراباتم علی قرب است واغوانم

علی نور حیات من حلال مشکلات من

سراط من فراط من علی مرات سبحانم


اواز اکبر گلپایگانی: شعر مولانا


ای خدا این وصل را هجران مکن

سرخوشان عشق را نالان مکن

باغ جان را تازه وسر سبزوار

قصد این بستان واین مستان مکن

شمع جمع خویش را بر هم مزن

کعبه اقبال ما این درگهست

کعبه امید را ویران مکن ویران مکن

کعبه اقبال ما این درگهست

کعبه امید را ویران مکن

نیست در عالم زهجران تلخ تر

هر چه خواهی کن ولیکن ان مکن

ای خدا این وصل را هجران مکن

سرخوشان عشق را نالان مکن


این برنامه در ابتدا وانتها دارای اعلام شماره ودر انتها دارای شناسنامه برنامه می باشد

برگ سبز


برگ سبز برنامه شماره 61

برگ سبز برنامه شماره 61  ( بارگذاری در مدیا فایر)


اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: علی تجویدی/فرهنگ شریف/جهانگیر ملک

غزل اواز: شیخ اجل سعدی/مولانا

اشعار متن برنامه:عطار/سهیلی خوانساری/عراقی

اهنگ: شور ودشتی



تا خبر دارم از او بی‌خبر از خویشتنم 

با وجودش ز من آواز نیاید که منم 

پیرهن می‌بدرم دم به دم از غایت شوق 

که وجودم همه او گشت و من این پیرهنم 

ای رقیب این همه سودا مکن و جنگ مجوی 

برکنم دیده که من دیده از او برنکنم 



مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک


چند روزی قفسی ساخته ام از بدنم


ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست


به هوای سر کویش پر و بالی بزنم




برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 265

اواز: اکبر گلپایگانی

با همکاری: پرویز یاحقی/جلیل شهناز/جهانگیر ملک

غزل اواز: عماد خراسانی

اشعار متن برنامه: مهرداد اوستا/بهادر یگانه

گوینده: روشنک



دکلمه: روشنک ( مهرداد اوستا)


که را شناسم اگر زین سپس ترا نشناسم

که را پرستم اگر بعد از این ترا نپرستم

هنوز نقش وجود مرا به پرده ی هستی

نبسته بود زمانه که دل به مهر تو بستم


ادامه دکلمه:


گهی شدم همه تاب و به سنبل تو چمیدم

گهی شدم همه خواب وبه نرگس تو نشستم

زمن مجوی نشان وفا وگر که بجویی

وفا همین که بیادت هنوز هستم وهستم


دکلمه : شعر از بهادر یگانه


ای عقل اگر دیوانه ای زنجیر گیسویش نگر

ای عشق اگر شوریده ای در چشم جادویش نگر

شور شراب ناب را در نرگس مستش بخوان

افسانه مهتاب را در پرتو رویش نگر


غزل اواز: عماد خراسانی


دلم اشفته ان مایه ناز است هنوز

مرغ پر سوخته در پنجه باز است هنوز

جان به لب امد لب بر لب جانان نرسید

دل بجان امد واو بر سر ناز است هنوز

اگر چه بیگانه ز خود گشتم و دیوانه زعشق

یار یار عاشق کش وبیگانه نواز است هنوز

همه خفتند به غیر از من وپروانه وشمع

قصه ی ما دو سه دیوانه درازست هنوز

همه خفتند به غیر از من وپروانه وشمع

قصه ی ما دوسه دیوانه دراز ست هنوز


دکلمه: شعر از مهرداد اوستا


با من بگو تا کیستی؟ مهری؟ بگو ماهی؟ بگو

خوابی؟ خیالی؟ چیستی؟اشکی؟ بگو اهی؟ بگو

غمخوار دل ای مه نیی از درد من اگه نیی

والله نیی بالله نیی از دردم اگاهی بگو

راندم چو از مهرت سخن گفتی بسوز ودم مزن

دیگر بگو از جان من جانا چه می خواهی بگو


تبدیل شده از نوار کاست

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 116

اواز: محمود محمودی خوانساری

با همکاری هنرمندان: مرتضی خان محجوبی/حسن کسایی/حبیب الله بدیعی


اهنگ: سگاه

اشعار: عطار/عبرت نائینی/کمال خجند/عرفی شیرازی/عراقی

غزل اواز: سعدی 

گوینده: روشنک


گر نخل وفا برندهد چشم تری هست

تا ریشه دراب هست امید ثمری هست

ان دل که پریشان شود از ناله  بلبل

در دامنش اویز که با وی خبری هست



از حد بگذشت مشتاقی وصبر اندر غمت یارا

به وصل خود دوایی کن دل دیوانه مارا

علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد

مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را

چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که گر روزی

براید از دلم اهی بسوزد هفت دریارا

مرا سودای بت رویان نبودی پیش از این درسر

ولیکن تا ترا دیدم گزیدم راه سودا را

بیا بیا بیا تا یک زمان امروز خوش باشیم در خلوت

که درعالم نمی داند کسی اح.ال فردا را

بیا تا یک زمان امروز را خوش باشیم درخلوت

که در علم نمی داند کسی احوال فردارا


با سپاس از همراهی سرور بزرگوار جناب دکتر خرم ابادی زاد

این برنامه در ابتدا فاقد اعلام شماره بوده که با همت اقای دکتر نقص

 برطرف گردیده است.

