گلهای رنگارنگ برنامه شماره 466

اواز: عبدالوهاب شهیدی

ترانه: الهه

ترانه سرا: سیمین بهبهانی

اهنگ دشتی: نصرالله زرین پنجه

رهبر ارکستر: جواد معروفی

با همکاری هنرمندان: حبیب الله بدیعی/ مجید نجاحی

غزل اواز: حافظ

اشعار: رهی معیری/پزمان بختیاری/نظامی گنجوی

گوینده: فیروزه امیر معز

مطلع ترانه:


خداحافظ ای جوانی من شادمانی من یارنیمه راهم

خداحافظ ای كه سایه صفت همچنان ز پی ات میدود نگاهم

ز دل دیگر سرخوشی مجو زآنكه هستی ام با تو می رود

تهی از می مانده این سبو، شور و مستی ام با تو می رود

ببین چه كردی ز نقره گردی به تار گیسوی من زدی

خبر ز دردم بگو چه كردم كه پنچه بر روی من زدی

ز دیده ی من گرچه می گریزی

به چشم دلم همچنان عزیزی

ببین ز پی ات نگاه مرا

كنون كه روی برای خدا آهسته تر

ز حسرت و سوز و ساز من* نشانه دارد ترانه ی جانگداز من

ز دستم ای دلنواز من

 چو می روی باری بخاطر یاری

آهسته تر


مطلع غزل اواز:


بی مهر رخت روز مرا نور نمانده ست

وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده ست

هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم

دور از رخ تو چشم مرا نور نمانده ست

میرفت خیال تو ز چشم من و می گفت

هیهات از این گوشه که معمور نمانده ست

وصل تو اجل را ز سرم دور همی داشت

از دولت هجر تو کنون دور نمانده ست

نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید

دور از رخت این خسته ی رنجور نمانده ست

صبر است مرا چاره ی هجران تو لیکن

چون صبر توان کرد که مقدور نمانده ست

در هجر تو گر چشم مرا آب روان است

گو خون جگر ریز که معذور نمانده ست

حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده

ماتم زده را داعیه ی سور نمانده ست