شاه بیگم ضیاء السلطنه‌ دختر شاعر و هنرمند فتحعلی شاه

فاطمهء قاضیها

پس از قتل آغا محمد خان قاجار و به پادشاهی رسیدن فتحعلی شاه،مریم‌ خانم،زن زیبای یهودی تبار-که به دین اسلام گرویده و یکی از زنان حرمسرای‌ آغا محمد خان بود-به عقد فتحعلی شاه در آمد.

معروف است که حسینقلی خان ثانی پسر حسینقلی خان جهانسوز،به‌ مخالفت با فتحعلی شاه برادر اعیانی خود برخاسته بوده و دلیل این مخالفت، همین مریم خانم بوده است که حسنیقلی خان دلباخته‌ی او شده بود و فتحعلی‌ شاه نیز خواهان وی بود؛ولی در کشاکش این رقابت،چون زور و زر فتحعلی‌ شاه بیش‌تر بود،آن زن را صاحب و عاقبت،برادر خود را-که متوالیا سر به‌ شورش بر می‌داشت-در سال 1218 مقتول نمود.1فتحعلی شاه،از این زن‌ صاحب 4 پسر و 2 دختر گردید و پنج فرزند دیگر او نیز در کودکی جان سپردند.2

شاه بیگم ملقب به ضیاء السلطنه،از بطن همین زن و هفتمین دختر فتحعلی‌ شاه بود که در سال 1214 ق.برابر با 1799 م.تولد یافت.3

وی-که دست پرورده‌ی مهد علیا مادر شاه بود-بسیار مورد علاقه و توجه‌ پدر قرار داشت و به دلیل فضل و کمالی که داشت،فتحعلی شاه به او لقب‌ ضیاء السلطنه داد.خط شکسته و کتابت را خوش می‌نوشت و در هنر خیاطی و نقاشی نیز،استاد بود.چند قرآن خطی از او بر جای مانده،4از جمله قرآنی‌ رحلی به خط نسخ و رقاع،کتابت خطی متوسط از او در کتابخانهء آستانه‌ی‌ حضرت معصومه(س)موجود است که تاریخ 1265 ق.را دارد.نامه‌های‌ محرمانه‌ی فتحعلی شاه که وارد و صادر می‌شده و نوشتن اشعار فی البداههء شاه‌ و نگهداری البسه و سایر خزاین سلطنتی،بر عهدهء او بود.5بنابراین وی زنی‌ زیبا،فاضل،شاعر،نقاش،هنرمند،نقاش،خیاط و محرم اسرار پدر بود و از این جهات‌ ،شهرهء خاص و عام.


(ز 1265 ق)، شاعر و خطاط. ملقب به ضیاءالسلطنه. وى خواهر محمود میرزا، مؤلف تذكره‏ى «نقل مجلس» و «سفینه المحمود» و دیگر كتب است. مادرش مریم‏خانم، زنى یهودى بود كه پس از ازدواج با شاه مسلمان شد. ضیاء تحت‏نظر مهدعلیا، مادر شاه، پرورش یافت و بسیار مورد توجه شاه بود. فنون شعر و ادب را مدتى نزد برادر خود فراگرفت. خط شكسته و كتابت را خوش مى‏نوشت و در هنر خیاطى و نقاشى نیز استاد بود. شاه‏بیگم به دلیل فضایل و كمالاتى كه دارا بود از طرف پدر لقب ضیاءالسلطنه یافت و مسئولیتهاى مهمى از جمله تصدى قرائت و تحریر نامه‏هاى محرمانه را بر عهده گرفت. وى صاحب طبعى موزون و اشعارى لطیف بود و به خواهش او، محمود میرزا تذكره‏ى «نقل مجلس» را نوشت. از آثار وى: قرآن رحلى، جلد ساغرى، دو صفحه‏ى افتتاح و متن و حاشیه مذهب مرصع، نسخ و رقاع كتابت خفى متوسط، با رقم: «... ضیاءالسلطنه... بنت... فتحعلیشاه...» سال 1265 ق، در آستانه‏ى حضرت معصومه‏ى قم؛ «دیوان» شعر.[1]
ز 1265 ق، شاه بیگم از زنان خوشنویس، هنرمند و شاعر. وى دختر فتحعلى شاه قاجار (1250 -1212 ق) و خواهر سلطان و محمود میرزا مؤلف تذكره نقل مجلس و مادرش مریم خان، زنى یهودى بود كه پس از ازدواج با شاه مسلمان شد. شاه بیگم تحت نظر مهد علیا، مادر شاه، پرورش یافت و پس از مرگ مهد علیا همه اموالش به او منتقل شد. فتحعلى شاه علاقه فراوانى به شاه بیگم داشت و بسیار مورد توجه او بود. ساختمان مسكونى شاه بیگم در اندرون نزدیك ساختمان پدرش بود. به نوشته محمود میرزا شاه بیگم فنون شعر و ادب را مدتى نزد وى فراگرفت. خط شكسته و كتابت را خوش مى‏نوشت و در هنر خیاطى و نقاشى نیز استاد بود. قرآنى رحلى به خط نسخ و رقاع، كتابت خطى متوسط از او در كتابخانه حضرت معصومه (س) موجود است كه رقم «...ضیاءالسلطنه... بنت فتحعلیشاه...» و تاریخ 1265 ق را دارد. به دلیل فضل و كمالى كه داشت فتحعلى شاه به او لقب ضیاءالسلطنه داد و مسئولیت‏هاى مهمى به او سپرد. خواندن و نوشتن نامه‏هاى محرمانه فتحعلى شاه كه وارد و صادر مى‏شد و نوشتن اشعار فى‏البداهه شاه و نگهدارى لباس‏ها و صندوق‏هاى جواهرات سلطنتى و عرض حال زنان شاه بر عهده‏ى او بود. ضیاءالسلطنه پس از مرگ پدرش و در زمان سلطنت محمد شاه (1264 -1250 ق) و در سن سى و هفت سالگى به عقد ازدواج میرزا محمود، وزیر امور خارجه درآمد. وى طبعى موزون و اشعارى لطیف داشت و به خواهش او محمود میرزا تذكره نقل مجلس را نوشت. مثنوى زیر از اوست:
اى عاقل فاضل خردمند
بشنو تو ز من نصیحتى چند
دنیاست نه جاى عیش و شادى
دنیاست مكان نامرادى
زنهار از این عجوزه زنهار
خود را ز فریب او نگهدار
شه گرچه مرا ز راه اكرام
كرده است ضیاءالسلطنه نام
از سلطنتش مرا چه حاصل
زان رو كه ز جمله كنده‏ام دل
هستم ز چراغ آبنوسى
قانع به پلاسى و سپوسى
یا رب تو به عز و جاه زهرا
بر معصیت ضیاء ببخشا
یا رب تو به حق شاه كونین
مى‏دار شهم تو شاه دارین[2]
از اوست: قرآن رحلى، جلد ساغرى منگنه. دو صفحه‏ى افتتاح و متن و حاشیه مذهب مرصع نسخ و رقاع كتابت خفى متوسط با رقم: «... ضیاءالسلطنه... بنت... فتحعلیشاه...» سال 1265 در آستانه‏ى حضرت معصومه‏ى قم.