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 48

اواز: حسین قوامی

همنوازان: جلیل شهناز/حسن کسایی

اهنگ: همایون

غزل اواز: حسین پزمان بختیاری/مجذوب علیشاه کبودر اهنگی

اشعار: عطار/مولانا/نظام وفا/سلطان ولد ( فرزند مولانا ) عراقی

گوینده: روشنک


مطلع غزل اواز: حسین پزمان بختیاری


درسینه ام هنوز دل مظطری بجاست

برقی هنوز در دل خاکستری بجاست

خشک ای درخت عشق نگردی به روزگار

تا قلب خونفشانی چشم تری بجاست


مطلع غزل اواز: مجذوب علیشاه کبودر اهنگی 


یک شب اتش در نیستانی فتاد

سوخت چون عشقی که برجانی فتاد

شعله تا مشغول کار خویش شد

هر نی ای شمع مزار خویش شد

نی به اتش گفت کاین اشوب چیست

مرتورا زین سوختن مطلوب چیست

گفت اتش بی سبب نفروختم

دعوی بی معنیت را سوختم

زان که می گفتی نی ام با صد نمود

همچنان در بند خود بودی که بود

با چنین دعوی چرا ای کم عیار

برگ خود می ساختی هر نو بهار


ذکر این نکته درباره این برنامه ضروری می باشد

در ابتدای این برنامه شماره وشناسنامه اعلام می گردد

از شاعرانی که از سروده انان جهت غزل اواز استفاده شده نامی برده

 نمی شود

زمان این فایل 29 دقیقه 37 ثانیه می باشد

زمان اصلی برنامه 25 دقیقه 51 ثانیه می باشد

از دقیقه 25 و51 تا انتهای برنامه تکنوازی تار اجرا می شود که مربوط به

 این برنامه نیست

بنظر میرسد این برنامه ناقص است

اگر عزیزی کامل این برنامه را دراختیار دارد با دوستان خود تقسیم نماید

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 241

برگ سبز برنامه شماره 241 ( فایل دوم)

برگ سبز فایل دوم نیز توسط سرور بزرگوار جناب دکتر خرم ابادی زاد

 ترمیم شده است در این فایل، افزون بر تنظیم سرعت، واژهای های

"یک"، "سبز"، "ایرج" و "امیر معز" نیز به روشنی شنیده می شوند.


اواز: ایرج


همنوازان:حسن کسایی/جلیل شهناز/اصغر بهاری/امیر ناصر افتتاح


غزل اواز: توحیدی شیرازی


اهنگ: ماهور


اشعار متن برنامه:توحیدی شیرازی/ابوسعید ابولخیر/مفید/خواجوی کرمانی/

انوری


گوینده: فیروزه امیر معز



 بازي زلف تو امشب به سر شانه زچيست

  خانه بر هم زدن اين دل ديوانه زچيست


  گربه آشفتگي ، اين دل مسکين طلبي

  الفت زلف پريشان تو با شانه زچيست 


زآشنايان در خويش ،ملامت زچه روي

  آشنايي تو با مردم بيگانه زچيست 


هر کسي از لب لعلت سخني مي گويد

چو نديدست کسي اين همه افسانه ز چيست 


حالت سوخته را سوخته دل داند و بس

شمع داند که جان دادن پروانه زچيست 


  دوش در ميکده حسرت زده مي گرئيدم

 پير پرسيد که اين گريه مستانه ز چيست


گفتم ار هست در اين خانه کسي، باز نماي

 ور کسي نيست بنا کردن اين خانه زچيست 


گفت جامي از مي ناب به توحيد رسيد

  تا بداند نهان بودن جانانه زچيست


این برنامه در ابتدای فایل دارای اعلام شماره برنامه وشناسنامه برنامه بود لیکن اعلام شماره انتهای فایل ناقص بود که ترمیم گردیده است 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 005

اواز: سید جواد ذبیحی

ترجیع بند: هاتف اصفهانی



از تو ای دوست نگسلم پیوند


ور به تیغم برند بند از بند


الحق ارزان بود ز ما صد جان


وز دهان تو نیم شکرخند


ای پدر پند کم ده از عشقم
که نخواهد شد اهل این فرزند


پند آنان دهند خلق ای کاش


که ز عشق تو می‌دهندم پند


من ره کوی عافیت دانم


چه کنم کاوفتاده‌ام به کمند


در کلیسا به دلبری ترسا


گفتم: ای جان به دام تو در بند


ای که دارد به تار زنارت


هر سر موی من جدا پیوند


ره به وحدت نیافتن تا کی


ننگ تثلیت بر یکی تا چند؟


نام حق یگانه چون شاید


که اب و ابن و روح قدس نهند؟


لب شیرین گشود و با من گفت


وز شکرخند ریخت از لب قند


که گر از سر وحدت آگاهی


تهمت کافری به ما مپسند


در سه آیینه شاهد ازلی


پرتو از روی تابناک افگند


سه نگردد بریشم ار او را


پرنیان خوانی و حریر و پرند


ما در این گفتگو که از یک سو


شد ز ناقوس این ترانه بلند


که یکی هست و هیچ نیست جز او


وحده لااله الاهو



این برنامه هم فاقد شناسنامه واعلام برنامه می باشد که بعنوان برگ سبز برنامه شماره 5  در اختیار حقیر می باشد.


