برنامه های خصوصی هنرمندان
از در امدی من از خود به در شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم
گوشم به راه تا که خبر می دهد ز دوست
صاحب خبر بیامد ومن بی خبر شدم
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم ومشتاقتر شدم
من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم
او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم
گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد
اکسیر عشق بر مسم افتاد وزر شد
رفتم در میخانه حبیبم! رفتم در میخانه حبیبم!
خوردم دو سه پیمانه، خوردم دو سه پیمانه
من مستم و دیوانه عزیزم! من مستم و دیوانه حبیبم!مارا که برد خانه،ما را که برد خانه
دلبر عزیز، شوخ با تمیز، برخیز و بریززان می که جوان سازد، عشقم به تو پردازد
دلبر عزیز، شوخ با تمیز، برخیز و بریز زان می که جوان سازد، عشقم به تو پردازد
تو اگر عشوه بر خسرو پرویز کنی همچو فرهاد روم از عقب کوه کنی
تو مگر، تو مگر، ماه نکو رویانی
تو مگر، تو مگر، شاه پری رویانی
دلبر عزیز، شوخ با تمیز، برخیز و بریززان می که جوان سازد، عشقم به تو پردازد
پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود