ترانه: برگرفته از برنامه گلهای رنگارنگ  شماره 281


اواز: پروین

کلام: ملک الشعرا بهار

اهنگ: درویش خان (بیات زند)


گر رقبب  اید بر دلبر من

جوشد از غیرت دل اندر برمن

مکر وشیادی بود لشکر او

عشق وازادی بود لشکر من

من بی پروا را چه هراس از دشمن

خدا خدا دهد بر دشمن ظفری ما را

یا که من از خون او رنگ کنم بستر او جانم

یا که او از خون من رنگ کند بستر من

دست ازین قبضه ی شمشیر که در دست من است  جانم

نکشم تا نکشد دست رقیب از سرمن

برچین  برچین دام که دامن ندهیم

برو ای ابله که ما تن ندهیم