درستی برنامه با کارشناسان خبره موسیقی می باشد 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 005

برگ سبز برنامه شماره 038

برگ سبز شماره 5 با اجرای اقا سید جواد ذبیحی

مطلع غزل برگ سبز شماره  005

 

کی رفته ای زدل که تمنا کنم تورا

کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را


برگ سبز شماره 038 با اجرای غلامحسین بنان


هردو برنامه فاقد شناسنامه واعلام برنامه می باشد درستی برنامه با کارشناسان می باشد


با سپاس از سخاوت دوست بزرگوار جناب اقای محمد رضا که زحمت بارگذاری وارسال این برنامه بر دوش ایشان بوده است

برگ سبز شماره 5 که توسط دوست بزرگوار جناب محمد رضا بارگذاری وارسال شده است در واقع همان برگ سبز شماره 9 می باشد که در تارنگار قبلا بارگذاری وپیشکش شده است البته با اعلام برنامه

کسری برنامه های برگ سبز

درود

کسری برنامه های برگ سبز که در فضای مجازی نت در دسترس صاحبدلان نمی باشد.

 

1-5-7-8-21-38-53-54-61-73-93-123-133-143-147-188-

تا انجایکه مطلع می باشم بقیه برنامه ها در دسترس می باشد


برگ سبز

برگ سبز شماره 093 

برگ سبز شماره 001

برگ سبز شماره 038

برگ سبز شماره142

گفتگو با سید جواد ذبیحی

با سپاس از زحمات دوست بزرگوار ذکر این مطلب ضروری است

برگ سبز شماره 93 در واقع همان برگ سبز شماره 96 می باشد که در تارنگار قبلا بارگذاری گردیده است

برگ سبز شماره 38 چون اعلام برنامه ندارد بنظر نمی رسد که صحیح باشد وبرگ سبز شماره 38 در واقع با صدای ذبیحی می باشد

برگ سبز شماره یک چون اعلام برنامه ندارد درستی برنامه با کارشناسان خبره هست وبازهم با ذکر این نکته که این برنامه هم در نت وجود دارد

برگ سبز 142 هم که اعلام برنامه دارد


بازهم سپاس از زحمات شما بزرگوار

 تحفه درویشی از خاک پای مردم ایران زمین پیشکش به مردم ایران زمین

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 151

اواز: اکبر گلپایگانی

همنوازان: احمد عبادی/ حبیب الله بدیعی/امیرناصر افتتاح

مایه دشتی

غزل اواز: رهی معیری

اشعار متن برنامه: میرزا حبیب خراسانی/عطار نیشابوری/رضی الدین

 ارتیمانی/عراقی

گوینده: نورالدین ثابت ایمانی


تو سوز اه من ای مرغ شب چه می دانی

ندیده ای شب من تاب وتب چه می دانی

به من گذار که لب بر لبش نهم ای جام

تو قدر بوسه ی ان نوش لب چه می دانی

چو شمع وگل شب وروزت به خنده می گذرد

تو گریه ی سحر واه شب چه می دانی

بلای عشق زهر درد جانگدازتر است

نگشته صید محبت تعب چه می دانی

رهی به محفل عشرت به نغمه لب مگشای

تو دل شکسته نوای طرب چه می دانی

تو سوز اه من ای مرغ شب چه می دانی

ندیده ای شب من تاب وتب چه می دانی


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 311

اواز: عبدالوهاب شهیدی

همنوازان: حسنعلی دفتری/محمد موسوی/جهانگیر ملک

کلام اواز: شهریار

کلام متن برنامه: عطار نیشابوری/حکیم ابوالقاسم فردوسی

گوینده: فخری نیکزاد



تا کی در انتظار گذاری به زاریم

باز آی بعد از این همه چشم انتظاریم

 

دیشب به یاد زلف تو در پرده‌های ساز

جانسوز بود شرح سیه روزگاریم

 

بس شکوه کردم از دل ناسازگار خود

دیشب که ساز داشت سر سازگاریم

 

شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد

چشمی نماند شاهد شب زنده‌داریم

 

طعم شکار آهوی سر در کمند نیست

ماند به شیر، شیوه وحشی شکاریم **

 

شرمم کشد که بی تو نفس می‌کشم هنوز

تا زنده ام بس است همین شرمساریم

 



برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 10

اواز: سید جواد ذبیحی

همنوازان: مهدی خالدی/لطف الله مجد

کلام اواز: کاظم رجوی (ایزد)

کلام متن برنامه: عطار نیشابوری/خواجه عبدالله انصاری/اوحدی اصفهانی/ عراقی

گوینده: پیمان


سرکوی دوست عمری قدم از وفا زدم من

بهوای وصل جانان پر وبالها زدم من

زکتاب دهر درسی چو به از وفا ندیدم

بهمه کتاب عمرم رقم وفا زدم من

بامید انکه دستی بزنم بدامن دوست

بجهان وهرچه در ان همه پشت پا زدم من

نه زهر کتاب عشقی ورق دگر گشودم

نه بهر دیار حسنی علمی جدا زدم من

بفروغ دیده دل شب هجر صبح کردم

بفراغ جان رسیدم چو می صفا زدم من

زحبیب هرچه دیدم بشکیب خود فزودم

نه بلا بلب گشودم نه دم از جفا زدم من

به نگاه پاکبازی که به روی وی فکندم

ره ناز ان غزال دل ودین ریا زدم من

زکمان دیده غافل منشین مگر نبینی

چه خندگی از همین زه به چنان هما زدم من

زنگاه پاکبازان دل سنگ اب گردد

زر پاک دیدم انرا چو بسنگها زدم من

نه به دیر پا نهادم نه به مسجد وکلیسا

که ز راه کعبه دل بره خدا زدم من

چو بکوی اشنایی به از این دری ندیدم

به هزار در نرفتم در اشنا زدم من

رجوی چه خوش سرودی به جواب انکه گفته

به هزار در زدم تا در کبریا زدم من


به یاد محمود محمودی خوانساری

به یاد محمود محمودی خوانساری


برگ سبز برنامه شماره 254


اواز: ایرج/محمود محمودی خوانساری

همنوازان: حبیب الله بدیعی/جلیل شهناز/لطف الله مجد

کلام اواز:ابوالحسن ورزی/مهستی گنجوی

کلام متن برنامه: استاد سخن سعدی/جمال الدین اصفهانی/ظهیر فاریابی/عطار/کمال الدین اصفهانی

