گلهای تازه
اواز:سیاوش
با همکاری هنرمندان:فرامرز پایور/ رحمت الله بدیعی/محمد اسماعیلی
ترانه قدیمی چهره به چهره
پیش درامد ورنگ از: فرامرز پایور
در گوشه های نغمه ورضوی وحسینی
غزل: سعدی
گوینده: سرور پاک نشان
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانیبه پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانیمرا مپرس که چونی به هر صفت که تو خواهی
مرا مگوی که چه نامی به هر لقب که تو خوانیچنان به نظره اول ز شخص میببری دل
که باز مینتواند گرفت نظره ثانیتو پرده پیش گرفتی و ز اشتیاق جمالت
ز پردهها به درافتاد رازهای نهانیبر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد
تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانیچو پیش خاطرم آید خیال صورت خوبت
ندانمت که چه گویم ز اختلاف معانیمرا گناه نباشد نظر به روی جوانان
که پیر داند مقدار روزگار جوانیتو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد
ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانیمن ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام من برسانیسر از کمند تو سعدی به هیچ روی نتابد
اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی
پیش از این گر سخن از نغمه داودی بود