گلهای رنگارنگ برنامه شماره 575

اواز: محمد رضا شجریان

ترانه: سیمین غانم

کلام اواز: پیرپارس

کلام ترانه: محمد علی شیرازی

اهنگ بیات اصفهان: همایون خرم

اهنگ وتنظیم برای ارکستر: همایون خرم

همنوازان: منصور صارمی/جهانگیر ملک

کلام متن برنامه: رهی معیری/استاد سخن سعدی

گوینده: روشنک


مطلع ترانه:

مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن
بیا به زخم عاشقان مرهم
دل مرا یکدم ز غم رها کن
من ای خدا به پای این پیمان
اگر ندادم جان مرا فنا کن
رمیده جان و دل شکسته
منم به پای تو نشسته
منم به ماتم جدایی
نشسته نا امید و خسته
شکسته ای دل مرا به من بگو چرا چرابه سنگ غمها
زدام حسرت کجا گریزم
که همچو مرغی شکسته بالم
نمی توانم سخن نگویم
اگر بپر سد کسی ز حالم
فلک به سنگ کینه ها
شکسته قامت مرا
مگرچه کرده ام خدایا؟
شکسته سر شکسته پا
زیار اشنا جدا
کنون کجا روم خدایا؟

مطلع اواز:

 

روی بـنـمـا و وجـــود خــودم از یــاد بـبـر

خِـرمـن سـوخـتـگان را همه گو بـاد بـبـر

ما چو دادیـم دل و دیـده به طـوفـــان بلا

گـو بـیـا سـیـل غـم و خـانـه ز بنیاد بـبـر

زلف‌ چون عنـبـرخامش‌که‌بـبـوید؟ هیهات

ای دل خام‌طمع ؛ ایـن سـخـن ازیـادبـبـر

سینه گو ؛ شعله‌ی آتشکده‌ی فارس بکُش

دیـده گـو ؛‌ آبِ رخ دجـلــه‌ی بـغــداد بـبـر

دولت پـیـر مغان بـاد که باقی سهل‌ست

دیـگـری گـو بـــرو و نــام مـن از یــاد بـبـر

سعی نابرده دراین راه‌، بـه جایی نرسی

مـزد اگر می‌طـلبـی طـاعـت استـاد بـبـر

روز مـرگـم نـفـسی وعـده‌ی دیــدار بـده

وانـگـهـــم تـا بــه لـحــد فـارغ و آزاد بـبـر

دوش می‌گفت ؛ به مژگان درازت بکُشم

یـا رب از خاطرش اندیـشه‌ی بـیـداد بـبـر

حـافــظ اندیشه کن از نـازکی خاطر یـار

بـرو از درگـهـش ایـن نـالـه و فـریــاد بـبـر