گوینده: روشنک


مطلع اواز: ابوالحسن ورزی

اواز: ایرج


تا با غم تو برسر سودا دل من است

درمان وصف شادی دلها دل من است



مطلع اواز: مهستی گنجوی

اواز: محمودی خوانساری


در فغانم از دل دير آشناي خويشتن

خو گرفتم همچو ني با ناله هاي خويشتن

جز غم و دردي كه دارد،دوستي ها با دلم

يار دلسوزي نديدم در سراي خويشتن

من كي ام؟ديوانه اي كز جان خريدار غم است

راحتي را مرگ مي داند براي خويشتن

شمع بزم دوستانم،زنده ام از سوختن

در وراي روشني بينم فناي خويشتن

غنچه ي پژمرده اي هستم، كه از كف داده ام

در بهار زندگي،عطر و صفاي خويشتن

آرزوهاي جواني،همچو گل بر باد رفت

آرزوي مرگ دارم از خداي خويشتن

همدمي دلسوز نبود،مهستي را همچو گلي

خود ببايد اشك ريزد در عزاي خويشتن...


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 101

اواز: حسین قوامی

کلام: استاد سخن شیخ اجل سعدی

همنوازان: مرتضی خان محجوبی/علی تجویدی/جلیل شهناز/حسن کسایی

اهنگ: همایون

کلام متن برنامه: عطار/ طبیب اصفهانی/مولانا

گوینده روشنک




ما در خلوت به روی خلق ببستیماز همه بازآمدیم و با تو نشستیم
هر چه نه پیوند یار بود بریدیموان چه نه پیمان دوست بود شکستیم
مردم هشیار از این معامله دورندشاید اگر عیب ما کنند که مستیم
مالک خود را همیشه غصه گدازدملک پری پیکری شدیم و برستیم
شاکر نعمت به هر طریق که بودیمداعی دولت به هر مقام که هستیم
در همه چشمی عزیز و نزد تو خواریمدر همه عالم بلند و پیش تو پستیم
ای بت صاحب دلان مشاهده بنمایتا تو ببینیم و خویشتن نپرستیم
دیده نگه داشتیم تا نرود دلبا همه عیاری از کمند نجستیم
تا تو اجازت دهی که در قدمم ریزجان گرامی نهاده بر کف دستیم
دوستی آنست سعدیا که بماندعهد وفا هم بر این قرار که بستیم


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 239


اواز: عبدالوهاب شهیدی


همنواز: علی اصغر بهاری


اهنگ: در مایه اصفهان

 تنظیم: اسماعیل مهرتاش

کلام : فروغی بسطامی/عبرت نائینی

گوینده : فیروزه امیر معز



در پای تو تا زلف چلیپای تو افتاد
بس دل که از این سلسله در پای تو افتاد

تنها نه من افتادهٔ سر پنجهٔ عشقم
بس تن که ز بازوی توانای تو افتاد

هرگز نشود مشتری یوسف مصری
شوریده سری کز پی سودای تو افتاد

در دیدهٔ عشاق نه کم ز آب حیات است
خاکی که بر آن سایهٔ بالای تو افتاد

آسوده شد از شورش صحرای قیامت
هر چشم که بر قامت رعنای تو افتاد

آگاه شد از معنی حیرانی عشاق
هر دیده که بر صورت زیبای تو افتاد

هر دل که خبردار شد از عیش دو عالم
در فکر خریداری غم های تو افتاد

از دامن شیرین‌دهنان دست کشیدم
تا بر سر من شور تمنای تو افتاد

خورشید فتاد از نظر پاک فروغی
تا پرده ز رخسار دلا رای تو افتاد

  


