ترانه:  تو ناز وفتنه گری   برگرفته از گلهای رنگارنگ برنامه شماره 158

اواز: مرضیه

کلام: رهی معیری

اهنگ: مرتضی محجوبی در ابو عطا


تو و ناز و فتنه‌گری، من و افغان سحری
تو و چو گل دل‌آزاری‌ها، من و چو مرغ شب زاری‌ها
چند از من بی‌خبری
ز دو عالم تو را خواهم، تو را خواهم، ببین اشکم، ببین آهم
نکند تا کی در آن دل آه زارم اثری
غم دل نسرایم پیش کسی، نزنم نفسی با هم‌نفسی
که ندارم جز تو کسی
نه دلم را سرانجامی، نه آرامی، نه کامی از دلآرامی
نه تو را یک شب از رحمت بر حال من نظری
بی گل رویت با غم و حسرت یارم، آه و ناله بود کارم
بی تو چشمه‌ی خون‌بارم، آتشی به سینه دارم
جان اسیرم بسته‌ی بندت، صید کمندت
بی تو ز جان گذرم، ز جهان گذرم
از من چون می‌گذری
ز چه رو سوی ما نگهی نکنی، نگهی ز وفا به رهی نکنی
ببری جان و دل اما نام عاشق نبری