خصوصی


همنوازان: حبیب الله بدیعی/منصور صارمی/جهانگیر ملک

کلام اواز: امیر هوشنگ ابتهاج

دکلمه اشعار متن : فخری نیکزاد

اواز : نادر گلچین

اهنگ : در سگاه


شب امد ودل تنگم

شب امد ودل تنگم هوای خانه گرفت

دوباره گریه ی بی طاقت

دوباره گریه ی بی طاقتم بهانه گرفت

شب امد ودل تنگم

شب امد ودل تنگم هوای خانه گرفت

دوباره گریه ی بی طاقتم بهانه گرفت

شکیب درد خموشانه

شکیب درد خموشانه

شکیب درد خموشانه دوباره شکست

دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت

چو دود بی سرسامان شدم که برق بلا

چو دود بی سرسامان شدم که برق بلا

به خرمنم زد

به خرمنم زد واتش در اشیانه گرفت

امید عافیتم بود

امید عافیتم بود روزگار نخواست

قرار عیش وامان داشتم

قرار عیش وامان داشتم زمانه گرفت

زهی پسند کماندار فتنه

زهی پسند کماندار فتنه کز بن تیر

نگاه کرد

نگاه کرد ودوچشم مرا نشانه گرفت

زهی بخیل ستمگر

زهی بخیل ستمگر که هر چه داد به من

به تیغ باز ستاند

به تیغ باز ستاند وبه تازیانه گرفت