گلهای رنگارنگ
اواز: محمد رضا شجریان
ترانه: سیمین غانم
کلام اواز: پیرپارس
کلام ترانه: محمد علی شیرازی
اهنگ بیات اصفهان: همایون خرم
اهنگ وتنظیم برای ارکستر: همایون خرم
همنوازان: منصور صارمی/جهانگیر ملک
کلام متن برنامه: رهی معیری/استاد سخن سعدی
گوینده: روشنک
مطلع ترانه:
مرا که با تو شادم پریشان مکن
بیا و سیل اشکم به دامان مکن
بیا به زخم عاشقان مرهم
دل مرا یکدم ز غم رها کن
من ای خدا به پای این پیمان
اگر ندادم جان مرا فنا کن
رمیده جان و دل شکسته
منم به پای تو نشسته
منم به ماتم جدایی
نشسته نا امید و خسته
شکسته ای دل مرا به من بگو چرا چرابه سنگ غمها
زدام حسرت کجا گریزم
که همچو مرغی شکسته بالم
نمی توانم سخن نگویم
اگر بپر سد کسی ز حالم
فلک به سنگ کینه ها
شکسته قامت مرا
مگرچه کرده ام خدایا؟
شکسته سر شکسته پا
زیار اشنا جدا
کنون کجا روم خدایا؟
مطلع اواز:
روی بـنـمـا و وجـــود خــودم از یــاد بـبـر
خِـرمـن سـوخـتـگان را همه گو بـاد بـبـر
ما چو دادیـم دل و دیـده به طـوفـــان بلا
گـو بـیـا سـیـل غـم و خـانـه ز بنیاد بـبـر
زلف چون عنـبـرخامشکهبـبـوید؟ هیهات
ای دل خامطمع ؛ ایـن سـخـن ازیـادبـبـر
سینه گو ؛ شعلهی آتشکدهی فارس بکُش
دیـده گـو ؛ آبِ رخ دجـلــهی بـغــداد بـبـر
دولت پـیـر مغان بـاد که باقی سهلست
دیـگـری گـو بـــرو و نــام مـن از یــاد بـبـر
سعی نابرده دراین راه، بـه جایی نرسی
مـزد اگر میطـلبـی طـاعـت استـاد بـبـر
روز مـرگـم نـفـسی وعـدهی دیــدار بـده
وانـگـهـــم تـا بــه لـحــد فـارغ و آزاد بـبـر
دوش میگفت ؛ به مژگان درازت بکُشم
یـا رب از خاطرش اندیـشهی بـیـداد بـبـر
حـافــظ اندیشه کن از نـازکی خاطر یـار
بـرو از درگـهـش ایـن نـالـه و فـریــاد بـبـر