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 97

به یاد سه استاد بی نظیر گلستان موسیقی ایرانزمین

استاد احمد عبادی واستاد حسین قوامی واستاد رهی معیری


اواز:حسین قوامی

همنواز: احمد عبادی

کلام: رهی معیری

گوینده: روشنک

بگذشت چون نسیم بهاری جوانیم

طی شد چو عمر لاله و گل زندگانیم

نامهربان شو ای دل خونین که در جهان

شد خصم زندگانی من مهربانیم

ای بهتر از جوانی و ای خوش تر از امید

طی گشت در امید وصالت جوانیم

بی روی چون بهار تو ای نوگل وجود

زرد و شکسته رنگ چو برگ خزانیم

تا کی به بزم غیر بدان روی آتشین

بنشینی و بر آتش حسرت نشانیم

بازا که سنگ خاره و گل خنده می کنند

بر سست عهدی تو بر سخت جانیم

از فیض وصف آن لب شیرین بود که من

با کام تلخ شهره به شیرین زبانیم

بی دوست چیست حاصلی از زندگی رهی

ای نیست باد بی رخ او زندگانیم


 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 303


اواز: عبدالوهاب شهیدی

کلام: استاد سخن شیخ اجل سعدی

همنوازان: احمد عبادی/محمد موسوی/جهانگیر ملک


کلام متن برنامه: عبدالرحمن جامی/صباحی بیدگلی/رفیق اصفهانی

گوینده: فیروزه امیر معز


کیست ان لعبت خندان که پری وار برفت

که قرار از دل دیوانه به یک بار برفت

باد بوی گل رویش به گلستان اورد

اب گلزار بشد رونق عطار برفت

صورت یوسف نادیده صفت می کردیم

چون بدیدیم زبان سخن از کاربرفت

بعد از این عیب وملامت نکنم مستان را

که مرا در حق این طایفه انکار برفت

درسرم بود که هرگز ندهم دل به خیال

به سرت کز سر من ان همه پندار برفت

اخر این مور میان بسته افتان خیزان

چه خطا داشت که سر کوفته چون مار برفت

به خرابات چه حاجت که یکی مست شود

که به دیدار تو عقل از سر هوشیار برفت

به نماز امده محراب دو ابروی تو دید

دلش از دست ببردند وبه زنار برفت

پیش تو مردن از ان به که پس از من گویند

نه به صدق امده بود این که به ازار برفت

تو نه مرد گل بستان امیدی سعدی

که به پهلو نتوانی به سر خار برفت


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 266


اواز: جمال وفایی

همنوازان: پرویز یاحقی/رضا ورزنده/مجید نجاحی/امیر ناصر افتتاح/جهانگیر ملک

کلام: هلالی جغتایی

اهنگ: شور

گوینده: فیروزه امیر معز


ارزومند توام بنمای روی خویش را

ورنه از جانم برون کن ارزوی خویش را

جان در ان زلفست کمتر شانه کن تا نگسلی

هم رگ جان مرا هم تارموی خویش را

خوبرو را خوی بد لایق نباشد جان من

همچو روی خویش نیکو ساز خوی خویش را

چون به کویت خاک گشتم پایمالکم ساختی

پایه برگردون رساندی خاک کوی خویش را

ان نه شبنم بود ریزان  وقت صبح از روی گل

گل زشرمت ریخت بر خاک ابروی خویش را

مرده ام عیسی دمی خواهم که یابم زندگی

همراه باد صبا بفرست بوی خویش را

بارها گفتم: هلالی ترک خوبان کن ولی

هیچ تاثیری ندیدم گفتگوی خویش را


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 214


اواز: عبدالوهاب شهیدی


همنوازان: احمد عبادی/پرویز یاحقی

کلام اواز: فخرالدین ابراهیم عراقی

اهنگ: همایون

گوینده: فرخنده


کی ببینم چهره زیبای دوست؟

کی ببویم لعل شکرخای دوست؟

کی درآویزم به دام زلف یار؟

کی نهم یک لحظه سر بر پای دوست؟

کی برافشانم به روی دوست جان؟

کی بگیرم زلف مشک آسای دوست؟

این چنین پیدا، ز ما پنهان چراست؟

طلعت خوب جهان آرای دوست

همچو چشم دوست بیمارم، کجاست

شکری زان لعل جان افزای دوست؟

در دل تنگم نمی گنجد جهان

خود نگنجد دشمن اندر جای دوست

دشمنم گوید که: ترک دوست گیر

من به رغم دشمنان جویای دوست

چون عراقی، واله و شیدا شدی

دشمن ار دیدی رخ زیبای دوست


 



برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 302

اواز: اکبرگلپایگانی


کلام: پیرپارس

همنوازان: همایون خرم/مجیدنجاحی/جهانگیرملک

اهنگ: سگاه

کلام متن برنامه: صفای اصفهانی/قاضی نور اصفهانی

گوینده: فیروزه امیر معز



یارب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
 
حالیا خانه برانداز دل و دین منست
تا در آغوش که میخسبد و همخانه کیست
 
باده لعل لبش کز لب من دور مباد
راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست
 
دولت صبح آن شمع سعادت پرتو
باز بپرسید خدا را که بپروانه کیست
 
میدهد هر کسش افسونی و معلوم نشد
که دل نازک او مایل افسانه کیست
 
یارب آن شاه وش ماهرخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یکدانه کیست
 
گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو
زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست
 


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 234


اواز: ناصر مسعودی


همنوازان: اصغر بهاری/رضا ورزنده/امیر ناصر افتتاح

اهنگ در: شور

کلام اواز: جلال همایی (سنا)

کلام متن برنامه: خواجوی کرمانی / اوحدی مراغه ای/ هلالی جغتایی

گوینده: روشنک



تاجم نمي فرستي، تيغم به سرمزن 

                      

مرهم نمي گذاري، زخم دگر مزن  


مرهم نمي نهي به جراحت نمک مپاش

                 

نوشم نمي دهي به دلم نيشتر مزن  


بر فرق اوفتاده، به نخوت لگدمکوب

                     

سنگ ستم به طاير بي بال و پر مزن  


بر نامه  اميد فقيران قلم مکش   

                        

بر ريشه حيات ضعيفان تبر مزن  


گيرم تو خود ز مردم صاحب نظرنيي 

                

از طعنه تبر بر دل صاحب نظر مزن  


تا غنچه لب گشود سر خود به باد داد  

                  

اي آفتاب! دم به نسيم سحر مزن


چون کوه پا به جاي نگه دار خويش را 

                  

چون باد هرزه گرد به هر بام و در مزن 

 

خواهي که اين دو روزه  سفر بي خطر بود 

         

با رهزنان قدم به ره پر خطر مزن  

 

اينجا نواي بلبل و بانگ زغن يکي است  

                

