زنگدینامه بزرگان
ابوالفتحخان دهقان سامانی
دهقان سامانی ملقب به "سیف الشعرا" یکی از شعرای بزرگ چهار محال و بختیاری است با وجود اینکه وی مردی عرفانی و شاعری توانا در دوران خود بوده ولی آنطور که شایسته است به آثار این شاعر بزرگ پرداخته نشده و مورد معرفی قرار نگرفته است. میرزا ابولفتح خان دهقان سامانی ملقب به سیف الشعرا و متخلص به دهقان فرزند باباخان از شاعران لطیف طبع و نغز گوی دوره قاجار است.
من ابوالفتح خان دهقانم / منشا و مولد است سامانم
من ابوالفتح خان دهقانم / منشا و مولد است سامانم
نه عجب خویش در این دوران / من ابوالفتح بستی اردانم
در شکوهم امیر اسماعیل / در وقار اردشیر ساسانم
هست چندی که بسته قفسم / ناید از بام عرش اغانم
یاد آردی ای هم آوازان / از من و بشنوید الحانم
او در سال 1249 هجری قمری در سامان در ساحل زاینده رود زاده شد و پس از کسب تحصیلات ادبی و حکمی به شاعری پرداخت. وی دیوان شعری شامل 10هزار بیت از مثنوی و غزل و قصیده دارد و یکی از نظریه پردازان نطامی گنجوی است و هزار دستان را در نطم کتاب الف لیل و لیله" هزار و یک شب" پرداخته استدر گسترده ادب فارسی عصر قاجار، هر جا سخن از دهقان سامانی به میان می آید نام او با نام مشوق وی" رکن الملک شیرازی " در آسمان ادب و فرهنگ اسلامی می درخشد.
خود شاعر نیز نام خویش را با حالت رفعی اشاره کرده است
خود شاعر نیز نام خویش را با حالت رفعی اشاره کرده است
گرچه دهقان"ابوالفتح" نبینم هیچ فتح / من در فصل گل میخانه را در بسته اند
در راستای بیان مقام عالی اخلاقی، عرفانی و ادبی دهقان، عناوین و القاب و تعاریف بسیاری از سوی هم عصران او به کار رفته است. یگانه لقب رسمی آن لقب سیف الشعراست و شاعر این لقب را بارها در اشعار خود ذکر کرده و در بسیاری از موارد این لقب به عنوان اسم شعری جانشین لفظ "دهقان"که تخلص او محسوب می شود، شده است.
از دو ابروی تو "سیف الشعرا" شد لقبم / زآن به تسخیر سخن تیغ زبانم دادند
تخلص شعری میرزا ابولفتح خان دهقانی چنانچه از اشعارش بر می آید دهقان بوده است و کمتر قطعه، قصیده، مسمط و غزلی را می توان یافت که فاقد این تخلص باشد. پدرش "بابا خان" از روسای بزرگ، زادگاهش شهر سامان بود مادرش نیز (خورشید)یا خورشید جهان نام داشت. پدر و اجداد او از وضعیت مالی خوبی برخوردار بوده اند و از جمله محترمان سامان نیز به شمار می آمدند ودهقان سامانی تنها یادگار باباخان بوده و از این جهت شاعر خواهر و برادر تنی نداشته است. وی شاعری را از نوجوانی آغاز کرد و دیری نپایید که در حوزه چهار محال و بختیاری و اصفهان معروفیت تمام به دست آورد.
مهمترین اثر او منظومه عظیم هزار دستان است که به شکل منظوم افسانه های هزار و یک شب است و بالغ بر دو هزار بیت به صورت مثنوی بوده و کتاب دیگر وی داوود نامه و اثر دیگر وی شکرستان است
مهمترین اثر او منظومه عظیم هزار دستان است که به شکل منظوم افسانه های هزار و یک شب است و بالغ بر دو هزار بیت به صورت مثنوی بوده و کتاب دیگر وی داوود نامه و اثر دیگر وی شکرستان است
دهقان ساماني در سن 61 سالگي در 1326 هجري قمري از دنيا رفت ودر محلي كه اشعار خود را ميسرود وبه «ايوان كيف دربند» معروف است در شهر ساماندفن گرديد.
منبع : خبرگزاری مهر با ویرایش
منبع : خبرگزاری مهر با ویرایش
از جمله برنامه هایی در مجموعه گلها از اشعار سامان دهقانی استفاده شده میتوان به برنامه های یک شاخه گل شماره های 415 و 417 و برنامه برگ سبز شماره 42 اشاره کرد.
تا زلف نگارم به رخش ریخته باشد
با صبح طرب ، شام غم آمیخته باسد
با صبح طرب ، شام غم آمیخته باسد
مرغان بشکسته قفس پریدند
ای وای به مرغی که پرش ریخته باشد
ای وای به مرغی که پرش ریخته باشد
آن را که شده گوهر عشق تو گم
از دست باید که به سر خاک جهان ریخته باشد
از دست باید که به سر خاک جهان ریخته باشد
آن دل که بر آید به یکی تار دو زلف
شیریست که صد سلسله بگسیخته باشد
شیریست که صد سلسله بگسیخته باشد
صید همه دشتند شکار تو
نبینم یک صید که از چنگ تو بگریخته باشد
نبینم یک صید که از چنگ تو بگریخته باشد
دهقان بگریزد به کجا از بر چشمت
هر جا که رود فتنه بر انگیخته باشد
هر جا که رود فتنه بر انگیخته باشد
محمل دلدار سفر کردم و رفتم
چو گرد زپی خاک بسر کردم و رفتم
گریان ز دو صد بادیه چون ابر گذشتم
از گریه جهان را همه تر کردم و رفتم
دنبال جگر گوشه ی مردم بدویدم
از دیده روان خون جگر کردم و رفتم
گیرم سر راه تو بفردای قیامت
زین نکته ات امروز خبر کردم و رفتم
یک گل که ماند برخ یار ندیدم
هر چند که در باغ نظر کردم و رفتم
تا تیر کشیدی بسوی معرکه ی عشق
پیش از همه من سینه سپر کردم و رفتم
(( دهقان )) ز صبا زیر و زبر تا شده زلفش
از رشک . جهان زیر و زبر کردم و رفتم
با سپاس از همراهی دوست بزرگوار جناب بهرامی عزیز
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۳ ب.ظ توسط محسن
|