اي عندليب ! نغمه از اين بيشتر مزن  


تا بگذري به خير از اين رهگذر «سنا» 

                  

با رهروان کوي، دم از خير و شر مزن

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 20


به یاد عماالدین حسن برقعی ( عماد خراسانی )


اواز: عماد خراسانی

کلام: عماد خراسانی/شمس مغربی

کلام متن: مولانا/ عماد خراسانی/شمس مغربی

اهنگ: شور

همنوازان: علی تجویدی/رضا ورزنده

گوینده: روشنک/مشکین


مطلع اواز:

ما عاشقیم وخوشتر از این کار کارنیست

یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست

دانی بهشت چیست که داریم انتظار

جز ماهتاب وباده واغوش یار نیست

فصل بهار فصل جنون است واین سه ماه

هرکس که مست نیست یقین هوشیار نیست

دیشب لبش چو غنچه تبسم به من نمود

اما چه سود زانکه به یک گل بهار نیست

امید شیخ بسته به تسبیح وخرقه است

گویا گویا به عفو ولطف تو امیدوار نیست

برما گذشت نیک وبد اما تو روزگار

فکری به حال خویش کن این روزگار نیست

بگذر زصید واین دوسه مه با عماد باش

صیاد من بهار که فصل شکار نیست


اواز ضربی:

زهی عشق وزهی عشق که ماراست خدایا

چه نغزست وچه خوبست وچه زیباست خدایا خدایا خدایا

فتادیم فتادیم بدان سان که نخیزیم

ندانیم ندانیم چه غوغاست خدایا خدایا خدایا

چه نقشست وچه نقشست در این صفحه دل

غریبست غریبست زبالاست خدایا خدایا خدایا

به هر مغز ودماغی که درافتاد خیالش

چه مغزست وچه نغزست وچه رعناست خدایا خدایا خدایا

نه دامست ونه زنجیر همه بسته چراییم

چه بندست وچه زنجیر که برپاست خدایا خدایا خدایا

بیائید ببینید که شمس الحق تبریز

به هرکار تواناست تواناست خدایا خدایا خدایا


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 157


اواز: ناصر مسعودی

همنوازان: عبادی/کسایی/امیرناصر افتتاح

اهنگ: سگاه

کلام: شیخ بهایی

کلام متن برنامه: فخرالدین عراقی/رهی معیری/شیخ بهایی

گوینده: روشنک



ساقیا بده جامی، زان شراب روحانی

تا دمی بیاسایم، زین حجاب ظلمانی

بهر امتحان ای دوست، گر طلب كنی جانرا

آنچنان بر افشانم، كز طلب خجل مانی

بی وفا نگار من، می كند به كار من

خنده‌های زیر لب عشوه‌های پنهانی

دین ودل به یك دیدن، باختیم و خرسندیم

در قمار عشق ای دل، كی بود پشیمانی؟

ما زدوست غیر از دوست، مطلبی نمی خواهیم

حور و جنت ای زاهد، بر تو باد ارزانی

رسم عادت و رندی‌ست، از رسوم ‌ـ‌ بگذشتن

آستین این ژنده، می‌كند گریبانی

زاهدی به میخانه، سرخ روـ‌ ز می دیدم

گفتمش مبارك باد، بر تو این مسلمانی

زلف و كاكُل او را، چون به یاد میارم

می‌نهم پریشانی بر سر پریشانی

خانه‌ی دل مارا، از كرم عمارت كن

پیش از آنكه این خانه رو نهد به ویرانی

ما سیه گلیمان را، جز بلا نمی شاید

بر دل( بهائی) نه هر بلا كه بتوانی

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 206


اواز: عبدالوهاب شهیدی

همنوازان: پرویزیاحقی/امیر ناصر افتتاح

کلام:عطار/سایه/بابا فغانی/عراقی

اهنگ: شوشتری بختیاری

کلام اواز: فخرالدین عراقی

گوینده: روشنک


خوشا دردي! كه درمانش تو باشي

خوشا راهي! كه پايانش تو باشي

خوشا چشمي! كه رخسار تو بيند

خوشا ملكي! كه سلطانش تو باشي

خوشا آن دل! كه دلدارش تو گردي

خوشا جاني! كه جانانش تو باشي                              

خوشي و خرمي و كامراني

كسي دارد كه خواهانش تو باشي

چه خوش باشد دل اميدواري

كه اميد دل و جانش تو باشي

همه شادي عشرت باشد، اي دوست

در آن خانه كه مهمانش تو باشي

گل و گلزار خوش آيد كسي را 

 كه گلزار و گلستانش تو باشي

چه باك آيد زكس! آن را كه او را  

نگهدار و نگهبانش تو باشي

مپرس ازكفر و ايمان بي دلي را

كه هم كفر و هم ايمانش تو باشي

براي آن به ترك جان بگويد 

دل بيچاره، تا جانش تو باشي

" عراقي" طالب درد است دايم 

به بوي آنكه درمانش تو باشي


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 36


اواز: ادیب خوانساری

همنوازان: پرویز یاحقی/جلیل شنهاز

اهنگ : شور

کلام متن برنامه: عطار/فروغی بسطامی/استاد سخن سعدی/عراقی

کلام: استاد سخن سعدی


حسن تو دائم بدین قرار نماند

مست وجاوید در خمار نماند

ای گل خندان نوشکفته نگه دار

خاطر بلبل که نو بهار نماند

حسن دلاویز پنجه ایست نگارین

تا به قیامت بر او نگار نماند

عاقبت از ما غبار ماند زنهار

تاز تو بر خاطری غبار نماند

هم هد هد دور روزگار مرادت

ورندهد دور روزگار نماند

سعدی شوریده بیقرار چرایی

در پی چیزی که برقرار نماند

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 62


اواز: حسین قوامی


همنوازان: حسن کسایی/حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف


کلام متن برنامه: عطار/ عراقی /مولانا

کلام اواز: حضرت مولانا

اهنگ: افشاری

گوینده: روشنک/پیمان


گفتم که از دستت وز عهد بد برستم

گفتا چگونه بندی چیزی که من شکستم


 

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 29


اواز: اکبر گلپایگانی


همنوازان: حبیب الله بدیعی/رضا ورزنده/سلیم فرزان

کلام اواز: همای شیرازی

اشعار متن برنامه: عطار/همای شیرازی/بابا فغانی/عطار


 

تا به دامان تو ما دست تولا زده ایم
بتولای تو بر هر دو جهان پازده ایم

تا به کوی تو نهادیم صنم روی نیاز
پشت پا بر حرم و دیر وکنیسا زده ایم


در خور مستی ما رطل و خم و ساغر نیست
ما از آن باده کشانیم که دریا زده ایم

همه شب از طرب گریه مینا من و جام
خنده بر گردش این گنبد مینا زده ایم


نشوی غافل از اندیشه شیدائی ما
گرچه زنجیر به پای دل شیدا زده ایم


تا نهادیم سر اندر قدم پیر مغان
پای بر فرق جهان از سر دار آمده ایم


جای دیوانه چو در شهر ندانند هما
من و دل چند گهی خیمه به صحرا زده ایم
 

 


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 44


اواز: حسین خواجه امیری ( ایرج)

همنوازان: جلیل شنهاز/علی تجویدی

اهنگ: سگاه


اشعار متن برنامه: عطار/نظیری نیشابوری/وحشی بافقی/عراقی

گوینده: روشنک


تا به کوی تو به امید نیاز امده ایم

شرمسار در رهت از سوز و گداز امده ایم


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 135


اواز: عبدالوهاب شهیدی

همنواز: علی تجویدی

کلام اواز: نظامی گنجوی

اهنگ: بیات اصفهان

اشعار متن برنامه/عطار/ محتشم کاشانی/ جمال الدین عبدالرزاق/ رضا قزوینی/اهلی شیرازی/عراقی

گوینده: روشنک


چه افتان ای سپهر لاجوردی

چه امشب چون دیگر شب ها نگردی

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 51.1


اواز: سید جواد ذبیحی

کلام: میرزا حبیب خراسانی

همنوازان: مهدی خالدی/فرهنگ شریف/حسین تهرانی

اهنگ در: شور

گوینده: روشنک

 

امروز امیر در میخانه تویی تو

فریادرس ناله ی مستانه تویی تو

مرغ دل ما را که به کس رام نگردد

ارام تویی دام تویی طعمه تویی تو

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 51


اواز: سید جواد ذبیحی

کلام: مولانا

همنوازان:حبیب الله بدیعی/مرتضی محجوبی/امیر ناصر افتتاح

اهنگ: شور ودشتی

اشعار متن برنامه:عطار/ مولانا/کلیم/عراقی

گوینده: روشنک/سلطانی


من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه

صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه

در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم

هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه

هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی

وان ساقی سرمستی با ساغر شاهانه

ای لولی بربط زن تو مست تری یا من

ای پیش تو چو مستی افسون من افسانه

از خانه برون رفتم مستیم به پیش آمد

در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه

چون کشتی بی لنگر کژ می شد و مژ می شد

وز حسرت او مرده صد عاقل و فرزانه

گفتم که رفیقی کن با من که منت خویشم

گفتا که بنشناسم من خویش ز بیگانه

گفتم : ز کجایی تو؟ تسخر زد و گفت ای جان

نیمیم ز ترکستان نیمیم ز فرغانه

نیمیم ز آب و گل نیمیم ز جان و دل

نیمیم لب دریا نیمی همه دردانه

من بی دل و دستارم در خانه خمارم 

یک سینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه

تو وقف خراباتی دخلت می و خرجت می

زین وقف به هوشیاران مسپار یکی دانه

برگ سبز

برگ سبز شماره 310


اواز: حسین خواجه امیری ( ایرج)


همنوازان: حبیب الله بدیعی/فرهنگ شریف/منصور صارمی/جهانگیر ملک


کلام اواز: حزین لاهیجی


اشعار متن برنامه: فرصت شیرازی/شهریار


گوینده: فخری نیکزاد


زهر غم هجر تو به جان کارگر افتاد

امید وصال تو به عمر دگر افتاد

عشق تو زند راه به خراباتی وزاهد

این شعله چه شوخ است که در خشک و تر افتاد

در هفت صدف گوهر غلطانی اگر هست

اشکی است که از دامن مزگان تر افتاد

یک شاخه گل

یک شاخه گل برنامه شماره 48


اواز: محمود محمودی خوانساری

همنواز: مرتضی محجوبی

کلام: خاقانی شروانی

گوینده: روشنک

امد نفس صبح وسلامت نرسانید

بوی تو نیاورد وپیامت نرسانید

یا تو به دم صبح سلامی نسپردی

یا صبح دم از رشک سلامت نرسانید

من نامه نوشتم به کبوتر سپردم

چه سود که بختم سوی بامت نرسانید

باد امد وبگسست هوا را زه ره ابر

بوی زره ی غالیه قامت نرسانید

بر باد سپردم دل وجان تا به تو ارد

زین هر دو ندانم که کدامت نرسانید

عمری است  که چون خاک جگر تشته ی عشقم

وایام به من جرعه ی جامت نرسانید

مرغی است دلم طرفه که بر دام تو زد عشق

خود عشق چنین مرغ به دامت نرسانید

خاقانی ازین طالع خود کام چه جویی

کو چاشنی کام به قامت نرسانید

نایافتن کام دلت کام دل توست

پس شکر کن از عشق که کامت نرسانید

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 129



اواز: محمودی خوانساری

همنوازان: مرتضی محجوبی/حسن کسایی/حبیب الله بدیعی

اشعار متن برنامه: عطار/صائب تبریزی/ شیخ اجل سعدی/نسیم/عراقی

کلام اواز: نسیم


دوش کار رشک  پری سرخوش ومستانه گذشت

کس نداند بر این دل دیوانه چه گذشت

برگ سبز

برگ سبز شماره 282


اواز در شور : محمودی خوانساری

همنوازان: پرویز یاحقی/جلیل شهناز/امیر ناصر افتتاح/ جهانگیر ملک

کلام اواز: حافظ

اشعار متن برنامه: مشتاق اصفهانی/ عراقی همدانی/طبیب اصفهانی

گوینده: روشنک


حاشا که من به موسوم گل ترک می کنم

من لاف عقل می زنم این کار کی کنم

مطرب کجاست تا همه محصول زهد وعلم

در کار چنگ وبربط واواز کنم


برگ سبز

برگ سبز شماره 243


اواز: سید جواد ذبیحی/ حسین قوامی/ محمودی خوانساری


کلام : فروغی بسطامی/سنایی غزنوی/علی اشتری



همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود

اه از این راه  که باریک تر از موی تو بود

رهرو عشق از این مرحله اگاهی داشت

که ره قافله ی دیر وحرم سوی تو بود




تا ما به سر کوی تو ارام گرفتیم

اندر صف دلسوختگان نام گرفتیم

در اتش تیمار تو تا سوخته گشته ایم

در کنج خرابات می خام گرفتیم

از مدرسه وصومعه کردیم کناره

در میکده ومطعبه ارام گرفتیم

خال وکله تو صنما دانه ودامست

ما در طلب دانه ره دام گرفتیم




رفتی زپیش دیده وبر جان نشسته ای

در خاطرم چو اشک به دامان نشسته ای

از ما چه دیده ای که به صد سوز همچو شمع

خندان میان بزم حریفان نشسته ای


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 158

                                                                                                         

اواز شور: محمودی خوانساری

همنوازان: حسن کسایی/فرهنگ شریف/امیر ناصر افتتاح

غزل اواز: علی اشتری

گوینده: روشنک

اشعارمتن برنامه: عراقی/ عطار / فرهاد


مطلع اواز

رفتی زپيش ديده و بر جان نشسته ای
وز خاطرم چو اشک بدامان نشسته ای

از ما چه ديده ای که به صد سوز همچو شمع
خندان ميان بزم حريفان نشسته ای

بر چشم غير اگر بنشستی به دلبری
انديشه کن چو اشک که لرزان نشسته ای

ای غم؛ اگر چه عهد تو بشکسته ام به می
نازم ترا که بر سر پيمان نشسته ای

ای اشک؛ هر چه ريزمت به زير پای
بينم که باز بر سر مژگان نشسته ای!


برگ سبز

برگ سبز شماره 221


اوازسگاه: حسین قوامی

کلام: شیخ اجل سعدی

اشعار متن برنامه: امامی هروی

همنوازان:حبیب الله بدیعی/مجید نجاحی/امیر ناصر افتتاح

گوینده: روشنک


گو خلق بدانند که من عاشق ومستم

اوازه درستست که من توبه شکستم

گر دشمنم ایذا کند ودوست ملامت

من فارغم از هرچه بگویند که هستم

برگ سبز




برگ سبز شماره 117

برگ سبز شماره 117 بارگذاری در سرور مدیا فایر

اواز: بانو فرح

کلام: رعدی اذرخشی

همنوازان: احمد عبادی/حسن کسایی/رضا ورزنده

گوینده: روشنک


من ندانم به نگاه تو چه رازیست نهان

که من راز توان دیدن وگفتن نتوان

که شنیده است نهانی که در اید در چشم

یا که دیده است پدیدی که نیاید به زبان


برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 187


اواز: اکبر گلپایگانی

کلام: محیط قمی

همنوازان: حبیب الله بدیعی/رضا ورزنده

اهنگ در: شور

گوینده: روشنک


امروز دلا از دوش اشفته ترت بینم

جز مستی ومی در سرت شور دگرت بینم

گویا شده ای عاشق ای دل که بدین گونه

خوناب جگر جاری از چشم توست

ذرات وجود من از رقص به وجد اید

ای ماه جهان ارا گر یک نظرت بینم

برگ سبز

برگ سبز برنامه شماره 236


اواز:نوذر

همنوازان: احمد عبادی/حبیب الله بدیعی

اهنگ در: شور

کلام اواز: ملک الشعرا بهار

اشعار متن برنامه: ملک الشعرا بهار/عراقی

گوینده: روشنک


درطواف شمع میگفت این سخن پروانه ای

سوختم زین اشنایان ای خوشا بیگانه ای

بلبل از شوق گل وپروانه از سودای شمع

هریکی سوزد به نوعی در غم جانانه ای

اگر اسیر خط وخالی شد دلم عیبم مکن

مرغ جایی میرود کانجاست اب ودانه ای